درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

90/08/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حرمت لبس مخیط

بحث در ششمین تروک احرام است که لباس مخیط می باشد. در جلسه ی قبل اقوال را نقل کردیم و گفتیم خاصه و عامه بر عدم جواز اجماع دارند.

صاحب جواهر و جمع دیگری از فقهاء می گفتند در روایات به عنوان لبس مخیط اشاره نشده است. ما دیروز روایاتی پیدا کردیم که در آن این عنوان ذکر شده بود. امروز به روایت دیگری که حاوی این عنوان است اشاره می کنیم:

مرحوم کشی در رجال در شرح حال ریان بن صلت نقل می کند (این روایت در جامع الرواة نیز در شرح حال راوی مزبور آمده است):

عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْقُتَيْبِيُّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الشَّاذَانِيِّ قَالَ سَأَلْتُ الرَّيَّانَ بْنَ الصَّلْتِ فَقُلْتُ أَنَا مُحْرِمٌ وَ رُبَّمَا احْتَلَمْتُ فَاغْتَسَلْتُ وَ لَيْسَ مَعِي الثِّيَابُ مَا أَسْتَدْفِئُ بِهِ (خودم را با آن گرم کنم) إِلَّا الثِّيَابَ الْمُخَاطَةَ (مگر ثیاب مخیط) فَقَالَ لِي سَأَلْتَ هَذِهِ الْمَشِيخَةَ الَّذِينَ مَعَنَا فِي الْقَافِلَةِ عَنْ هَذِهِ الْمَسْأَلَةِ يَعْنِي أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الْجُرْجَانِيَّ وَ يَحْيَى بْنَ حَمَّادٍ وَ غَيْرَهُمَا فَقُلْتُ بَلَى قَدْ سَأَلْتُ قَالَ فَمَا وَجَدْتَ عِنْدَهُمْ قُلْتُ لَا شَيْ‌ءَ ... فَالْبَسْ ثِيَابَ إِحْرَامِكَ فَإِنْ لَمْ تَسْتَدْفِئْ بهُ (اگر گرمت نشد) فَغَيِّرْ ثِيَابَكَ الْمَخِيطَةَ وَ تَدَثَّرْ فَقُلْتُ كَيْفَ أُغَيِّرُ قَالَ أَلْقِ ثِيَابَكَ عَلَى نَفْسِكَ وَ اجْعَلْ جِلْبَابَهُ مِنْ نَاحِيَةِ ذَيْلِكَ وَ ذَيْلَهُ مِنْ نَاحِيَةِ وَجْهِكَ (یعنی ذیلش را بالا و بالایش را پائین بیاور)
در این روایت سؤال سائل نشان می دهد که عدم جواز استعمال لباس مخیط در ذهن سائل بوده است. همچنین در جواب آن عدم جواز ثیاب مخیط استفاده می شود.

بله در این روایت اسمی از امام علیه السلام نیست ولی با توجه به اینکه در مورد ریان گفته شده است که ثقه و صدوق بوده و روایات امام رضا علیه السلام را در کتابی جمع آوری کرده است به نظر می رسد جواب سؤال را از طرف خود نداده است مخصوصا با توجه به اینکه مشایخی که همراه سائل بودند را ملامت کرد و گفت علم سؤالی که کردی نزد من است. یعنی علمی که من از ناحیه ی امام معصوم به دست آورده ام.

تا اینجا چهار روایت که در آن از عنوان مخیط استفاده شده بود را خواندیم. دو روایت اول از دعائم الاسلام است که عبارات آن در کلمات بعضی از اصحاب دیده می شود ولی ظاهر کسی به دو روایت اخیر (روایت شبلی و روایت فوق) اشاره نکرده است. البته همه ی این روایات از لحاظ سند ضعیف هستند.

بنابراین فتاوای مشهور و اجماعی که وجود دارد از دو حال خارج نیست یا به این روایات دست یافتند و بر اساس آن فتوا داده اند بنابراین عمل مشهور ضعف سند این روایات را جبران می کند. اگر هم فتاوای مشهور مستند به این روایات نباشد این علامت آن است که اجماع مزبور مدرکی نیست. بنابراین، این اجماع از معصوم گرفته شده است و کاشف رأی معصوم است.

صاحب جواهر و دیگران هم به اجماع تمسک کرده اند. بنابراین از جاهایی که اجماع کارساز است مسأله ی مورد بحث می باشد.

ان قلت: در روایاتی که خواندیم عنوان ثیاب مخیط یا ثوب مخیط آمده است نه لبس مخیط اگر لبس مخیط بود همه نوع مخیط را شامل می شد ولی ثیاب معنایش محدودتر است زیرا مثلا به همیان و یا تکه که بند شلوار است و یا عرقچنین، ثیاب گفته نمی شود. بنابراین لبس مخیط فراتر از ثیاب مخیط است که در روایات فوق وجود دارد.

قلت: معنای ثیاب در لغت عرب وسیع است و شامل دستکش، برقع و امثال آن می شود به چند نمونه از روایات در این مورد اشاره می کنیم:

وسائل در ج 9 باب 33 از ابواب احرام

حدیث 3: عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ أَوْ غَيْرِهِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْحُصَيْنِ عَنْ أَبِي عُيَيْنَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ مَا يَحِلُّ لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَلْبَسَ وَ هِيَ مُحْرِمَةٌ فَقَالَ الثِّيَابُ كُلُّهَا مَا خَلَا الْقُفَّازَيْنِ (دستکش) وَ الْبُرْقُعَ (نقاب) وَ الْحَرِيرَ قُلْتُ أَ تَلْبَسُ الْخَزَّ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَإِنَّ سَدَاهُ إِبْرِيسَمٌ وَ هُوَ حَرِيرٌ قَالَ مَا لَمْ يَكُنْ حَرِيراً خَالِصاً فَلَا بَأْسَ
ظاهر استثناء این است که متصل باشد نه منقطع بنابراین دستکش و نقاب هم جزء لباس است.

 

حدیث 9: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عِيصِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع الْمَرْأَةُ الْمُحْرِمَةُ تَلْبَسُ مَا شَاءَتْ مِنَ الثِّيَابِ غَيْرَ الْحَرِيرِ وَ الْقُفَّازَيْنِ الْحَدِيثَ

ولی در اینکه آیا ثیاب، همیان یا تکه را هم شامل می شود باید تأمل کرد.

 

بررسی روایات دیگر: با بررسی آنها می بینیم در آنها عناوین دیگری مانند سراویل (شلوار) قمیص (پیراهن) درع (پیراهنی که محیط بر بدن است.) طیلسان (چیزی که مانند عبا و ردا و شنل بر دوش می اندازند که گاه آستین دارد و گاه ندارد البته پوشیدن طیلسان در روایات مجاز شمرده شده است.)

 

وسائل ج 9 باب 35 از ابواب تروک احرام

حدیث 1: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تَلْبَسْ ثَوْباً لَهُ أَزْرَارٌ (دکمه ها) وَ أَنْتَ مُحْرِمٌ (حتی اگر مخیط نباشد) إِلَّا أَنْ تَنْكُسَهُ (پائین را بالا و بالا را پائین آوری) وَ لَا ثَوْباً تَدَرَّعُهُ (لباس که احاطه بر بدن دارد حتی اگر مخیط نباشد) وَ لَا سَرَاوِيلَ إِلَّا أَنْ لَا يَكُونَ لَكَ إِزَارٌ (لنگ نداشته باشی) وَ لَا خُفَّيْنِ (کفش) إِلَّا أَنْ لَا يَكُونَ لَكَ نَعْلٌ (مگر اینکه نعلین نداشته باشی).

 

حدیث 2: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تَلْبَسْ وَ أَنْتَ تُرِيدُ الْإِحْرَامَ ثَوْباً تَزُرُّهُ وَ لَا تَدَرَّعُهُ وَ لَا تَلْبَسْ سَرَاوِيلَ إِلَّا أَنْ لَا يَكُونَ لَكَ إِزَارٌ وَ لَا خُفَّيْنِ إِلَّا أَنْ لَا يَكُونَ لَكَ نَعْلَانِ.
ظاهرا این روایت همان روایت قبلی است مخصوصا که راوی هر دو یکی است.