1403/07/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: نهی/کلام محقق خوئی /نظراستاد
بحث درباره این بود که آیاصیغة نهی دلالت برمرة وتکرارمی کندیاخیر؟
که نظر مرحوم کفایة این شدکه صیغة نهی مثل صیغة امرفقط برطلب می کند،با این تفاوت که صیغة نهی دلالت برطلب ترک می کند وصیغه امردلالت برطلب ایجادمی کند،پس از نطر دلالت لفظیة صیغة نهی وصیغة امر هیکدام دلالت برمرة وتکرار نمی کنند.
بله فقط دلالت عقلی است، از آنجایی که طبیعت به یک فرد محقق می شود،اگرمولی امر به طبیعتی کردند با تحقق یک فرد محقق می شودوبا منعدم شدن طبیعت منعدم می شود.زیرا:
عدم طبیعت موجودة-یعنی یک فرد از افراد طبیعت معدم می شود-نقیض وبدیل برای طبیعت موجوداست، نه اینکه عدم طبیعت بانعدام تمام افرادش،نقیض طبیعت موجوده ای که بواسطه یک فرد موجودشده است،عدم مثل همان طبیعت است.
پس بر این اساس بایدگفت که:بی طبیعتی که بواسطه یک فرد موجود می شود وبین طبیعتی که انعدامش بواسطه انعدام تمام افرادش است مقابله وجود ندارد.
واگر مراد ازطبیعت ،طبیعت ساریة وجاریه درتمام افرادش بشد،در اینصورت گرچه عدم چنین طبیعتی بطور کُلِّی متوقِّف بر جمیع افراد طولی وعرضی خارجی آن است، ولکن این توقُّف بخاطر این است که:وجود طبیعت به تعداد افرادش مُنحلَّ می شود ودر همه آنها سریان وجریان دارد، در اینصورت عدم چنین طبیعتی که نقیض وجود آن است، ممکن نیست الَّا با عدم عدم جمیع افرادش در خارج، ولی این طبیعت که در تمام افراد موجوده اش، وجود دارد وسریان دارد فرق می کند با طبیعتی که بواسطه یک فرد ازآن موجود می شود، زیرا:
آنچه که مقابل با طبیعتی که با بوجود آمدن یک فرد از آن موجود می شود،طبیعتی است که با عدم همان فرد موجود، معدوم می شود زیرا بدیهی است که معقول نیست که نقیضِ وجود واحد، عدم طبیعتی است که با انعدام تمام افرادش معدوم بشود بلکه نقیض وجود واحد همان عدم واحد است.
ولذا باید گفت که: آنچه که مقابل با طبیعی است که عدمش متوقِّف بر عدم تمام افرادش است، طبیعتی است که در تمام افرادش سریان وجریان دارد، نه طبیعت مهمله که با بوجود آمدن یک فرد موجود می شود.
محقق خوئی در ادامة می فرمایند:
براساس آنچه که بیان شد،سخن مشهور-که می گویند:صرف وجود طبیعت بواسطه تحقق یک فرد ازآن محقق می شود وصرف ترک طبیعت بواسطه ترک تمام افراد است-هیچ اصل واساسی ندارد زیرا صرف ترک طبیعت مثل صرف وجود طبیعت است، همانطوری که صرف طبیعت با اولین وجود فردی از آ محقق می شود، کذلک صرف ترک طبیعت بواسطه اولین ترک فردی ازآن است، واز این جهت هیچ فرقی ندارند.