درس خارج فقه حضرت آیت الله مکارم

89/03/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: میقات بودن دویرة الاهل

بحث در مسئله ی هفتم از مسائل مربوط به میقات است. امام در این مسئله علاوه بر پنج میقات معروف، سه میقات دیگر را معرفی می کند. میقات اول خود مکه است که برای حج باید از مکه محرم شد.

اینک به میقات دوم می رسیم که دویرة الاهل است یعنی منزل کسانی که فاصله اشان تا مکه کمتر از آخرین میقات باشد و همان طور که گفتیم نزدیک ترین میقات تا مکه حدود نود و چهار کیلومتر بود از این رو دویرة الاهل یعنی کسانی که منزلشان از این مقدار به حرم نزدیکتر باشد. این گونه افراد از منزل خودشان محرم می شوند. امام در این مورد می فرماید: الثاني دويرة الأهل أي المنزل و هي لمن كان منزله دون الميقات إلى مكة بل لأهل مكة و كذا المجاور الذي انتقل فرضه إلى فرض أهل مكة و إن كان الأحوط إحرامه من الجعرانة (جعرانه یکی از حدود حرم است که روایات متعددی به احرام از آن دلالت دارد) فإنهم يحرمون بحج الافراد و القران من مكة (ظاهرا در این عبارت سقطی وجود دارد زیرا فانهم دلیل بر احرام از جعرانه نیست و با مراجعه به عروه این مشکل می شود که می گوید: و ان استشکل فیه بعضیهم یعنی بعضی از احرام در جعرانه اشکال کرده اند و آنها در حج افراد و قران باید از خود مکه محرم شوند) و الظاهر أن الاحرام من المنزل للمذكورين من باب الرخصة (یعنی این طور نیست که حتما باید از منزلشان محرم شوند بلکه می توانند به میقات بروند و از آنجا محرم شوند) و إلا فيجوز لهم الاحرام من أحد المواقيت.

گفتیم که دویرة، مصغر دار است و شاید از این باب بوده باشد که منزل این گونه افراد که روستایی بوده است کوچک بوده و گفته شده است که در بعضی از کتب اهل سنت دیده شده است که چون مسجد الحرام از عظمت خاصی برخوردار است در کنار آن بقیه ی خانه ها کوچک و کم ارزش است ولی به نظر ما این تفسیر صحیح نیست زیرا به مسجد الحرام (دار الله) نمی گویند بلکه (بیت الله) می گویند.

اما اصل مسئله از نظر اقوال از مسلمات است

اقوال: صاحب جواهر ج 18 ص 113 می فرماید: و ميقات من منزله أقرب من الميقات، منزله بلا خلاف أجده فيه بل الاجماع بقسميه (محصل و منقول) عليه بل عن المنتهى أنه قول أهل العلم كافة إلا مجاهدا. (که مجاهد که از فقهاء و مفسرین عامه است گفته است که نباید از منزلش محرم شود بلکه باید از مکه محرم شود.)

علامه در تذکره ج 7 190 می فرماید: من كان منزله دون الميقات فميقاته منزله بإجماع العلماء خلافا لمجاهد فإنه قال: يهل بمكة. (یعنی از مکه احرام می بندد)

این قدامة در مغنی ج 3 ص 213 می گوید: إذا كان مسكنه أقرب إلى مكة من الميقات كان ميقاته مسكنه هذا قول أكثر أهل العلم و به يقول مالك و طاوس و الشافعي و أبو ثور و أصحاب الرأي و عن مجاهد قال يهل من مكة و لا يصح فإن النبي قال في حديث ابن عباس: فمن كان دونهن مُهِلٌه (یعنی محل احرام آنها) من أهله و هذا صريح و العمل به أولى.

از این رو عامه و خاصه همه اتفاق نظر دارند که دویره ی اهل میقات کسانی است که از آخرین میقات به مکه نزدیک ترند.

دلیل مسئلة:

روایات: عمده روایات در باب 17 از ابواب مواقیت است که همه بر بحث ما دلالت دارد. این روایات بعضی با بعضی تداخل دارد ولی می توان آنها را در سه روایت ادغام کرد. به عنوان نمونه سه روایت اول به یک روایت بر می گردد.

ح 1: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‏ قَالَ مَنْ كَانَ مَنْزِلُهُ دُونَ الْوَقْتِ إِلَى مَكَّةَ فَلْيُحْرِمْ مِنْ مَنْزِلِهِ

این روایت صحیحه است

ح 2: قَالَ وَ قَالَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ إِذَا كَانَ مَنْزِلُهُ دُونَ الْمِيقَاتِ إِلَى مَكَّةَ فَلْيُحْرِمْ مِنْ دُوَيْرَةِ أَهْلِهِ

ظاهرا این همان حدیث اول است که نقل به معنا شده است.

ح 3: وَ عَنْهُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ مِسْمَعٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا كَانَ مَنْزِلُ الرَّجُلِ دُونَ ذَاتِ عِرْقٍ إِلَى مَكَّةَ فَلْيُحْرِمْ مِنْ مَنْزِلِهِ

حدیث مسمع را بعضی توثیق کرده اند ولی ظاهرا این روایت صحیحه است.

سسابقا گفتیم که ذات عرق نزدیک ترین میقات به مکه نیست بلکه یلملم و قرن المنازل نزدیک تر هستند البته تفاوت آنها در نزدیکی به مکه بسیار کم است و شاید مسیری وجود داشته باشد که ذات عرق به حرم نزدیک تر از آن دو میقات باشد.

ح 4: وَ عَنْهُ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَمَّنْ كَانَ مَنْزِلُهُ دُونَ الْجُحْفَةِ إِلَى مَكَّةَ قَالَ يُحْرِمُ مِنْه‏

واضح است که جحفه قطعا نزدیک ترین میقات به مکه نیست از این رو این حدیث معارض است با احادیثی که اقربیت را معیار می داند. زیرا روایاتی که اقربیت را ملاک می دانند یعنی اقربیت از تمام مواقیت نه اقرب از یک میقات به خصوص و یا میقاتی که در مسیر فرد است و همه ی فقها هم دون جمیع المواقیت را از این روایات برداشت کرده اند نه دون یک میقات خاص. در حدیث 7 هم آمده است: وَ فِي خَبَرٍ آخَرَ مَنْ كَانَ مَنْزِلُهُ دُونَ الْمَوَاقِيتِ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ مَكَّةَ فَعَلَيْهِ أَنْ يُحْرِمَ مِنْ مَنْزِلِهِ در این روایت تصریح شده است که باید منزل فرد از همه ی مواقیت به مکه نزدیک تر باشد. در روایت هشتم که صحیحه است هم می خوانیم:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدٍ عَنِ الْفَضْلِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ وَ مَنْ كَانَ مَنْزِلُهُ خَلْفَ هَذِهِ الْمَوَاقِيتِ مِمَّا يَلِي مَكَّةَ فَمِيقَاتُهُ مَنْزِلُهُ

این روایت هم تصریح دارد که ملاک نزدیک تر بودن به مکه از تمامی مواقیت است.

ح ح 5: عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ رِيَاحِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع يَرْوُونَ أَنَّ عَلِيّاً ع قَالَ إِنَّ مِنْ تَمَامِ حَجِّكَ إِحْرَامَكَ مِنْ دُوَيْرَةِ أَهْلِكَ (این سائل تصور کرده بود که همه باید از منزلشان برای حج محرم نشوند نه فقط کسانی که منزلشان از اقرب مواقیت به مکه نزدیک تر است) فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ لَوْ كَانَ كَمَا يَقُولُونَ لَمْ يَتَمَتَّعْ رَسُولُ اللَّهِ ص بِثِيَابِهِ إِلَى الشَّجَرَةِ (یعنی اگر چنین بود پیامبر هم می بایست از منزلش در مدینه محرم شود ولی با لباس خود تا شجره آمد و از آنجا لباس احرام را پوشید) وَ إِنَّمَا مَعْنَى دُوَيْرَةِ أَهْلِهِ مَنْ كَانَ أَهْلُهُ وَرَاءَ الْمِيقَاتِ إِلَى مَكَّةَ

ح 6: قَالَ وَ سُئِلَ الصَّادِقُ ع عَنْ رَجُلٍ مَنْزِلُهُ خَلْفَ الْجُحْفَةِ مِنْ أَيْنَ يُحْرِمُ قَالَ مِنْ مَنْزِلِهِ

این روایت مرسله همان مضمون احادیث قبلی است که به صورت مرسل و نقل به معنای ذکر شده است.

ح 9: عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ مِهْرَانَ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ أَخِيهِ رِيَاحٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّا نُرَوَّى أَنَّ عَلِيّاً ع قَالَ إِنَّ مِنْ تَمَامِ الْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ أَنْ يُحْرِمَ الرَّجُلُ مِنْ دُوَيْرَةِ أَهْلِهِ فَقَالَ قَدْ قَالَ ذَلِكَ عَلِيٌّ ع لِمَنْ كَانَ مَنْزِلُهُ خَلْفَ هَذِهِ الْمَوَاقِيتِ الْحَدِيثَ

این روایت همان روایت ریاح است که در ح 5 گذشت.r>

حدحدیث دیگری هم در باب 1 از ابواب مواقیت ذکر شده است:

ح 2: عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى‏ جَمِيعاً عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مِنْ تَمَامِ الْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ أَنْ تُحْرِمَ مِنَ الْمَوَاقِيتِ الَّتِي وَقَّتَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تُجَاوِزْهَا إِلَّا وَ أَنْتَ مُحْرِمٌ فَإِنَّهُ وَقَّتَ لِأَهْلِ الْعِرَاقِ .... وَ مَنْ كَانَ مَنْزِلُهُ خَلْفَ هَذِهِ الْمَوَاقِيتِ مِمَّا يَلِي مَكَّةَ فَوَقْتُهُ مَنْزِلُهُ

دلیل دیگر بر جواز احرام از دویرة اهل: مثلا کسی که از یک میقات گذشته است مثلا از جحفه گذشته است (نه دون همه ی مواقیت) او سه حالت دارد:

یا می تواند به میقات دیگری برود مثلا به سمت چپ رفته از ذات عرق محرم شود. r>می تواند از محاذی ذات عرق محرم شود.

اگاگر به هیچ یک از این مواقیت نمی خورد گفته شده است که او باید به فاصله ی آخرین میقات تا حرم محرم شود و کاری به منزلش ندارد بله ما احتیاط کردیم و گفتیم که باید به میقات بر گردد بعد گفتیم که اگر نتواند به میقات بر گردد مثلا معذور باشد او باید به اندازه ی فاصله ی اقرب المواقیت تا مکه محرم شود.

و اما روایات معارض که جحفه و ذات عرق را در مورد دویرة الاهل کافی دانسته اند. این روایات چون معرض عنها است و معیار از دویرة الاهل منزل کسانی است که از تمامی مواقیت به مکه نزدیک تر باشد از این رو آن روایات را کنار می گذاریم.