درس خارج فقه حضرت آیت الله مکارم

89/02/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: میقات ذو الحلیفة و مسجد شجرة.

اولین میقات عمره‌ی، مسجد شجره است و در اینکه محل دقیق احرام کجاست بحث هایی وجود دارد. اصل مسئله که ذو الحلیفة محل میقات است اجماعی است ولی اینکه مراد از ذو الحلیفة آیا خود مسجد است یا خارج از آن و یا محاذات آن بحث است. در این چهار طائفه از روایات وارد شده است:

تعداد زیادی از این روایات ذو الحلیفة را معیار قرار داده اند (وجه تسمیه ی آن را ذکر کردیم) و وجه آن این است که بسیاری از این روایات در زمان اهل بیت بود و در آن موقع شجره ای در مسجد وجود نداشت.

تعدادی از روایات مسجد شجرة و یا شجرة را معیار قرار داده اند.

طائفه ی دیگر روایاتی است که تصریح می کند که ذو الحلیفة همان مسجد شجرة است.

طائفه ی چهارم که روایات متعددی را هم در بر می گیرد می گوید که اصلا نباید در مسجد محرم شد بلکه باید در بیرون در محاذاة یا بیداء (بیابانی که نزدیک مسجد است) یا عند المیل الاول (شاید ستون هایی در بین راه بود که می بایست از آنجا محرم شوند)

بین سه دسته ی اول به راحتی می توان جمع کرد زیرا به قرینه ی روایات طائفه ی سوم، مراد از ذی الحلیفة (طائفه ی اولی) و مسجد شجرة (طائفه ی ثانیة) یکی است.

بعضی می گویند که منهای گروه سوم، خود گروه اول و دوم را هم می توان به نحو اطلاق و تقیید با هم جمع کرد زیرا طائفه ی اولی مطلق منطقه ی ذی الحلیفة را ملاک می داند و طائفه ی دوم خصوص مسجد شجره را معتبر می شمرد از این رو از باب حمل مطلق بر مقید باید گفت که مسجد الشجرة مراد است.

مرحوم حکیم در مستمسک ج 11 ذیل این مسئله به جمع اطلاق و تقیید ایراد می کند. زیرا این از باب جزء و کل است نه از باب مطلق و مقید زیرا مطلق آن است که ذو افراد کثیره باشد و مقید آن است که موردش خاص باشد ولی در ما نحن فیه بحث در کل و جزء است زیرا مسجد جزئی از ذو الحلیفة می باشد.

به نظر ما این اشکال وارد نیست زیرا هرچند از باب جزء و کل است ولی کسی که قائل به ذو الحلیفة است می گوید یجوز الاحرام من ای موضع شاء از این رو با این معنا ذو الحلیفة ذو افراد می شود (ما باید به حکم دقت کنیم نه به جزء و کل بودن) ولی روایات مسجد فقط یک منطقه را که مسجد است جایز می شمرد که همان مقید می شود از این رو جمع به اطلاق و تقیید مشکل را حل می کند خصوصا که طائفه ی سوم هم وجود دارد که شاهد جمع است.

تا اینجا نتیجه می گیریم که محل احرام باید مسجد شجره باشد ولی علماء گروه چهارم را نادیده گرفته اند و صاحب جواهر و صاحب مستمسک این گروه را نادیده گرفته اند و صاحب مستند هرچند این گروه را متذکر شده است ولی از کنار آن ساده گذشته است.

این روایات در چند باب است:

باب 34 ابواب الاحرام

ر 3: عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ التَّهَيُّؤِ لِلْإِحْرَامِ فَقَالَ فِي مَسْجِدِ الشَّجَرَةِ فَقَدْ صَلَّى فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ قَدْ تَرَى أُنَاساً يُحْرِمُونَ فَلَا تَفْعَلْ حَتَّى تَنْتَهِيَ إِلَى الْبَيْدَاءِ حَيْثُ الْمِيلُ (یعنی نزد علامت اول در کنار صحرا) فَتُحْرِمُونَ كَمَا أَنْتُمْ فِي مَحَامِلِكُمْ (یعنی همان طور که در محمل نشسته و سواره هستید محرم شوید) تَقُولُ لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ الْحَدِيثَ

این روایت صحیحة است و صراحت دارد که باید از مسجد بیرون بروند و محرم شوند و نمی شود آن را توجیه کرد که در مسجد محرم شوند و وقتی بیرون آمدند لبیک گفتن را ابراز کنند زیرا این روایت نهی می کند که داخل مسجد محرم نشوند.

ح 4: عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا صَلَّيْتَ عِنْدَ الشَّجَرَةِ فَلَا تُلَبِّ حَتَّى تَأْتِيَ الْبَيْدَاءَ حَيْثُ يَقُولُ النَّاسُ يُخْسَفُ بِالْجَيْشِ (جائی که مردم می گویند لشکری (شاید اشاره به لشکر سفیانی باشد) در آینده در اینجا در زمین فرو می رود)

از آنجا که لبیک جزء ارکان احرام است و تا فرد لبیک نگوید محرم نمی شود از این رو نهی از لبیک گفتن همان نهی از محرم شدن در مسجد است.

ح 5: عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص لَمْ يَكُنْ يُلَبِّي حَتَّى يَأْتِيَ الْبَيْدَاءَ.

ح 8: عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْإِحْرَامِ عِنْدَ الشَّجَرَةِ هَلْ يَحِلُّ لِمَنْ أَحْرَمَ عِنْدَهَا أَنْ لَا يُلَبِّيَ حَتَّى يَعْلُوَ الْبَيْدَاءَ (تا به بیابان برسند) قَالَ لَا يُلَبِّي حَتَّى يَأْتِيَ الْبَيْدَاءَ عِنْدَ أَوَّلِ مِيلٍ فَأَمَّا عِنْدَ الشَّجَرَةِ فَلَا يَجُوزُ التَّلْبِيَةُ.

در انتهای این روایت هم تصریح است که نباید در مسجد شجره تلبیه گفت و محرم شد.

ح 9: مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ فِي الْمُقْنِعَةِ قَالَ قَالَ ع إِذَا أَحْرَمْتَ مِنْ مَسْجِدِ الشَّجَرَةِ فَلَا تُلَبِّ حَتَّى تَنْتَهِيَ إِلَى الْبَيْدَاءِ.

این حدیث مرسله است.

وجه جمع: بعضی ها جمع بین این طائفه و روایات قبلی را در این می دانند که در مسجد محرم شود ولی در خارج از روایات به لبیک اظهار کند ولی این توجیه با این روایات سازگار نیست. زیرا این روایات از لبیک گفتند در مسجد نهی می کرد.

راه دوم جمع این است که قائل به تخییر شویم و بگوئیم هم در مسجد و هم در بیرون آن جایز است ولی افضل این است که مقدمات (نماز و نیت و سایر چیزها در داخل مسجد باشد ولی از بیداء که خارج مسجد است محرم شوند. این کار را اگر بکند افضل است ولی فرد بین انجام این عمل و بین اینکه همه ی کارها را در مسجد انجام دهد مخیر است.

در روایات برای این نحو جمع کردن شاهد وجود دارد از جمله روایت 1 باب 34 است:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُذَافِرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنْ كُنْتَ مَاشِياً فَاجْهَرْ بِإِهْلَالِكَ وَ تَلْبِيَتِكَ مِنَ الْمَسْجِدِ وَ إِنْ كُنْتَ رَاكِباً فَإِذَا عَلَتْ بِكَ رَاحِلَتُكَ الْبَيْدَاءَ. (وقتی که راحله ی تو، تو را به بیابان برد لبیک بگو و محرم شو)

ر 2 باب 35: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع هَلْ يَجُوزُ لِلْمُتَمَتِّعِ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ أَنْ يُظْهِرَ التَّلْبِيَةَ فِي مَسْجِدِ الشَّجَرَةِ فَقَالَ نَعَمْ إِنَّمَا لَبَّى النَّبِيُّ ص فِي الْبَيْدَاءِ لِأَنَّ النَّاسَ لَمْ يَعْرِفُوا التَّلْبِيَةَ فَأَحَبَّ أَنْ يُعَلِّمَهُمْ كَيْفَ التَّلْبِيَةُ.

در این روایت اگر لازم بود که فقط داخل مسجد تلبیه بگویند و محرم شوند پیامبر می بایست تلبیه را در مدینه به آنها یاد می داد و آنها در مسجد محرم می شدند ولی چون خارج از مسجد هم جایز بود حضرت به این وجه تخییر عمل کرد.

ر 4: عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ إِذَا أَحْرَمَ الرَّجُلُ فِي دُبُرِ الْمَكْتُوبَةِ (زیرا مستحب است احرام یا بعد از نماز واجب باشد و یا لا اقل بعد از دو رکعت نماز مستحب محرم شود) أَ يُلَبِّي حِينَ يَنْهَضُ بِهِ بَعِيرُهُ (زمانی که شترش که بیرون مسجد است بلند می شود و آماده ی حرکت می شود) أَوْ جَالِساً فِي دُبُرِ الصَّلَاةِ (یا همان جا که در مسجد نشسته بلا فاصله لبیک بگوید) قَالَ أَيَّ ذَلِكَ شَاءَ صَنَعَ. (هر کدام از این دو تا را می تواند انجام دهد)

ح 1 باب 7 از ابواب مواقیت: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ‏ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ أَقَامَ بِالْمَدِينَةِ شَهْراً وَ هُوَ يُرِيدُ الْحَجَّ ثُمَّ بَدَا لَهُ أَنْ يَخْرُجَ فِي غَيْرِ طَرِيقِ أَهْلِ الْمَدِينَةِ الَّذِي يَأْخُذُونَهُ فَلْيَكُنْ إِحْرَامُهُ مِنْ مَسِيرَةِ سِتَّةِ أَمْيَالٍ (وقتی به شش میل رسید محرم شود چون مسجد شجره در شش میلی مکه بوده است) فَيَكُونُ حِذَاءَ الشَّجَرَةِ مِنَ الْبَيْدَاءِ.

حال اگر مسجد شجره واجب باشد او حتما می بایست به مسجد شجره می آمد ولی چون واجب نیست فرد می تواند از محاذاة آن محرم شود.

به نظر ما یا باید حمل بر تخییر کرد که هم داخل مسجد می توان محرم شد و هم خارج از آن ولی خارج از آن بهتر است. جالب این است که آنها که می گویند حتما باید از داخل مسجد محرم شد در مورد مرأه ی حائض به مشکل برخورده اند از این رو گفته اند که از یک در وارد شود و از یک در خارج شود و در این میان لبیک خود را بگوید. حال اگر روزی در محاذی نداشته یا بسته حکم مرأه دوباره به مشکل بر می خورد.