درس خارج اصول استاد عبدالمجید مقامی

1403/08/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: نهی/مساله اجتماع امر ونهی /قول صاحب کفایة

بحث درباره ی مساله اجتماع امر ونهی که آیا ازمسائل علم اصول هست یا ازمسائل کلامی یافقهی یا ازمبادی احکام است؟

قبل از بیان اقوال واثبات آنها یک مقدمه ای رابیان میکنیم: که آن مقدمه بیان وتوضیح چند اصطلاح است:

اصطلاح اول:اجتماع

دوم: مبادی احکام

توضیح ذلک:هر گاه بحث ازلوازم واحوالاتٍ احکام شود ، چنین بحثی را بحث از مبادی احکام می گویند، مثل بحث از ملازمه بین وجوب مقدمه و وجوب ذی المقدمة.

فَتَلَخَّصَ مِمَّا ذکرنا:هر گاه بحث از لوازم یا احوالات احکام بشود بحث از مبادی احکام است .

اصطلاح سوم:مبادی تصدیقیِّة علم اصول:به مباحثی که علم اصول بر آنها مُبتَنی اسن می گویند مثل مساله تعارُض وتزاحم که یک مساله اصولی هستند، وهمچنین مساله اجتماع امر ونهی جزء مسائل علم اصولیِّة هستند، منتهی از باب تزاحُم یا تعارض مبتنی بر یک مطلب دیگر است وآن این است که در یک عمل واحد آیا تعدد عنوان موجب تعدد معنون می شود که می شود از باب تعارض واگر تعدد عنوان موجب تعدد معنون نشود می شود از باب تزاحم، پس این بحث می شود از مبادی تصدیقیِّة.

اما مراد از مباحث کلامی:علم کلام از مبدا ومعاد بحث می کندبرخلاف فلسفه اسلامی، در اینجا هر چیزی که دارای جهت کلامی باشد می شود ازمسائل علم مثل همین مساله اجتماع امر ونهی چون درش از فعل خداوند بحث می شود ( که آیا اراده خداوند ونهی خداوند روی یک فعل واحد از مولای حکیم امکان صدور دارد یا نه؟ وجناب آقای کشف المُراد در این مورد مُفَصَّلاً بحث کرده است.

سوم:مبادی تصدیقیِّة علم اصول

حالا بحث از ذی المقدمة:در اینجا اقوال متعدد است وما به مرور اقوال ودلائل آنرا بیان میکنیم:

قول اول:قول صاحب کفایة هست، ایشان قائل هستند به اینکه این مساله اجتماع امر ونهی یک مساله اصولی هست، چون وجه اصولی بودن را دارد، واین وجه آنست که بتوان نتیجه مساله اصولی کبرای قیاس استنباط قرار گیرد.

مثلاً فرض کنیم که ما قائل شدیم که در علم اصول در مساله اجتماع امر ونهی فی فعلٍ واحد جائزٌ او مُمتنعٌ؟

پس اگر ما جوازی شدیم قیاس استنباط را تشکیل میدهیم:

صغری:الصلاة فی مکان الغصبی یجتمع فیه امر والنهی

کبری:کلَّ ما اجتمع فیه امر والنهی صحیحٌ

نتیجه:فالصلاة فی مکان الغصبی صحیحٌ

ولی اگر مثل صاحب کفایة امتناعی شدیم بر عکس این قیاس را تشکیل می دهیم.

صاحب کفایة می فرماید:وقتی در مساله اجتماع امر ونهی ملاک اصولی بودن وجود دارد، دلیلی ندارد که ما در اصول طُفیلی واستطراداً وطُفیلی مطرح کنیم .

هرچند این مساله اجتماع امر ونهی معیارهای علوم دیگر را هم دارد ولی چون الان بحث ما در علم اصول هست در علم اصول مطرح کردیم.

کما اینکه علمائی مثل خواجه این بحث را در علم کلام آورده اند.

پس قول اول این شد که مساله اجتماع امر ونهی چون معیار اصولی بودن را دارد جزء مسائل علم اصول هست.

قول دوم: نظر محقق نائینی است که جلسه بعد انشاء الله