درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

کتاب الحج

87/11/16

بسم الله الرحمن الرحیم

خلاصه ی بحث:

در بحث اخلاقی امروز به حدیثی از امیر مؤمنان اشاره می کنیم که هفت حق برای عالم ذکر می کند.

در بحث فقهی مسئله ی 15 از تحریر الوسیله را بیان می کنیم که حاوی ده فرع است و (به ضمیمه ی درس دیروز) ان فروع را تقسیم کرده از هم مجزا می کنیم.

و اما تمام بحث:

بحث اخلاقی:

در جلد هشتم وسائل در ابواب آداب معاشرت در باب 123 دستوراتی در مورد احترام به عالم آمده است که مقید به عالم علوم دین هم نیست بلکه در اسلام هر صاحب نظری که علم مفیدی داشته باشد علی الخصوص عالم دین لازم است محترم شمرده شود.

اسلام در محیط جهل ظاهر شد ولی از بزرگترین طرفداران علم است و این خود از معجزات پیامبر اکرم محسوب می شود.

در بحث اخلاقی امروز حدیث 1 از باب 123 را مطرح می کنیم که هفت حق برای عالم ذکر می کند:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْجَعْفَرِيِّ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَقُولُ إِنَّ مِنْ حَقِّ الْعَالِمِ أَنْ لَا تُكْثِرَ عَلَيْهِ السُّؤَالَ (از او زیاد سوال نکن) وَ لَا تَأْخُذَ بِثَوْبِهِ (برای انجام کاری لباسش را نگیر و او را معطل نکن) وَ إِذَا دَخَلْتَ عَلَيْهِ وَ عِنْدَهُ قَوْمٌ فَسَلِّمْ عَلَيْهِمْ جَمِيعاً وَ خُصَّهُ بِالتَّحِيَّةِ (مثلا اگر به بقیه سلام می کنی با او تحیت کنی و او را با این عمل از بقیه متمایز کنی) وَ اجْلِسْ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَا تَجْلِسْ خَلْفَهُ (روبروی او بنشینی و مثلا از او سؤال کنی نه آنکه پشت سر او بنشینی و بعد مسئله و سخنت را با و مطرخ کنی) وَ لَا تَغْمِزْ بِعَيْنِكَ (با ابرویت به او اشاره نکن) وَ لَا تُشِرْ بِيَدِكَ وَ لَا تُكْثِرْ مِنَ الْقَوْلِ قَالَ فُلَانٌ وَ قَالَ فُلَانٌ خِلَافاً لِقَوْلِهِ (وقتی حرفی زد نگوئی که فلان شخص خلاف کلام شما را می گوید) وَ لَا تَضْجَرْ بِطُولِ صُحْبَتِهِ فَإِنَّمَا مَثَلُ الْعَالِمِ مَثَلُ النَّخْلَةِ تَنْتَظِرُهَا مَتَى يَسْقُطُ عَلَيْكَ مِنْهَا شَيْ‌ءٌ (که منتظر آن می مانی که کی میوه ای به او تو می دهد وجه تشبیه این است که درخت نخل را نمی توان تکان داد تا میوه اش فرو بریزد و یا چون درخت نخل از درخت هایی است که همه چیز آن قابل استفاده است) وَ إِنَّ الْعَالِمَ أَعْظَمُ أَجْراً مِنَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ الْغَازِي فِي سَبِيلِ اللَّهِ[1]

نکته: گفتیم که عالم مانند درخت نخل است زیرا نمی توان آن را تکان داد. باید توجه داشت این با آیه ی سوره ی مریم که می فرماید: ﴿وَ هُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَباً جَنِيًّا﴾[2] منافات ندارد زیرا یا آن درخت کوتاه بود و یا آنکه مراد شاخه ی درخت بود که آویزان شده بود.

احترام به عالم هم موجب برکت در زندگی متعلم می شود و هم موجب می شود که فرد عالم تشویق شده بیشتر به تعلیم و تعلم بپردازد زیرا می بیند مردم قدردان هستند و به استفاده از علم او مشتاقند در نتیجه او هم به انتشار علم خود ترغیب بیشتری نشان می دهد.

و اما اینکه اجر عالم از مجاهد فی سبیل الله بیشتر است به این دلیل است که شخص مجاهد فی سبیل الله با جسم دشمن سر و کار دارد و حال آنکه عالم با روح دیگران سر و کار دارد.

بحث فقهی:

بحث در مسئله ی 15 است. این مسئله مشتمل بر ده حکم است و همه ی آن احکام مربوط به احکام اجاره است که به مناسبت بحث نیابت در اینجا مطرح شده است شش فرع آن را به شکل خلاصه بیان کردیم و اما خلاصه ی چهار فرع دیگر آن چنین است:

7. و لو لم يقدر الأجير على العمل كان للمستأجر خيار الفسخ. (این قسمت عبارت یک محذوفی دارد که در عروه ذکر شده است و آن این است: لو لم یقدر الاجیر علی العمل من دون الاجرة کان للمستاجر خیار الفسخ یعنی اگر اجیر گفت اگر پول ندهی من پولی ندارم که به حج بروم لازم نیست مستاجر هزینه را قبل از عمل به او بدهد بلکه می تواند اجاره را فسخ کند البته در عروة حق فسخ را هم به مستاجر می دهد و هم به اجیر)

8. لو بقي على هذا الحال حتى انقضى الوقت فالظاهر انفساخ العقد. (اگر مستاجر پول را قبل از عمل ندهد و اجیر هم عمل را انجام ندهد تا وقت عمل بگذرد عقد خود به خود فسخ می شود.)

9. و لو كان المتعارف تسليمها (اجرت) أو تسليم مقدار منها قبل الخروج يستحق الأجير مطالبتها على المتعارف في صورة الاطلاق (زیرا اطلاق منصرف به نوع متعارف بوده است)

10. و يجوز للوكيل و الوصي دفع ذلك (چون متعارف چنین است از این رو وکیل و وصی می تواند پول را قبل از عمل به جا آورند) من غير ضمان (اگر اجیر پول را گرفت و عمل را انجام ندهد وکیل و وصی ضامن نیستند.)

از میان این ده فرع چهار فرع مهم است که عبارت است از:

به مجرد عقد اجیر مالک مال الاجرة می شود.

تا وقتی که اجیر عمل را انجام نداده است لازم نیست مستاجر پول را به او بدهد. اگر اجیر قادر نباشد بدون اجرت عمل را انجام دهد عقد فسخ می شود. اگر متعارف این باشد که قبل از انجام عمل تمام یا بخشی از مال الاجاره را به اجیر تحویل می دهند در صورتی که عقد مطلق باشد باید به او بدهند.


[1] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج8، ص551، أبواب آداب معاشرت، باب123، ح1، ط الإسلامية.
[2] مریم/سوره19، آیه25.