درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

90/07/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: خوردن و بوییدن میوه های خوشبو

بحث در حرمت استعمال طیب برای محرم است و به مسأله ی 11 رسیده ایم. امام قدس سره در این مسأله می فرماید: یا یجب الاجتناب عن الفواکه الطیبة الریح کالتفاح و الاترج اکلا و استشماما و ان کان الاحوط ترک استشمامه.

به عقیده ی ما این مسأله بخشی از مسأله ی قبل است که مسأله ی ریاحین و گیاهان خوشبو مطرح شده بود. امام قدس سره میوه ها را جدا کرده است. ایشان استعمال ریاحین و گلها را جایز ندانستند ولی استعمال فواکه را جایز دانسته اند.

اقوال فقهاء:

این مسأله بین عامه و خاصه اجماعی است و بوئیدن و خوردن میوه های خوشبو جایز شمرده شده است.

شیخ در مبسوط و ابن قدامه در مغنی و دیگران یک تقسیم ثلاثی ارائه کرده اند که بعضی از گیاهان هستند که معطرند و جنبه ی خوشبویی دارد و یا گلهایی خوشبو که البته از آن عطر نمی گیرند.

قسم دوم گیاهانی که نه برای خوشبویی کاشت می شود و نه عطر از آنها می گیرند مانند نعناع که فقط یک ماده ی غذایی است.

قسم سوم گیاهان و گلهایی است که از آنها عطر هم گرفته می شود. (البته ما آنها را به پنج قسم تقسیم کرده بودیم.)

شیخ طوسی در مبسوط ج 1 ص 352 می فرماید: ثانيها ما لا ينبت للطيب و لا يتخذ منه الطيب مثل الفواكه كالتفاح و السفرجل و النارنج و الأترج و الدارصيني (دارچین) و المصطكى (ماده ای دارویی) و الزنجبيل و الشيح و القيصوم و الإذخر و حبق الماء (گیاهی بوده که در آب می روییده) و السُعد (نوعی انفیه بوده که بر بینی می کشیدند) كل ذلك لا يتعلق به كفارة و لا هو محرم بلا خلاف و كذلك حكم أنوارها (شکوفه ها یشان) و أورادها (گلهایشان) و كذلك ما يعتصر منها من المياه (عرقیاتی که از آنها می گیرند) و الأولى (استحبابا) تجنب ذلک للمحرم.

علامه در تذکره طبع جدید ج 7 ص 304 می فرماید: فالنبات الطيب أقسامه ثلاثة الأول: ما لا ينبت للطيب و لا يتّخذ منه كنبات الصحراء من الشّيح و القيصوم... و الفواكه، كالتفّاح و السفرجل‌و النارنج و الأترج و هذا كلّه ليس بمحرّم و لا تتعلّق به كفّارة اجماعا.

ابن قدامه نیز در مغنی ج 3 ص 293 می گوید: فصل: و النبات الذي تستطاب رائحته على ثلاث أضرب أحدها ما لا ينبت للطيب و لا يتخذ منه كنبات الصحراء من الشيح و القيصوم و الخزامی و الفواكه كلها من الأترج و التفاح و السفرجل و غيره... فمباح شمه و لا فدية فيه و لا نعلم فيه خلافا.

با این وجود بعضی تمایل دارند که در مسأله ی ادعای خلاف کنند ولی ظاهر این است که مخالفی در مسأله نیست و خوردن و استشمام میوه های خوشبو جایز است.

 

دلیل مسألة:

ادله ی جواز:

دلیل اول: قیاس اولویت بر ریاحین

در بحث سابق گفتیم استعمال ریاحین خوشبو جایز است و حتی استعمال گلهایی که فقط برای بوی خوش از آنها استفاده می شود جایز است. اگر چنین باشد به طریق اولی استعمال میوه ها که صرفا یک ماده ی غذایی است باید جایز باشد خصوصا که از میوه ها عطر هم گرفته نمی شود.

دلیل دوم: دلالت روایت

این روایات می گوید چون میوه عطر نیست استعمال آن اشکال ندارد.

وسائل ج 9 باب 23 از ابواب تروک احرام

حدیث 1: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْحِنَّاءِ فَقَالَ إِنَّ الْمُحْرِمَ لَيَمَسُّهُ وَ يُدَاوِي بِهِ بَعِيرَهُ وَ مَا هُوَ بِطِيبٍ وَ مَا بِهِ بَأْسٌ
این روایت صحیحه است.

مطابق این روایت هر چیزی که عطر نباشد استعمال آن جایز است و میوه های خوشبو هم داخل در همین عنوان می باشد. مطابق این روایت قیاس شکل اولی درست می شود که عبارت است از هذا لیس بطیب و کل ما لیس بطیب فهو مباح فهذا مباح.

 

باب 26 از ابواب تروک احرام

حدیث 2: ُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُحْرِمِ يَأْكُلُ الْأُتْرُجَّ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ لَهُ لَهُ رَائِحَةٌ طَيِّبَةٌ قَالَ الْأُتْرُجُّ طَعَامٌ لَيْسَ هُوَ مِنَ الطِّيبِ.
ممکن است در سند خدشه کنیم ولی اجماع در مسأله ضعف سند را جبران می کند.

 

روایات مخالف: در مقابل دو روایت است که از استعمال میوه های خوشبو نهی می کند و بعضی از فقهاء بر اساس این دو روایت قائل به احتیاط شده اند.

باب 26 از ابواب تروک احرام

حدیث 1: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ قَالَ سَأَلْتُ ابْنَ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ التُّفَّاحِ وَ الْأُتْرُجِّ وَ النَّبْقِ وَ مَا طَابَ رِيحُهُ قَالَ تُمْسِكُ عَنْ شَمِّهِ وَ تَأْكُلُهُ
هر چند راوی از ابن ابی عمیر سؤال کرده است ولی واضح است که او از طرف خودش فتوا نمی داده است.

در این روایت آمده است که آن را بو نکن ولی خوردن آن اشکالی ندارد. عبارت (تُمْسِكُ عَنْ شَمِّهِ) یعنی آن را استشمام نکن و ظاهرش این است که اگر عطرش هنگام خوردن به بینی می خورد اشکال ندارد.

 

حدیث 3: عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ التُّفَّاحِ وَ الْأُتْرُجِّ وَ النَّبْقِ وَ مَا طَابَ رِيحُهُ فَقَالَ يُمْسِكُ عَلَى شَمِّهِ وَ يَأْكُلُهُ
این روایت را ابن ابی عمیر از امام صادق علیه السلام نقل می کند از این رو روایت قبلی را هم چه بسا از امام گرفته باشد.

در این روایت عبارت (يُمْسِكُ عَلَى شَمِّهِ) ممکن است به معنای گرفتن بینی باشد. توجه داشته باشیم که در در روایت قبل (شم) با عن استعمال شده بود که تفسیر آن گذشت.

نقول: این دو روایت هم معارض با روایات سابقه و با روایات ریاحین معارض است و هم اصحاب مطابق آن فتوا نداده اند.

بنابراین فتوای ما همانند امام قدس سره است و آن اینکه استعمال میوه ها اکلا و استشماما بلا اشکال است.