1403/01/29
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ضرورت وجودحاکم/دلائل ضرورت وجودحاکم /دلائل روائی ضرورت حاکم حدیث امام رضا(ع)
بحث فقه معاصر رسیدیم به ضرورت تشکیل حکومت ولزوم حاکم در جامعه به این بحث رسیدیم گفتیم برای تشکیل حکومت و ضرورت وجود حاکم در هر جامعه ای دلائل متعددی وجود دارد از آیات قرآن بهره گرفتیم رسیدیم به روایات به این روایت،روایت از عیون اخبار الرضا است. خیلی روایت مفصلی است روایت نابی است مطالب خیلی عالی و عرشی را مطرح کرده است ما قسمتی از این روایت را عرض می کنیم. روایت هم از فضل بن شاذان که از آن شخصیت های خوب امامیه است ما از این فقره از عبارت شروع می کنیم.
قال محمد الفضل بن شاذان النيسابوري في العلل التي سمعنا من الرضا عليه السلام أنه قال: فإن قال قائل: فلِم جعل اولى الأمر وأمر بطاعتهم ؟ چرا خداوند الامر رو جعل کرده و امر به اطاعت آنها کرده است؟ فعلاسیربحث مادرموردحاکم عادل معصوم است.که قبلا بیان شده توضیح بدهیم.قيل لعلل كثيرة:گفته شده علتش خیلی مختلف است.1-منها: أن الخلق لما وقفوا على حد محدود وامروا أن لا يتعدوا ذلك الحد لما فيه من فسادهم لم يكن يثبت ذلك ولا يقوم إلا بأن يجعل عليهم فيه أمينا يمنعهم من التعدي والدخول فيما حُظر عليهم، لأنه لو لم يكن ذلك كذلك لكان أحد لا يترك لذته ومنفعته لفساد غيره، فجعل عليهم قيما يمنعهم من الفساد ويقيم فيهم الحدود والأحكام.دراین فقره چندین مطلب رابیان کرده است. 1-وقتی حاکم وجودداشته باشددراینجا حاکم می آیدقانون برای جامعه درست می کندوجامعه هم محتاج ونیازمند به قانون است.2-وبایک ابزاری حاکم هشدارمی دهدبه جامعه که شما حق تعدی ازاین قانون راندارید چراکه جامعه دچارفسادوتباهی وحرج ومرج می شود ما چگونه متوجه کنیم جامعه را که اگر قوانین رو رعایت نکنند خود جامعه دچار فساد و تباهی می شود.
بنابراین اجرای قانون دو راه دارد:راه اول:تربیت مردم از طریق تبلیغ مردم را تربیت کنیم و کار فرهنگی روی مردم انجام بدهیم تا مردم از نظر سطح فکری بالا بیایند خودشان متوجه بشوند که رعایت قانون به نفع خودشان است ولی این زمان بر است ولی فایده اش خیلی فراوان است. راه دوم: بالاخره در هر جامعه ای یک سری افراد قانون شکن وجود دارد در قانون شکنی می کنند در این جا برای این جور افراد باید قوه قهریه وجود داشته باشد یک نمونه ازآن بحث حجاب در زمان ما که بعضی از شهرهای ما دشمن روی آن شهرها زوم کرده است که حجاب را در آن جا برچیده کند که یکی از آن شهرها مخصوصا شهر قم از آن جا که مادر این نظام قم و حوزه های علمیه است می خواهند قم را به فساد بکشانند.
وقتی به فساد کشیده شد دیگه مردم دنبال هوا و هوس خودشان هستند وفقط دنبال هواهای نفسانیشان می روند دیگه نظام را رها می کنند لذا نسبت به هنجارشکنان مخصوصا در قم در کنار کار فرهنگی باید شدت عمل باشد حالا نسبت به شهرهای دیگر اگر کار فرهنگی را بیشتر از شدت عمل داشته باشند خیلی بهتراست.و نتیجه بهتری میدهد اما فقره دوم یعنی علت این که حاکم ضرورت دارد یکی از علل را ذکر کردیم.
2-ومنها أنا لا نجد فرقة من الفرق ولا ملة من الملل بقوا وعاشوا إلا بقيم ورئيس ولما لا بد لهم منه في أمر الدين والدنيا فلم يجز في حكمة الحكيم أن يترك الخلق مما يعلم أنه لا بد له منه ولا قوام لهم إلا به فيقاتلون به عدوهم ويقسمون فيئهم ويقيم لهم جمهم وجماعتهم ويمنع ظالمهم من مظلومهم ومنها علت دوم یعنی یکی از علت های ضرورت حاکم.أنا لانجد فرقة من الفرق، ولا ملة من الملل بقوا وعاشوا إلا بقيم ورئيس. هرگز قوم و ملتی را ما ندیدیم و نشنیدیم که زندگی بکنند و بدون حاکم بقاءداشته باشند.بشر در طول تاریخ دارای حاکم بوده است حالا گاهی اوقات حاکم یک قبیله بوده است گاهی اوقات حاکم یک ملتی بوده ویاحاکم یک امتی بوده است ومتفاوت است مثلا فرض کنید که تا قبل از این تقسیم بندی جغرافیایی حاکمان عثمانی حاکم تمام ملل مسلمان بودند ویا تا قبل از اینکه دولت مغول تشکیل بشود چنگیزخان حاکم یک قبیله ی مغول بوده است. بعدا آمد حمله کرد حاکم چندین کشورشدچین،ایران،مصر و شاموات تمام این کشورها حاکمشان چنگیز بود.ولی الان نه ما یک حاکم واحد بر چندین ملل نداریم الان کشورها به سمت و سوی اتحادیه ها می روند مثل اتحادیه اروپا اتحادیه آفریقا اتحادیهای جدیدی که کشورهای خاورمیانه دارند تشکیل می دهند. اسم مغول را آورده ام واقعا تاریخ ایران یکی از دردناک ترین دورانش همین دوران مغول بود دویست سال مغول ها بر ایران حکومت کردند که چه درد و رنجی که کشیدند مردم ایران در این مدت دویست سال البته دانشمندان بزرگی مانند خواجه نصیرالدین طوسی برای رهایی این ملت از درد و رنج تلاش های فراوانی کردند.پس بنابراین یکی از علل ضرورت حاکم که امام رضا(ع)در اینجا می فرماید اینکه تاریخ به ما گفت هیچ قوم وملتی بدون رئیس و حاکم نبوده است.ولما لابد لهم منه في أمر الدين والدنيا،ناچارا این حاکم باید هم در مورد امر دین فعالیت کند هم در مورد امر دنیا فعالیت کند.باتوجه به این دونکته فلم که فاء،فاءنتیجه است. فلم يجز في حكمة الحكيم أن يترك الخلق مما يعلم أنه لابد له منه لا قوام لهم إلا به فيقاتلون به عدوهم ويق سمون فيئهم ويقيم لهم جمعهم و جماعتهم ويمنع عن ظالمهم من مظلومهم.در اینجا دوباره امام ضرورت حاکم را علت های دیگری برایش بیان می کند در این فقره 1-یکی از اون علت ها تمسک امام به سیره عملی عقلای عالم است.وبدانیدکه اگرعقلای عالم یک سیره داشتن این سیره حجت شرعی است و امام تمسک به این کرده که سیره عقلای عالم این بوده که حاکم داشته باشند وحاکم برا خودشون تعیین می کردند.و روش های تعیین حاکم خیلی مختلف و متفاوت بوده است.2- دوم اینکه بر خداوند لازم است که خلق را بدون حاکم عادل رها نکند وقتی مردم و عقلاء خودشون تشخیص دادن که حاکم لازمه پس بر خداوند هم لازم است که چنین کسی را که عادل باشد مشخص کند.3-سومین حکمت ضرورت حاکم این است که همین حاکم با ابزاری که در اختیارش است با دشمنان جامعه مبارزه می کند و جلو تعدی و تجاوز آن ها را می گیرد.
4- چهارم حاکم با توجه به حکومتی که دارد فی و اموال وثروت ها را بین افراد جامعه تقسیم می کند البته در این روایت دیگه نحوه تقسیم بیان نشده است لکن نحوه تقسیم یا به صورت خدمات عمومی است مثل آموزش و پرورش درست کردن بیمارستان درست کردن جاده ساختن داروخانه ها ساختن وغیره ویا به روشی که امروزه گفته می شود روش رایانه ای کمک می کنند.به این کمک کردن نقدی به مردم تقریبا در
خیلی از ملل دنیا و دولت های دنیا مرسوم است در خود ایران هم مرسوم است که کمک نقدی است.5-پنجمین علتی که نقل می کند در این فقره این است که مردم را به سمت و سوی عبادت خداوند می کشاند به صورت درست کردن معبدهای مختلف برای مردم تشویق مردم برای عبادت کردن و تشویق مردم برای شرکت در نماز جمعه و امثال این ها و همچنین حاکمی اگر عادل باشد تلاش می کند تااتحاد افراد جامعه را حفظ بکند اتحاد بین افراد جامعه یک مسئله بسیار بسیار مهمی است. بیان این نکته، در عصر ما علاوه بر اتحاد ملت اتحاد بین روحانیت فوق العاده مهم است تفرقه بین روحانیت سودش مال دشمن می شود الان دشمن دنبال تفرقه بین روحانیت است هر روز یک مسئله به وجود می آورد این آقا روی منبر چی گفته اون دیگری بهش حمله می کند یک آقایی در فلان بیمارستان عکسی می گیرد این عالم می گوید عکس گرفتن حرام او می گوید عکس گرفتن واجبه هر کس حرفی می زند.ورود درمورد این گونه فضایا به صورت ضد و نقیض سم مهلکی برای حوزه علمیه است. اگر قضایای این چنینی رخ داد ما باید اجازه بدیم کارشناسان ورودکنند.بنابراین در اینجا ما باید تلاش کنیم اتحاد بین علما و روحانیت وجود داشته باشد و این اختلافات علمی که امر طبیعی است و باید اختلاف علمی هم باشد نباید کشانده بشود در سطح جامعه کاملا غلط دین مردم ضربه می بیند و آسیب می بیند. در این روایت فضل بن شادان می گویدحاکم عادل مردم را به سمت و سوی اتحاد سوق می دهد تا اساس جامعه حفظ بشود یکی دیگر از حکمت ها که در این روایت آمده است. اینکه حکومت جلوی افراد ظالم در جامعه را می گیرد یعنی علاوه بر این که جلوی ظلم دشمنان بیرونی را می گیرد جلوی ظالمین در حیطه حکومتش را هم می گیرد نمی گذارد به مظلومین ظلم کنند. علت بعدی و منها از جمله علت جعل حاکم و ضرورت حاکم امام رضا(ع) می فرماید3- و منها أنه لو لم يجعل لهم إماما قيما، أمينا،حافظا مستودعا لدرست الملة و ذهب الدنيا وغيرت السنن والأحكام، ولزاد فيه المبتدعون ونقص منه الملحدون و شبهوا ذلك على الملسمين لأنا وجدنا الخلق منقوصين محتاجين غير كاملين مع اختلافهم واختلاف أهوائهم وتشتت أنحائهم، فلو لم يجعل لهم قيما حافظا لما جاء به الرسول صلى الله عليه وآله وسلم لفسدوا على نحو ما بينا وغيرت الشرايع والسنن والأحكام والايمان وكان فی ذلك فساد الخلق أجمعين.[1] در این مطلب امام علت های متعددی برای ضرورت حکومت و حاکم عادل بیان می کند. علل دراین فقره: 1-اگر حاکم عادل نباشد خود ملت و دین ملت از بین می رود.2- سنت های خوب اجتماعی در عرصه های مختلف زندگی تغییر پیدا می کند که خود به خود احکام و قوانین هم تغییر پیدا می کند.3- بدعت گذاران در دین زیاد می شوند حقیقتا اگر این نظام عزیزمان نبود امروز از بین خود روحانیت افرادی هستند که در دین بدعت می گذارند در میان خودمان منتها خوشبختانه این نظام جلوی این ها رو می گیرد و تو دهنشون می زند. یک کلیپی رو منتشر کرده بودند که یکی از روحانیت من نمی دانم واقعا روحانی بود که به نظرم روحانی نبود لباس روحانیت را بر تن کرده بود دزی بود که لباس روحانیت
را بر تن کرده بود گفته بود آقا جامعه ما امروز نیاز دارد به مراکز فسادخانه تا به ترکیه نروند.مردم نگاه میکند که این روحانی این طور بیان می کند پس مثل اینکه نه گذشته ها که این مطالب را بر ما گفتند اشتباه کردن و حرفشان هم مطابق میل وهوس بعضی ها هم هست بدعت
گذاران زیاد می شوند و ملحدین و معاندین دین، از دین کم می کنند و دین را به صورت ناقص برای مردم بیان می کنند.4- در اثر آن سه علل گذشته مردم گرفتار شبهه می شوند که بالاخره این راست می گوید یا اون راست می گوید.بالاخره ما نفهمیدیم عکس گرفتن از بی
حجاب حرام است یا جایز ما نفهمیدیم مردم این طور می گویند وامر بر مردم مشتبه می شود.چرا امام علت این که مردم گرفتار شبهه می شوند و امر بر مردم مشتبه می شود امام چند دلیل می آورد:1- اولامردم هنوز کمال فکری پیدا نکرده اند.2-ثانیا مردم هوا و هوس های مختلفی دارند. 3-ثالثا آراء و نظرات متفاوتی را ابراز می کنند. بر اساس این عللی که بیان شد امام رضا (ع) ثابت می کند که هر جامعه ای باید امام و قیمی داشته باشد تاحافظ جامعه و حافظ هر آنچه را که پیامبر(ص) آورده است باشد و إلا دین مردم فاسد می شود قوانین تغییر پیدا می کند آداب و سنن های خوب اجتماعی تغییر پیدا می کند خودبه خود ایمان مردم هم تغییر پیدا می کند که همه اینها سرمنشاء فساد جامعه می شود. پس تا این جا آنچه را که گفتیم بر اساس روایات بود که حکومت و حاکم ضرورت دارد و در ضمن حاکم هم حاکم عادلی باشد.