درس خارج اصول استاد عبدالمجید مقامی

1403/10/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: امتناع اجتماع وجواز آن/مقدمات این بحث /اشکالات مرحوم آیة الله خوئی(ره)

 

مرحوم صاحب کفایة با سه مقدمه ، چهار مقدمه امتناع اجتماع را ثابت کردند.

در جلسه گذشته مرحوم امام( ره) به مقدمه دوم اشکالی وارد کردند که دفع شد.

مرحوم محقق خوئی به مقدمه اول ومقدمه سوم اشکال وارد می کنند:

«اشکالات مرحوم آیة الله محقق خوئی»[1]

مقدمه اول:صاحب کفایة:احکام خمسه با همدیگردر تضاأ هستند و در ضمن تضاد مربوط به مرحله فعلیَّت است نه در مقام ومرحله اقتضاء وانشاء .

اشکال: قصه و ماجرای تضادَّ هیچ اصلی ندارد، گرچه معروف بین اصحاب قدیماً وجدیداً که بین احکام تضاد هست ولی هیچ اصل واساسی ندارند چون احکام از امور اعتباریة هستند و در امور اعتباری تضاد معنی ندارند ویا به عبارت دیگر احکام فی حدِّ ذاته تضاد ندارند تضاد در امور واقعیَّة است.

ولی از جهت مبدا احکام تضاد وجود دارد وهمچنین از جهت مُنتهای احکام مبدا احکام همان(مصلحت و مفسده)و( محبوبیَّت ومبغوضیت) تضاد وجود دارد، چون معنی ندارد که یک چیز هم محبوب باشد هم مبغوض ، واز لحاظ مُنتهی تضاد هستند ، چون وقتی امر ونهی روی یک عمل واحد رفت در واقع رفته است روی تکلیف به محال ، یعنی مکلف مقدورش نیست چیزی را که هم امر دارد وهم نهی، هم آنرا دوستش دارد.

*پس احکام بما هی، هی، با قطع نظر از مبدا ومنتهی هیچگونه تضادِّی بین آنها نیست.

پس اینکه صاحب کفایة فرموده اند: بین احکام تضاد هست این یک قصه بافی است واینکه می گویند احکام از اعراضند واعراض در مقام فغلیَّت تضاد پیدا می کنند پس احکام هم در مرحله فعلیَّت تضادّ دارند.

آیة الله خوئی(ره): به مرحوم صاحب کفایة اشکال می کنند که( اینکه شما گفتید احکام از اعراض است واعراض هم در زمان رسیدن به فعلیَّت تضاد پیدا می کند) صحیح نیست، چون احکام از اعراض محسوب نمی شود ، چون عَرَض در صورتی تضاد برش عارض می شود که امور تکوینی باشند و در امور اعتباری و یا در امور تکوینی قبل از وجود وفعلیَّت پیدا کردن معقول نخواهد بود.

خلاصة: کلام صاحب کفایة درست نیست چون احکام از امور تکوینی نیست وجزء امور اعتباری است ، لذا تضادی نیست.

به نظر مرحوم محقق خوئی در ریشه کلام آخوند این است که احکام در تضاد هستند بودن احکام از اعراض واعراض هم تضاد دارند ، در حالی که احکام از امور اعتباری هستند ولی اعراض از امورتکوینی حقیقیِّة است، اذا وُجِدَ وجد فی موضوعٍ و جوهر: اذا وجد لا وجد فی موضوعٍ .

نظر استاد:پس به نظر مرحوم خوئی مقدمه اول آیة الله آخوند خراسانی (صاحب کفایة)مردود است.

به اشکال مرحوم آیة الله خوئی اشکال وارد است :به چند صورت:

اوَّلاً: صاحب کفایة می داد که احکام از امور اعتباریَّة هستند نه از امور اعراض .

ثانیاٌ:احکام از اعراض نیست ، یعنی صاحب کفایة قبول ندارد که احکام از اعراضد.

ثالثاً:اینکه صاحب کفایة فرمود احکام در مرحله فعلیَّت با هم تضاد دارند ، حرفش درست است، چون مصلحت ومفسده به فعل مکلَّف برمی گردد نه عنوانی مثل صلاة وغصب.

و تا احکام به فعلیَّت نرسد مکلَّف آنها را انجام نمی دادند ، پس تضاد در احکام بر اساس مُتَعَلَّقِ آنهاست، لذا در مقدمه فرمودند: امر ونهی می رود روی فعل خارجی نه عنوان والَّا خئد آخوند همم قائل است که احکام از امور اعتباریِّة هستند وبین آنها تضادهست از لحاظ فعل خارجی.

پس به نظر استاد اشکال خوئی به صاحب کفایة قابل ورود نیست.

 


[1] موسوعة الامام الخوئي، الخوئي، السيد أبوالقاسم، ج45، ص450.