درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

89/10/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تخییر بین تلبیه و اشعار و تقلید در حج قران

بحث در مسئله ی نهم از احکام احرام است. در این مسئله چهار فرع وجود دارد:

اما فرع دوم: امام قدس سره در این فرع می فرماید: و أما في حج القرآن فيتخير بينها و بين الاشعار أو التقليد

در حج قران (حجی که فرد همراه خود قربانی می آورد) فرد بین سه چیز مخیر است که عبارت است از: تلبیه، اشعار و تقلید. در حج قران هر کدام از این سه را که به جا آورند محرمات احرام بر آنها حرام خواهد شد.

در این مسئله اقوال ثلاثه وجود دارد.

قول اول: کلام امام است که تبعا لصاحب العروة و صاحب جواهر و دیگران است و مشهور هم به این قائل شدند.

قول دوم: از بعضی از قدما نقل شده است که احرام فقط با تلبیه منعقد می شود.

قول سوم: باز از بعضی از قدما نقل شده است که بین عاجز و قادر قائل به تفصیل شده اند. قادر حتما باید تلبیه بگوید ولی عاجز می تواند یا تقلید را انجام دهد و یا اشعار را.

مرحوم نراقی در مستند، ج 11، ص 307 در بیان اقوال می فرماید: و أما القارن فهو مخير بينها و بين الاشعار أو التقليد فإن شاء لبى و عقد إحرامه بها و إن شاء أشعر أو قلد و عقد به على الأقوى الأشهر ، بل عن ظاهر الخلاف و الغنية و المنتهى و المختلف الاجماع عليه للمستفيضة من الروايات... خلافا للمحكي عن السيد و الحلي فاقتصرا على التلبية ... بل قيل: مخالفة السيد أيضا غير معلومة ، كما أشار إليه في المختلف و عن الشيخ في الجمل و المبسوط و القاضي و ابن حمزة: اشتراط الانعقاد بهما بالعجز عن التلبية و كأنهم جمعوا بين هذه الأخبار و عمومات التلبية.

صاحب جواهر هم شبیه همین کلام را در ج 18 ص 225 نقل می کند.

صاحب حدائق هم در ج 15 ص 48 قول مشهور و قول دوم را نقل می کند ولی قول به تفصیل را متذکر نمی شود.

این مسئله بین اهل سنت اختلافی است بعضی از آنها اصلا لبیک را در انعقاد احرام دخیل نمی دانند (هر چند ممکن است قائل به وجوب لبیک باشند) این دسته می گویند که صرف نیت برای انعقاد احرام کافی است.

ابن قدامه در ج 3، ص 239 می گوید: فإن لم ينطق بشئ و اقتصر على مجرد النية كفاه في قول إمامنا (احمد حنبل) و مالك و الشافعي و قال أبو حنيفة لا ينعقد بمجرد النية حتى تنضاف إليها التلبية أو سوق الهدي

دلیل این اقوال:

عمده روایاتی که بر این اقوال دلالت دارد در وسائل الشیعه ج 8 باب 12 از اقسام الحج آمده است که در میان آنها روایات صحیحه هم وجود دارد.

ح 7: عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا كَانَتِ الْبُدْنُ كَثِيرَةً (اگر شترها زیاد باشد) قَامَ فِيمَا بَيْنَ ثِنْتَيْنِ (در میان دو شتر می ایستی) ثُمَّ أَشْعَرَ الْيُمْنَى ثُمَّ الْيُسْرَى (یک ضربه به طرف راست یکی می زنی و یک ضربه به سمت چپ دیگری) وَ لَا يُشْعِرُ أَبَداً حَتَّى يَتَهَيَّأَ لِلْإِحْرَامِ لِأَنَّهُ إِذَا أَشْعَرَ وَ قَلَّدَ وَ جَلَّلَ (مقداری خونش را بر شتر می مالند) وَجَبَ عَلَيْهِ الْإِحْرَامُ وَ هِيَ بِمَنْزِلَةِ التَّلْبِيَة

در سند این روایت سهل بن زیاد است که به نظر ما خالی از اشکال نیست.

حکم اولی در اشعار این است که سمت راست آنها را اشعار و خون آلود کرد ولی اگر تعداد آنها زیاد باشد می شود به سبکی که در این روایت آمده است عمل کرد.

به هر حال ذیل حدیث دلالت دارد بر اینکه بعد از اشعار و تقلید فرد محرم می شود هرچند تلبیه هم نگفته باشد.

(نکته ای که در این حدیث است که در این روایت آمده است بعد از اشعار و تقلید ولی در بعضی از روایات آمده است اشعار یا تقلید.)

ح 11: وَ عَنْهُ (معاویة بن عمار) عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ تُقَلِّدُهَا نَعْلًا خَلَقاً قَدْ صَلَّيْتَ فِيهَا وَ الْإِشْعَارُ وَ التَّقْلِيدُ بِمَنْزِلَةِ التَّلْبِيَةِ نکتة: از این روایت استفاده می شود که می شود در نعل عربی نماز خواند زیرا نوک انگشت پا در آن آزاد است و به زمین اصابت می کند همچنین اگر کفشی باشد که نازک باشد و نوک پا به زمین قرار گیرد می توان در آن نماز خواند.

بله ظاهر قرآن مجید این است که به منظور مراعات ادب کفش ها را از پا در آورند در سوره ی طه می خوانیم: (فاخلع نعلیک انک بالوادی المقدس طوی) اهل سنت عادت دارند که دم درب مسجد کفششان را در می آورند و پا برهنه وارد حیاط مسجد می شوند که سنت خوبی است. هم مسجد پاک نگه داشته می شود و هم به (فاخلع نعلیک) عمل می شود

ح 19: عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا كَانَتْ بُدْنٌ كَثِيرَةٌ فَأَرَدْتَ أَنْ تُشْعِرَهَا دَخَلَ الرَّجُلُ بَيْنَ كُلِّ بَدَنَتَيْنِ فَيُشْعِرُ هَذِهِ مِنَ الشِّقِّ الْأَيْمَنِ وَ يُشْعِرُ هَذِهِ مِنَ الشِّقِّ الْأَيْسَرِ وَ لَا يُشْعِرُهَا أَبَداً حَتَّى يَتَهَيَّأَ لِلْإِحْرَامِ فَإِنَّهُ إِذَا أَشْعَرَهَا وَ قَلَّدَهَا وَجَبَ عَلَيْهِ الْإِحْرَامُ وَ هُوَ بِمَنْزِلَةِ التَّلْبِيَةِ این حدیث صحیحه است.

ح 20: عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ يُوجِبُ الْإِحْرَامَ ثَلَاثَةُ أَشْيَاءَ التَّلْبِيَةُ وَ الْإِشْعَارُ وَ التَّقْلِيدُ فَإِذَا فَعَلَ شَيْئاً مِنْ هَذِهِ الثَّلَاثَةِ فَقَدْ أَحْرَمَ بعضی از فقها به این روایت به عنوان اولین روایت استدلال کرده اند زیرا دلالت آن صریح است.

ح 21: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُذَافِرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ أَشْعَرَ بَدَنَتَهُ فَقَدْ أَحْرَمَ وَ إِنْ لَمْ يَتَكَلَّمْ بِقَلِيلٍ وَ لَا كَثِيرٍ

باب 11 از ابواب اقسام حج

ح2: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ وَ الْفَرْضُ التَّلْبِيَةُ وَ الْإِشْعَارُ وَ التَّقْلِيدُ فَأَيَّ ذَلِكَ فَعَلَ فَقَدْ فَرَضَ الْحَجَّ وَ لَا يَفْرِضُ الْحَجَّ إِلَّا فِي هَذِهِ الشُّهُورِ الَّتِي قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ وَ هُوَ شَوَّالٌ وَ ذُو الْقَعْدَةِ وَ ذُو الْحِجَّةِ این روایت صحیحه و معتبر است.