درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

90/08/30

بسم الله الرحمن الرحیم

 نکته ای پیرامون تبلیغ در ایام محرم: یکی از برکات حوزه ی علمیة اعزام مبلغین به مناطق مختلف داخل و خارج کشور. زمانی بود که تصور می شد اگر کسی به تبلیغ شود از شان و مقام و علمیتش کاسته می شود این در حالی بود که پیامبر اکرم (ص) و امیر مؤمنان و سایر معصومین خطبه های بسیاری را بیان کرده اند و اصولا کار آنها وعظ و خطابه بوده است. امروزه فرهنگ مزبور دیگر وجود ندارد و افراد به تبلیغ روی آورده اند.
 این نکته مخصوصا در زمانی که فعالیت دشمنان به اوج رسیده است برجسته تر می باشد. اگر ما از دین خداوند دفاع نکنیم در پیشگاه او مسئولیم. در این زمان وسائل خبررسانی بسیار گسترده شده است و به سرعت به سراسر دنیا منتشر می شود. دشمنان امروز از این ابزار استفاده می کنند و ما هم باید برای خنثی کردن کار آنها از همان ابزار استفاده کنیم. از آنجا که مکتب اهل بیت قوی و پویا است اگر بخواهیم می توانیم بر آنها غالب شویم. اینکه در روایات آمده است که مقام عالم هزار و یا صد هزار برابر عابد است دلیلش این است که عابد فقط خودش را نجات می دهد ولی عالم گاه هزاران هزار نفر را با علمش نجات می دهد. باید سعی کرد مطالب مفیدی به مردم تحویل داد و چنین نباشد که بیش از حد لزوم به مسائل سیاسی پرداخته شود. باید به عقائد و اخلاق اهتمام بسیاری داشت و در این زمان به این دو مورد بیشتر از موارد دیگر احتیاج است. نصف قرآن بیان عقائد است. باید در برابر مفاسد اخلاقی که وجود پایه های اخلاقی افراد را تقویت کرد.
 باید توجه داشت که با زبان عمل بهتر از زبان سخن می توان تبلیغ کرد. مناعت طبع، خوش اخلاقی، تواضع، بی اعتنایی به زخارف مادی و مانند آن اثر بیشتر از زبان سخن دارد.
 خطری که امروزه کمی رواج یافته این است که لباس شخصی ها و افراد غیر روحانی در میان مردم نفوذ می کنند و کم کم جای خطبا را می گیرند. هر چند آنها ممکن است عالم باشند ولی باید توجه داشت که نقشه ی دشمن این است که رشته ی مجالس را از دست روحانیت بیرون آورد. آنها خود اعتراف دارند که روحانیت با مستکبران آشتی ناپذیر است و با روحانیت نمی توان معامله ی سیاسی کرد. بنابراین نباید گذاشت چهره ی مساجد و ائمه ی جماعات چهره ی غیر روحانی شود. راه آن این است که کسانی که قابلیت و شایستگی دارند به میدان بروند چرا که اگر میدان را خالی کنند به سراغ دیگران می روند.
 همان طور که گفتیم اخلاق عملی بسیار کارساز تر است و نباید نظم در امور را فراموش کرد. حضور در جلسات در رأس ساعت معین و رعایت نظم در این موارد باید مد نظر قرار گیرد.
 
 موضوع: استعمال فتق بند
 بحث در مسأله ی شانزده از مسائل مربوط به احرام است. امام قدس سره می فرماید:
 و لو احتاج إلى شد فتقه بالمخيط جاز، لكن الأحوط‌ الكفارة، و لو اضطر إلى لبس المخيط كالقباء و نحوه جاز و عليه الكفارة
 این مسأله دو فرع دارد:
 فرع اول در مورد باد فتق است. این حالت در واقع به این شکل است که پرده ای زیر روده ها قرار دارد که روده های بر آن قرار دارند که اگر پاره شود روده ها پائین می ریزد و فرد مبتلا به بادفتق می شود. این حالت با عمل جراحی قابل مداوا است. امام می فرماید: اگر کسی به سبب بستن فتق مجبور به استفاده از مخیط شود می تواند ولی احتیاط در این است که کفاره هم بدهد.
 فرع دوم این است که اگر محرم مضطر شود که مخیطی مانند قبا، سراویل، قمیص و امثال آن را استفاده کند می تواند و کفاره هم باید بدهد. (امام در فرع قبل در وجوب کفاره قائل به احتیاط وجوبی شدند به خلاف این فرع که فتوا به کفاره می دهند)
 
 اما فرع اول: در این فرع روایت خاصی وارد نشده است و بسیاری از علماء هم متذکر آن نشده اند. ما باید مطابق قواعد این فرع را بررسی کنیم. صاحب جواهر آن را در ج 18 ص 337 آن را مطرح می کند و می فرماید: اقوی جواز استعمال آن است. محقق خوئی در معتمد شرح مناسک ج 4، ص 137 این بحث را مطرح می کند و قائل به جواز می شود و می فرماید: جائز لعدم المقتضي للمنع و عدم شمول الإجماع المدعى على منع لبس المخيط له فان المتيقن منه هو لبس الألبسة المتعارفة، و لشمول التعليل الوارد في الهميان له بالأولوية لأنه إذا جاز لبس الهميان للتحفظ على النفقة حتى يتمكن من أداء الحج فلبس الفتق بند اولى بالجواز لانه بدونه لا يتمكن من أداء الحج.
 ایشان به همیان قیاس می کند و می گوید اگر استعمال همیان مخیط برای حفظ مال جایز باشد تا فرد بتواند نفقه ی خود را برای اتمام اعمال حج حفظ کند به طریق اولی استعمال مخیط برای بستن فتق به منظور اینکه بتواند اعمال حج را انجام دهد باید جایز باشد و کفاره ای هم در آن نیست.
 ما در باب مخیط سه نظریة را مطرح کردیم:
 اول اینکه معیار مطلق مخیط است و هر نوع مخیطی چه کوچک باشد و چه بزرگ و وسیع ممنوع است و کفاره دارد.
 دوم نظر ما بود و آن اینکه مخیط معیار نیست. معیار لباسی که محیط بر بدن باشد ممنوع است حتی اگر مخیط هم نباشد به همین سبب اگر کسی پائین لنگ را گره بزند و به شک شلوار در آید این عمل ممنوع می باشد.
 نظر سوم مبنای امام قدس سره است که احتیاط می کرد و قائل بود لباس مطلقا ممنوع است ولی اجزاء کوچک بنا بر احتیاط واجب ممنوع می باشد.
 مطابق این سه مبنا فرع اول واضح می شود آنهایی که مطلق مخیط را ممنوع می دانند در مورد فتق بند هم قائل به منع و کفاره هستند.
 مطابق نظر ما نه منعی در کار است و نه کفاره ای وجود دارد.
 مطابق نظر امام احتیاط وجوبی در این است که در اشیاء کوچک مخیط مانند فتق بند کفاره داده شود.
 ده موضوع دیگر وجود دارد که آنها ملحق به فتق بند می باشند:
  1. ماسک: بسیاری از ماسک ها مخیط است. در مورد زن ها از باب نقاب زدن مطرح می شود که به نظر ما ماسک نقاب نیست و استعمال آن اشکال ندارد در مورد مردها هم به نظر ما چون مخیط کوچک است مانعی در استعمال آن نیست. ماسک هر چند مخیط است ولی لباس نیست.
  2. پارچه ای مخیط که زخم را با آن می بندند: این پارچه هم کم است و هم به آن لباس نمی گویند.
  3. پارچه هایی که دست شکسته را با آن می بندند: و حمایل بر گردن می کنند. این هم لباس و محیط بر بدن نیست.
  4. پارچه هایی که کسانی که پا یا دست مصنوعی دارند برای اتصال آن به بدن از آن استفاده می کنند. البته گاه از بافتنی استفاده می کنند که در هر دو مورد استعمال آن بلا اشکال است.
  5. مچ بندی که مخیط باشد.
  6. بازو بند مخیطی که گاه محتوای دعا یا پول و امثال آن است.
  7. حمایل که چیزهایی که مخیط است و روی دوش می اندازند و آویزان می شود که گاه برای حرکت دادن پرچم است و یا حمایلی که افسران و پاسداران استفاده می کنند.
  8. چسب هایی که برای رفع درد کمر روی کمر می زنند که گاه وسیع و مخیط و یا بافتنی است. اینها هم چون لباس نیست اشکال ندارد.
  9. لباس هایی که به عنوان نشانه به احرامی حجاج وصل می کنند و یا به احرامی می دوزند. البته نباید به شکل وسیع باشد و آنگونه که امروزه استفاده می کنند که بر گردن می آویزند و دو طرف بدن را تا نزدیک پائین سینه می پوشاند.
  10. فشار سنج که برای فشار خون روی بازو می بندند. هکذا پیشانی بندی که برای سینوزیت بر پیشانی می بندند.
 حکم در همه ی آنها و موارد دیگری که مشابه آن است یکی است و طبق سه مبنای خود حکم آن واضح است. البته آستین چه در حکم لباس محیط است و استعمال آن اشکال دارد.