درس خارج اصول استاد سیدمحمود مددی
95/01/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فصل سوم: ادوات عموم/جمع محلی به «الـ» /احتمالات در مقصود از ماده و هیئت
مرور بحث از ابتدای مبحث رابع تا اینجا
مرحوم آخوند این مبحث را به سیزده فصل تقسیم کردهبود و ما هم چون به ترتیب کفایه پیش میرویم، همینطور مشی میکنیم. فصل اول تعریف عام بود که گفتیم: «عموم، شمول حکم است لجمیع افراد العام.». در هر عامی، یک عام داریم، و یک ادات عموم داریم. در «أکرم کل فقیر»، «کل» ادات عموم است، و عام «فقیر» است. و فرق عام و مطلق این است که اطلاق را از مقدمات حکمت استفاده میکنیم، دال لفظی بر اطلاق نداریم. اما در «عام»، دال لفظی بر شمول داریم. «فقیر»، مدخول این ادات است.
بعد گفتیم که: «عام، تقسیم میشود به سه قسم: عام شمولی مثل «أکرم کل فقیر»، عام بدلی مثل «أکرم فقیرا أی فقیر کان»، یا عام مجموعی است مثل «أکرم مجموع جیرانی» که «مجموع» از ادات عموم است و «جیرانی» عام است. و اشاره کردیم که عام مجموعی حقیقتاً عام نیست، آن که حقیقتاً عام است، عام استغراقی و بدلی است.
بعد واردشدیم در فصل دوم که صیغة عموم بود. شبهه را مطرح کردیم که بعضی گفتهاند: اصلاً عام نداریم، و گفتیم که جای طرح نداشت، ولی چون مرحوم آخوند فرمودهبود، ما هم به تبع ایشان اشاره کردیم.
در فصل سوم «ادوات عموم» گفتیم که آن دال لفظی ما بر عموم، یعنی ادوات عموم، بر سه قسم است: اسماء العموم، جمع محلی به «الـ»، و نکره در سیاق نفی.
سؤال: ادات، لفظ است یا هیئت است؟
پاسخ: منظور، ما دلّ علی العموم است، ممکن است لفظ باشد و ممکن است هیئت باشد و ممکن است مجموع باشد.
اول در اسماء عموم صحبت کردیم؛ در «کل» و «جمیع» هیچ اختلافی نبود که از ادوات عموم است. بحث فقط در کیفیت این دلالت بود؛ که در این استیعاب و شمول، آیا «کل» و «جمیع» به تنهایی کافی است؟ یا احتیاج به مقدمات حکمت داریم به لحاظ مدخول؟ آیا مفاد «أکرم کل فقیر» این است که: «أکرم کلَّ من ینطبق علیه عنوان الفقیر»؟ یا این که مفاد این جمله این است که: «أکرم کلَّ من اریدَ من الفقیر». اگر اولی باشد، احتیاجی به اجرای مقدمات حکمت نیست. اگر دومی باشد یعنی «أکرم کل من ارید من الفقیر»، احتیاج به مقدمات حکمت داریم؛ که آیا طبیعی فقیر اراده شده یا حصهای از فقیر؟
مشهور قائلند به قول اول که نیازی به مقدمات حکمت نیست. در قبال مشهور، بعضی مثل مرحوم میرزای نائینی قائل شدهاند به قول دوم؛ اگر مولا بگوید: «الفقیر»، مطلق است و باید مقدمات حکمت را در آن جاری کنیم. در شمول نسبت به «فقیر عادل» تردیدی نیست. تمام گیر، در فقیر فاسق است؛ در شمول این دو خطاب نسبت به «فقیر فاسق» دائماً نیاز داریم به مقدمات حکمت.
ما تابع قول مشهور شدیم؛ گفتیم: اجرای مقدمات حکمت نیازی نیست؛ به جهت این که هر خطابی یک محکیای دارد. در «أکرم کل فقیر»، محکی شما «فقیر» است. لذا اکرام فقیر فاسق، واجب است بدون این که مقدمات حکمت را جاری کنیم.
این «کل» به شما نشان میدهد که محکی شما، تمام افراد عنوان است. مدلول این خطاب، «کلُّ فردٍ من الفقیر» است.
منشأ خطای مرحوم میرزا این بوده که از محکی غافل بوده، سراغ طبیعت میرفته.
تا اینجا همة مباحث تکراری بود.
در بحث امروز میرسیم به قسم دوم:
2- الجمع المحلی باللام
گفته شده و لعل مشهور گفتهاند که: «عام است نه مطلق.». در مقابل، عدهای قائل شدهاند که مطلق است.
مقصود از ماده
در پرانتز دو نکته را تذکربدهم:
مرحوم آخوند این جمع را ده دوازده صفحه بعد ذکرکرده، نه در بحث ادات عموم.
نکتة دوم: این ماده، در مقابل هیئت، دو معنی دارد: منظور از «ماده» در «ضرب»، «ضرْب» نیست، بلکه «ضاد و راء و باء» است. اما در بحث «عموم»، مراد از مادة جمع «فاء و قاف و راء» نیست، بلکه مرادمان «فقیر» است. پس مراد از ماده، حروف مقطعة متوالیه نیست، بلکه مرادمان مفرد است.
عام، کدام قسمت است؟
حالا که عام است، عام کدام است؟ ادات عموم کدام است؟ در مجموعة کلمات معمولاً تفکیک نکردهاند، لکن مطالبی گفتهاند که میشود اینها را فهمید؛ احتمالات[1] در این مسأله پنج تاست:
احتمال اول: عام، ماده است، و ادات عموم، هیئت است
عام ما، مادة این لفظ است. و ادات عموم، هیئت جمع است. مادة «الفقراء»، «فقیر» است. این هیئت، وقتی ادات عموم میشود که مقارن با «فقیر» میشود. برخی از بزرگان این را نسبت دادهاند به مرحوم آخوند.
احتمال دوم: عام، ماده است، و ادات عموم، «الـ» است
احتمال دوم این است که عام، همان مفرد و ماده است. و ادات عموم، «ال» است. عام ما «فقیر» است، و ادات «الـ» است.
احتمال سوم: عام، ماده است، و ادات عموم، مجموع است
احتمال سوم، این است که عام، همان ماده و مفرد است. ادات عموم، مجموع هیئت و «الـ» است. در تحلیلی که بعد ارائه خواهیم داد، وجوه این احتمالات مشخص میشود.
احتمال چهارم: عام، جمع است، و ادات، «ال» است
احتمال چهارم که قویترین احتمال است و کلمات اصولیین شاید بیشتر ناظر به همین احتمال باشد، این است که عام، خود جمع است. ادات عموم، «الـ» است. در ذهن ما هم بیشتر همین بودهاست؛ که عام، «فقرا»ست، و «الـ» از ادات عموم است.
احتمال پنجم: عام، جمع محلی است، و ادات عموم نداریم
احتمال پنجم، این است که ما در اینجا عام داریم اما ادات عموم نداریم؛ جمع محلی، وضع شده برای عموم. عام، خود این کلمة جمع محلی به «الـ» است. از قبیل وضع نوعی است، از قبیل «وضع عام موضوعله خاص» میشود. این احتمال پنجم، احتمال دارد که برگردد به احتمال سوم.
مقصود مشهور، واضح نیست
کلام مرحوم آخوند، اجمال دارد؛ با هر دو تفسیرِ سوم و پنجم جوردرمیآید.[2]
مشهور که قائل شدهاند: «الفقراء، عام است.»، لفظ عام ما، به یکی از این پنج احتمال برمیگردد. خیلی سعی نکردهاند توضیح بدهند و بین این احتمالات تفکیک نکردهاند، اما از لابهلای حرفهایشان این احتمالات به دست میآید.
احتمال ششم: مشروط به مقارنت با «الـ»
احتمال ششمی هم میتوانیم تصویرکنیم؛ مثلاً کسی بگوید: «جمع، وضع شده برای عموم، ولی مشروط به مقارنت با ال»؛ یعنی خود «الـ» خارج از عام است، فقط مقارنتش شرط است. طبق این احتمال، ادات عموم نداریم. اما از مجموع کلمات، فقط همان پنج احتمال برداشت میشود.
در جلسة آینده، وارد در اقوال نمیشوم، إنشاءالله وارد تحقیق در مسأله میشوم و سعی میکنم جهاتی را از هم تفکیک کنم و بعد این بحث را تمام کنیم؛ بحث از مدلول «الـ»، و بحث از مدلول هیئت، و بحث از مدلول جمع محلی به «الـ».