1403/07/24
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: نواهی/آیا مخالفت با نهی موجب سقوز نهی می شود؟ /مقام ثبوت، مقام اثبات
بحث در مورد دومین مطلب درباره نهی بود.
مطلب دوم: اگر چنانچه مکلف یک بار یا دو بار با نهی مخالفت کرد آیا نهی ساقط میشود نسبت به سایر افراد باقی است؟
این بحث در دو مقام بحث میشود:
مقام ثبوت: نهی دو قسم است:
1. یک: نهی استغراقی (با انجام یک فرد نهی ساقط نمیشود) دو: نهی مجموعی (با انجام دادن یک فرد نهی ساقط میشود).
2) مقام اثبات.
مورد بحث از امروز:
اگر در کنار نهی مولی قرینهای وجود داشت که دلالت کرد مطلوب مولی نهی استغراقی است تکلیف روشن است و یا نهی مولی نهی مجموعی است تکلیف روشن است.
ولی اگر قرینه خاصّه وجود نداشت بیان اعاظم و بزرگان در این باب مختلف است:
1. صاحب کفایة: در غالب نهیها قرینه وجود دارد ولی قرینه عامّه که همان اطلاق نهی باشد، یعنی از عدم وجود قرینه خاصّه و مطلق بودن نهی قرینه عامّه استفاده میشود، در اینجا عرف استغراقی بودن را میفهمد از نهی سواعکان که موضوع (شیئی خارجی) و متعلَّق (فعل مکلّف) داشته باشد (همیشه متعلق حکم نهی یا امراً فعل مکلف است که گاهی موضوع دارد و گاهی ندارد و گاهی اوقات نهی متعلق دارد.)
فعل مکلف گاهی موضوع لازم دارد و گاهی لازم ندارد. در قرآن هم قصه جالوت و مالوت جاری است که میفرماید: آب ننوشید که جالوت میفرماید: نخورید آب را و اگر کسی نوشید، از من نیست.
و مفسده حکم گاهی در خور موضوعه است گاهی در متعلّق موضوع است، لذا در بعضی جاها عمل مکلف موضوعه را لازم دارد.
در اینجا صاحب کفایة فرمودند: ما از عدم قرینه خاص بر اساس فهم عرفی صوم استغراقی را میفهمیم، در نتیجه در اکثر نهی با انجام یک فرد، باقی نهیها ساقط نمیشود؛ چون به تعداد افراد منحل میشود و هر فردی از افراد منهی عنه دارای امتثال و عصیان مستقلی است.
عبارت ایشان: «ثمَّ اِنَّه لا دِلالة للنَّهی علی ارادة الترکِ لو خوِلف او عدم ارادته بل لابُدّ فی تعیین ذلک من دلیل.[1]
(آن قرینه میتواند اجماع باشد و دلیل عقلی یا دلیل لفظی. پس ما قرینه لازم را داریم و اگر قرینه نبود عموم، عموم استغراقی خواهد بود.
و لوکان اطلاق مُتعَلّقه من هذه الجهة» (بقاء و عدم بقاء، چه مخالفت کند یا نکند) و از جهات دیگر قابل پذیرش نیست.
اما دیدگاه مرحوم محقق نائینی (ره): بیان اول در اجود التقریرات، ج 2، ص 121، دیگری در فوائد الاصول هست.
بیان اول: ابتدا در مقام ثبوت ترک طبیعت منهی عنه را دو قسم میکند:
الف) مطلوب مستقل مولی ترک طبیعت را مُستَقّلاَ خواسته است (طبیعت وجود پیدا نکند مطلقاً). در این صورت ترک نهی به ترک مجموعه افراد است.
ب) مطلوب مولی ترک طبیعت به طور مستقل نیست، بلکه ترک تکتک افراد طبیعت است، و دلیل مرآتیت داشتن طبیعت است. در این صورت ترک، تکتک افراد، ترک میشود استغراقی و نهی خود به خود به تعداد افراد منحل میشود و نهی نسبت به مابقی افراد باقی است.
و در مقام اثبات میفرماید: غالب نهیها در اثبات نهی، تکتک افراد است، بعضی از موارد دارای قرینه خاصّه.