1403/08/12
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: نهی/مساله اجتماع امر ونهی /فقهی یا اصولی بودن مساله اجتماع امر ونهی ؟
بحث درباره اقوال در مساله اجتماع امر ونهی فی شیئ واحد بود،که رسیدیم به قول ششم ،
قول ششم این است که:مساله اجتماع امر ونهی فی شیئٍ واحد از مسائل فقهی است چون مساله فقهی آن است که بحث از عوارض فعل مُکَلَّف باشد که هرجا اینگونه بود، مساله فقهی می شود.
مثل اینکه فعل مُکَلَّف وجوب دارد یا حرمت ، صحت دارد یا فساد؟
مساله اجتماع امر ونهی هم چون بر می گردد به جواز وامتناع، پس بحث از صحَّت وفساد ِفعل مُکَلَّف است.
یعنی اگر قائل به جواز شدیم فعل مُکلَّف صحیحٍ والَّا فاسدٌ.
جواب از این اشکال:همانگونه که به اقوال دیگر جواب دادیم ، گر چه صحت وفساد از عوارض فعل مُکلَّف است ولی مستقیما بر مساله اجتماع امر ونهی مُتَرتِّب نمی شودبلکه در اینجا با واسطه وجود دارد وآن واسطه قائل به جواز وعدم جواز شدیم که وارد تزاحم وتعارض می شود وزیر مجموعه ایندو محاسبة می شود.
بله صحت وفساد از عوارض فعل مکلَّف است ولکن مستقیما صحت وفساد بر مساله اجتماع مترتب نمی شود بلکه بواسطه وجود دارد که تعارض و تزاحم است.
در اینجا مختار خودمان را بیان می کنیم: در مساله اجتماع، ما نظریِّة مرحوم نائینی را (که گفت:این مساله اجتماع امر ونهی از مبادی مساله اصولی است) را مختارمی کنیم.
واگر قائل به جواز شدیم معنایش این است که یک عمل که دارای دو عنوان است باعث دو معنون می شود،پس امر ونهی دارای یک عنوان مستقل خواهند بود، وامر به آن عنوان موجب صحت آن می شود.
به عبارت فنی تر:نهی به عنوان دیگر سرایت نمی کند،دو عنوان ودو معنون دیگر از هم کاملا جداهستند وممکن است که ما به محض قائل بهجواز شدن بدون واسطه حکم روی صحت قرار می گیرد.
ولی اگر قائل به امتناع شدیم به طور مستقیم به فساد تعلُّق نمی گیرد بلکه واسطه داریم وآن واسطه بحث تعارض وتزاحم است، که آیا نهی مثلاً مقدم است ، کما علیه المشهور.
پس ممکن است که ما قائل به جواز بشویم اگر به جواز مستقیما صحت مترتُّب شود ولی اگر قائل به امتناع شدیم فساد مستقیما به آن مترتِّب نمی شود.نظر مرحوم نائینی(ره) را ما نظر مختارخود می دانیم با توضیحی که دادیم .
مطلب چهارم:وجوب وحرمت اقسامی دارد، حال این سوال پیش می آید که آیا مسئله اجتماع امر ونهی شامل تمام اقسام وجوب وحرمت می شودیا خیر؟
فیه اقوالٌ:1)قول صاحب کفایة ومرحوم امام خمینی(ره):قائلند به اینکه مساله اجتماع وعدم اجتماع شامل تمام اقسام وجوب وحرمت می شود، اعم از وجوب وحرمت عینی ، تعیینی، تخییری،کفایی ، غیری، نفسی).
2)نزاع در مساله اجتماع منحصر در وجوب وحرمت نفسی وعینی وتعیَّنی می شود(نظر صاحب فصول)
3) نزاع در مساله اجتماع امر ونهی شامل اقسام وجوب وحرمت می شود به غیراز وجوب وحرمت تخییری (نظر مرحوم خوئی)
ما قبل از بیان اقوال ومورد تدقیق قرار دادن این اقوال یک مقدمه بیان میکنیم:
-وجوب وحرمت نفسی در مقابل وجوب وحرمت غیری است.
-وجوب وحرمت عینی در برابر وجوب وحرمت تخییری است.
-وجوب وحرمت عینی در برابر وجوب وحرمت کفائی است.
«مثال برای انواع وجوب وحرمت»
مثلاً وجوب وحرمت عینی:مولی امر به صلاة ونهی از غضب می کند وکسی در مکان غصبی نماز خواند که وجوب حرمت عینی در اینجا جمع شده، امر ونهی تخییری مثل شرعی:مولی امر کند عبد را به ازدواج با یکی از این دو خواهر که می شود وجوب تخییری وبعد نهی کند از ازدواج به یکی از این دو خواهر.
مثال برای تخییر عقلی:مثلا مولی امر می کند به یک طبیعت که باید در ضمن یک فردی محقق شود که مکلف باید این طبیعت را در قالب یک فرد محقق کند.
حال اگر کسی این اقسام را یکجا جمع کرد اجتماع امر ونهی پیش می آید[1] .
*بررسی اقوال در این باب*
قول اول:شامل تمام اقسام وجوب وحرمت می شود.بحث اجتماع امر ونهی وجوب وحرمت شامل تمام اقسام می شود، صاحب کفائی دلائلی را مطرح کنند.
دلیل اول:ملاک نزاع عمومیت دارد که تمام اقسام وجوب وحرمت جریان دارد، که آیا احکام با همدیگر ضدَّ هستندیانه؟
دلیل دوم:این امر ونهی که اصولیُّون در عنوان مساله مطرح می کنند اطلاق دارد ومقیَّد به یک قسم وخارج کردن یک قسم از بحث اجتماع امر ونهی ندارد.
دلیل سوم:ادله ای که طرفداران جواز اجتماع ارائه کرده اند یا طرفدارانِ امتناع ارائه کرده اند شامل تمام اقسام می شود