درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

90/07/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حکم استعمال عطریات و ریاحین

بحث در استعمال موارد معطر و خوشبو برای محرم بود. اصل مسأله را بیان کردیم و بعد اموری را بیان کردیم و نکته ی چهارم باقی مانده است فنقول:

الامر الرابع: اگر عرف ها متفاوت باشد به این معنا که در بلدی و عرفی چیزی جزء عطریات به حساب آید ولی در جای دیگر نه حکمش چیست؟

مثلا در روایات از زعفران سخن به میان آمده است و از این استفاده می شود که در اعصار ائمه از آن به عنوان یک عطر استفاده می شود ولی در عرف ما به عنوان یک ماده ی خوشبو کننده ی غذا به کار می رود که علاوه بر عطر طعم و رنگ و قوتی دارد و کسی از آن به عنوان عطر استعمال نمی کند. ولی در روایات، زعفران به عنوان عطر معرفی شده است نه چیز خوشبو (طیب به معنای عطر است نه چیز خوشبو مثلا ریاحین به معنای گیاه خوشبو است و عطر نمی باشد همچنین زَهرَة به معنای گل خوشبو است و عطر نیست.) حال اگر در عرف ما چیزی جزء عطریات نباشد و فقط خوشبو باشد آیا باز بر محرم حرام است.

نظیر این مسأله در فقه وجود دارد. مثلا در باب معلوم بودن مبیع و ثمن می گویند که مبیع باید معلوم باشد و اگر مکیل است (مانند شیر) باید به کیل معلوم باشد و هکذا اگر موزون باشد به وزن (مانند گندم) و معدود است باید تعداد آن معلوم باشد (مانند تخم مرغ) بعد می گویند اگر عرف مختلف شد مثلا جنسی در شهری معدود است و در شهر دیگر موزون است (مانند تخم مرغ) در محیطی که موزون است باید وزن آن و در محیطی که معدود است باید تعداد آن مشخص باشد. به همین خاطر اختلاف عرف موجب می شود که معیار هم عوض شود.

هکذا در باب ربا شبیه همین مسأله جاری است. ربا بر دو گونه است معاملی و قرضی ربای قرضی آن است که جنسی را قرض دهند و در عوض زیاد تر بگیرند حتی اگر بگوید من این متاع را به تو فروختم و معادلش را به من بده و یک حمد و سوره برای ابوین من بخوان که این مقدار هم ربا است

ربای معاملی فقط در مکیل و موزون است و در معدود نیست از این رو اگر تخم مرغ عددی خرید و فروش می شود و فردی صد تخم مرغ را به صد و ده تا بخرد (مثلا اولی بزرگتر و یا تازه تر است) این حرام نیست ولی اگر همین تخم مرغ را در شهر دیگری با وزن می فروشند در این اگر دو کیلو تخم عالی تر را به دو کیلو و نیم تخم مرغ پست تر بفروشند این عمل ربا و حرام می باشد.

در باب زکات فطره هم می گویند که باید از قوت غالب بلد باشد. از این رو ممکن است جنسی در بلدی خاص قوت غالب و غذای اصلی باشد ولی در جای دیگر نه (مانند خرما در بلد ما که غذای اصلی نیست ولی در مناطق جنوب غذای اصلی است)

از این رو اگر چیزی در بلدی عطر بود (مانند زعفران) ولی در جای دیگر غذا باشد چون موضوع عوض می شود حکم هم عوض می شود. به هر حال اگر مکه که بلدی است که فرد محرم می شود، زعفران جزء عطر باشد باید از آن اجتناب کرد.

 

مسأله ی 10: امام قدس سره می فرماید: یجب الاجتناب عن الریاحین ای کل نبات فیه رائحة طیبة الا بعض اقسامها البریة (گیاه خوشبوی وحشی) کالخزامی (شب بوی وحشی) و هو نبت زهره من أطيب الأزهار على ما قيل (گفته شده است که گل آن از خوشبوترین گلهاست) و القيصوم (مشک چوپان که گیاهی است خوشبو) و الشيح (در بعضی نسخ شیخ است که در فارسی به آن درمنه می گویند که گیاهی است خوشبو و طبی) و الاِذخِر (در فارسی به آن کوم می گویند.) و یستثی من الطیب خلوق الکعبة و هو مجهول عندنا فالاحوط الاجتاب من الطیب المستعمل فیها (امروزه نمی دانیم خلوق کعبه چیست و به هر حال عطریاتی است که به کعبه می پاشند و نمی دانیم محتویات آن چیست آیا خلوق کعبه از عطریات خاصی بوده که استثناء شده است یا اینکه هر نوع عطری که به حرم می پاشند را شامل می شود. این بحث را بعدا مطرح می کنیم و می گوییم که چه بسا استثناء خلوق عسر و حرج می بوده که حاجیان در طول طواف مجبور نباشند بینی خود را بگیرند اگر علت استثناء عسر و حرج باشد دیگر احتیاط مذکور در کلام امام قدس سره وجهی ندارد. کأنه امام قدس سره برای خلوق موضوعیت قائل بودند در حالی که ظاهرا چنین نیست مانند روایاتی که مربوط به سوق عطارینی که در دو طرف مسعی است وارد شده است که می گوید لازم نیست بینی را از بوی خوش بگیرند.)

فقها این بحث را در مکروهات احرام مطرح کرده اند و می گویند از مکروهات احرام بوییدن ریاحین است. صاحب جواهر در ج 20 ص 433 در ضمن چند صفحه بحث ریاحین را مطرح می کند.

تنقیح محل بحث:

مرحوم علامه در تذکره طبق نقل صاحب جواهر می گوید: گیاهان خوشبو سه دست است. (ولی ما آن را به پنج دسته قسمت می کنیم.):

    1. گیاهان خوشبویی که جزء مواد غذایی است مانند نعنا، حتی ریحانی که جزء سبزی های معروف است.

    2. گیاهانی که هم خورده می شود و هم غذا را با آن معطر می کنند. مانند زعفران

    3. گیاهانی که خوشبو است ولی ماکول نیست مانند گل نرگس، گل شب بو و امثال آن و فرض می کنیم که عطر هم از آن درست نمی شود.

    4. گیاهانی که از آن عطر می گیرند مانند گل محمدی

    5. گیاهانی خوشبو که از آنها عرقیات گرفته می شود ولی نه خود گیاه را می خورند و نه از آنها عطر ساخته می شود مانند بیدمشک.

حال باید دید که کدام یک از اینها برای محرم حرام است و کدام یک نیست.

روایات عامه بر دو دسته است:

یک دسته روایاتی است که در آنها سخن از طیب به میان آمده است این دسته از عمومات هیچ یک از پنج دسته ی فوق را شامل نمی شود. حتی در روایتی می خوانیم که فرد از اترج سؤال می کند و امام علیه السلام در پاسخ می فرماید اترج عطر نیست. حتی گل محمدی هم هر چند از آن عطر می گیرند ولی خود گل جزء عطریات نیست.

دسته ی دیگر روایاتی است که عنوان تلذذ به ریح طیبه را منع کرد. اگر تلذذ معیار باشد ممکن است همه ی پنج دسته ی فوق مشکل ساز باشند از این رو باید به دقت روایات را بررسی کنیم.

 

تهیه و تنظیم: سید عبد المهدی توکل