درس خارج  فقه حضرت آیت الله مکارم

88/09/22

بسم الله الرحمن الرحیم

تذکر در باره­ی مسائل روز

25 ذی الحجه سالروز نزول سوره­ی هل أتی است که 18 آيه از آن در باره ی هل بيت عليهم السلام است و مدارک آن به نقل از خود اهل سنت در تفسير نمونه آمده است.

در آستانة ماه محرم هم چند تذکر کوتاه داده می­شود:

بايد همه به فکر باشيم که اين عاشوراء مفيدتر و پربارتر از عاشوراهای سال قبل باشد. در سايه­ی عاشورا می توان تشيع و اسلام را زنده کرد. بايد در عاشورا به استناد سخن پيامبر که فرمود: إن لقتل الحسين حراره فی قلوب المؤمنين لن تبرد ابداً بايد کاری کرد که اين جاودانگی پررنگ باشد.

همه کسانی که می توانند به تبليغ بروند بروند. هجمه زيادی از سوی مخالفان شروع شده است. مطابق اطلاعات وهابيان و مسيحيان و متصوفه و  عارفان کاذب غير مسلمان هم سخت مشغولند و به نظر می­رسد اينها ريشه­ی سياسی دارد و مذهب را با مذهب می خواهند بکوبند همان طور که شيطان به اتباعش دستور داد که مؤمنان از راه عبادت دروغين بايد فريب داد. به ويژه نسبت به جوانان اهتمام داشته باشيد و سعی کنيد آنها را مخاطب خود بدانيد و در سخنان خود آنها را خطاب قرار دهيد، تا در دام دشمنان گرفتار نشوند.

در باره عاشورا به ذکر حوادث قناعت نشود، ريشه ها و نتايج آن را هم بگوييد. معمولاً وقايع گفته می­شود و به ريشه­ها پرداخته نمی­شود. آثار عاشورا برای جهان اسلام را هم بايد گفت.

مصائبی ذکر شود که نشان دهنده مظلوميت توأم با عظمت باشد نه حقارت. شهدای کربلا مظلوم بودند ولی مظلوم پرافتخار نه ذليل.

اخيراً عزاداريها دارای انحرافاتی شده است که دارای اقسامی است. يکی از اين انحرافها، استفاده از آهنگهای مبتذل برگرفته از کشورهای غير اسلامی است که آهنگهای بدی است. مجالس شبانه طولانی نشود که به نماز صبح لطمه بزند. از حرکات وهن آميز مانند قمه­زنی بايد اجتناب شود. اگر مرحوم نايينی و مانند ايشان فتوی به جواز دادند اگر امروز هم آنها بودند، آن گونه فتوی نمی­دادند. در فيلمی که برای من نمايش داده شد ديدم که در يکی از شهرها مقداری شيشه را خرد کردند و آن را الک کردند و سپس با بدن برهنه روی آنها غلطيدند و حتی کودکی را هم وادار به غلطيدن کردند و بعد شنيدم که اين کودک از دنيا رفت. اينها چه کاری است که صورت می­گيرد؟ اينها زبان دشمن را نسبت به ما باز می کند.

مردم را دعوت به ادب کنيد و مبادا مجالس امام حسين بهانه برای بهره­گيری سياسی بشود. دلها را با هم متحد کنيد. البته آن چه موجب تقويت نظام است بايد در اين مجالس گفته شود ولی مسائل جناحی گفته نشود.

روايات و احکام را بنويسيد و از روی کاغذ بخوانيد و نگوييد اگر حفظ نکرده­ايم نخوانيم. اگر از روی نوشته بخوانيد مردم جديتر می­گيرند. خالی بودن منبر از احاديث عيب است. گاهی خود کتاب را ببريد. من در سخنرانی شب عيد غدير که به صورت مستقيم از چندين شبکه پخش می­شد کتاب الغدير را بردم و از روی کتاب حديثی طولانی را خواندم و کلمه­های آن را تفسير کردم و بسيار هم مؤثر واقع شد. مرحوم گلپايگانی که روزهای عاشوراء خودشان در منزل منبر می­رفتند، از روی مقتل می خواندند.

سخنان خود را منظم بگوييد تا مؤثرتر واقع شود، سخنان نبايد مانند آش شله قلم کار باشد که مخاطب نفهمد چه می­خواهيد بگوييد. نظم در عالم آفرينش حرف اول را می­زند.

**********

دليل اصلی ما در مسأله­ی قبل برای عدم بقای وظيفه­ی تمتع و تبديل آن به إفراد، تبدل موضوع است. حاشيه­ی ما بر عروه که به صورت فشرده همه­ی ادله را هم در آن بيان کرده­ايم چنين است. عروه گفته است: لا اشکال فی عدم التبدل، و ما گفته­ايم:

بل فيه اشکال قوی، کما عن صاحب المدارک و المحدث البحرانی و بعض المحشين للعروه و ذلک لاحتمال تبدل حکمه بتبدل الموضوع کما هو کذلک فی باب صلاه المسافر و الحاضر فأنه اذا کان فی اول الوقت حاضراً و لم يصلّ ثم صار مسافراً فعليه القصر ففی عکسه عليه التمام، و کما فی سائر موارد تبدل الموضوع، کل ذلک لاطلاق قوله تعالی ذلک لمن لم­يکن اهله حاضری المسجد الحرام ( سواء قبلاً مستطيع شده باشد و يا بعداً مستطيع شده باشد. ) و اطلاق الروايات الکثيرة الواردة فی المسألة کما ستأتی الاشارة اليها ان شاء الله و مجرد کونه مستطيعاً قبل ذلک و استقر عليه الحج بعنوان التمتع لاينافی ما ذکرنا بعد ملاحظه ما ذکرنا

هيچ روايتی بر خلاف اين نداريم. روايات هم در مقام بيان است.

فرع دوم مسأله­ی سوم، فرع اصلی مسأله است و ديگر فروع حاشيه است. فرع دوم اين است که اگر کسی سابقاً مستطيع نشده باشد و حالا مجاور شد تا دو سال فرض او عوض نمی شود و بعد از دو سال  خطاب او عوض می شود، يعنی تا به حال حکم نائی و آفاقی داشت و بعد از مجاورت هم تا دو سال تبدل حکم ندارد ولی بعد از آن حکمش عوض می­شود. ولی اگر اين فرد قصد توطن کند، يک هفته هم که بگذرد کافی است و حکمش عوض می­شود. عبارت امام چنين است: 

و أما لو لم يكن مستطيعا ثم استطاع بعد إقامته في مكة فينقلب فرضه إلى فرض المكي بعد الدخول في السنة الثالثة لكن بشرط أن تكون الإقامة بقصد المجاورة، و أما لو كان بقصد التوطن فينقلب بعد قصده من الأول، و في صورة الانقلاب يلحقه حكم المكي بالنسبة إلى الاستطاعة أيضا، فتكفي في وجوبه استطاعته منها، و لا يشترط فيه حصولها من بلده،

منظور از فرض، فرض مشروط به استطاعت است. قيد لکن بشرط ان تکون الاقامه بقصد المجاوره، در برابر توطن است. ظاهر من الاول که امام در باره­ توطن فرموده­اند اين است که در صورت توطن از همان روز اول فرض اين فرد عوض می­شود، ولی در اين باره، ما می­گوييم يک هفته بماند تا عرفاً صدق توطن بشود. طبيعی است که در صورت انقلاب آفاقی به حاضر، ملاک استطاعت، استطاعت از مکه است. در سطر آخر، ضمير در منها به مکه برمی گردد. فيه يعنی فی حصول الاستطاعه.