درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

90/10/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: دلیل قول به عدم تداخل اسباب

به مناسبت مباحث مربوط به تروک احرام به بحث تداخل اسباب پرداختیم.

گفتیم در قضیه ی شرطیه (و آنچه به معنای آن از قضایای حملیة است) ظهوری وجود دارد که عبارت است از الحدوث عند الحدوث یعنی وقتی شرط حاصل شد جزاء هم حاصل می شود. این مانند شرط و جزاء هایی است که در عالم تکوین موجود است مثلا می گویند: اذا طلعت الشمس فالنهار موجود. این قضایا به معنای ثبوت عند الثبوت نیست یعنی به این معنا نیست که وقتی شرط ثابت شد جزاء هم ثابت بوده است بلکه به معنای حدوث است.

با این حساب نباید قائل به تداخل شویم به این معنا که امروز اذا افطرت فعلیک الکفارة، فردا هم اذا افطرت فعلیک الکفارة و هکذا.

از سویی دیگر جزاء ماهیتی مطلقة و صرف الوجود است و تعدد بر نمی دارد. مثلا وجود ماء تعدد بر دارد نیست. ماء به معنای صرف الوجود تعدد ندارد ولی هنگامی که مقید شود و به ظرف و زمان و غیره متصف گردد (مثلا آب در این ظرف و یا در ظرف دیگر) در این هنگام متعدد می شود.

با این حساب، کفارة، صرف الوجود است و قابل تعدد و تکرار نیست. بنابراین قاعده ی حدوث عند الحدوث به مانع بر می خورد. این مشکل هنگامی حل می شود که جزاء مقید شود مثلا بگویند: اذا افطرت فعلیک الکفارة و بعد بگوید: اذا افطرت فعلیک الکفارة مرة اخری.

با این بیان، در واقع بین دو ظهور تعارض رخ می دهد. ظهور قضیه ی شرطیة در حدوث عند الحدوث است و ظهور جزاء در ماهیت صرف الوجود (و در نتیجه عدم تکرار.)

باید دید کدام ظهور اقوی است. اگر ظهور شرطیة اقوی باشد ناچاریم جزاء را مقید کنیم و قائل به عدم تداخل شویم و بگوییم هر بار که شرط حادث شد جزاء هم حادث می شود.

اما اگر ظهور جزاء اقوی باشد باید قائل به تداخل شویم و از حدوث عند الحدوث در قضیه ی شرطیة دست برداریم.

اما اگر گفتیم این دو ظهور در یک سطح هستند و بر یکدیگر ترجیح ندارند هر دو ساقط می شوند و باید به سراغ اصول عملیة رویم.

اصول عملیة می گوید: از تکلیف مازاد بر یک بار معاف هستیم و در آن برائت جاری می شود در نتیجه قائل به تداخل می شویم.

ما عقیده داریم: ظهور در قضیه ی شرطیة اقوی است و بر ظهور جزاء غلبه دارد زیرا عرف از قضیه ی شرطیه حدوث عند الحدوث را متوجه می شود. اگر به عرف بگوییم: اذا افطرت فکفر و یا من سهی فعلیه سجدة السهو او می فهمد که اگر در یک رکعت سه بار دچار سهو شد باید سه سجده ی سهو به جا آورد.

بنابراین ما مطابق مشهور قائل به عدم تداخل اسباب می شویم.

 

اما کلام ابن ادریس که بین وحدت جنس و تعدد جنس فرق می گذاشت و در اولی قائل به تداخل و در دومی قائل به عدم تداخل بود

می گوییم: مطابق آنچه گفتیم هیچ تفاوتی بین وحدت جنس و عدم آن نیست. در هر حال باید قائل به حدوث عند الحدوث شد. (عدم تداخل)

بله عدم تداخل در جایی که جنس ها وحدت نداشته باشند شفاف تر می باشد.

 

بقی هنا امران:

الامر الاول: در بعضی موارد قرائنی ضمیمه می شود که قول به عدم تداخل را شفاف تر می کند. از جمله این قرائن مسأله ی عقوبت است. کسی که ده بار عملی را مرتکب شده است کفاره اش نمی تواند با کسی که یک بار آن را انجام داده است مساوی باشد.

قرینه ی دوم باب خسارات و ضمانات است. مثلا کسی که یک جای بدن کسی را مجروح کرد آیا با کسی که چندین جای فردی را مجروح کرده است یکی است؟ آیا می توان در این مورد قائل به تداخل شد و همه ی جراحات را با یک جراحت یکی دانست؟

حتی قائلین به تداخل هم نمی توانند در این موارد قائل به تداخل شوند زیرا طبیعت حکم و موضوع در این موارد تکرار و عدم تداخل را اقتضاء می کند.

 

الامر الثانی: در باب حدود می بینیم تکراری وجود ندارد. مثلا کسی که سال ها مرتکب عمل منافی عفت بوده است با کسی که یک بار این عمل را مرتکب شده است از نظر حد یکسان است و کسی قائل نیست که فردی که صد بار این عمل را انجام داده است باید متحل صد حد کامل شود. (البته مراد تکرار یک جنس عمل خلاف است مانند تکرار سرقت فقط و الا برای هر عمل خلاف حد خاص خودش جاری می شود.)

دلیل آن سیره ی زمان شارع و ظاهر روایات است. کسی که نزد پیامبر اکرم (ص) می آوردند از او سؤال نمی شد که یک بار مثلا سرقت کرده است یا ده بار و فقط یک حد بر او جاری می شد.

بله اگر عمل خلاف را مرتکب شود و بر او حد اجرا شود و بار دیگر مرتکب شود حد دیگری بر او جاری می شود زیرا سبب جدید مسبب جدید می خواهد.

البته مخفی نماند که اگر ما در باب اغسال قائل به این هستیم که یک غسل از اغسال متعدده کفایت می کند این به سبب دلیل خاص است. حتی ما قائل هستیم که انجام غسل جمعه به تنهایی از تمامی غسل های دیگر کفایت می کند حتی اگر فرد آن اغسال را نیت نکرده باشد. از این رو گاه از ما می پرسند که ما مس میت کرده و غسل نکردیم و بعد به حج رفتیم، تکلیف اعمال ما چیست؟ در جواب می گوییم اگر در این میان غسل جمعه، جنابت و غیره انجام دادند غسل مس میت هم مرتفع می شود.

هذا تمام الکلام فی تداخل الاسباب و عدمه ان شاء الله در جلسه ی بعد به بحث تداخل مسببات می پردازیم.