درس خارج اصول استاد سیدمحمود مددی

94/09/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نواهی/اجتماع امر و نهی /ادامة تنبیه اول

در اینجا ترکیب اتحادی است بین رکوع و تصرف در ملک غیر بدون رضایت، پس این عمل نمی‌تواند مقرِّب باشد و لذا رکوع و نماز باطل است.

اشکال بر وجه اول: فضا و هوا ملک مالک نیست

دقت بشود که فضا و هوا ملک مالک زمین نیست؛ وقتی ما زمینی را مالک می‌شویم، آنچه را که ما مالک هستیم، سطح ملک است. اما فضا یا هوای بالای سطح یا خاک زیر سطح را مالک نیستیم. بله؛ دیگران نمی‌توانند انتفاعی از فضای بالا یا زیر سطح ببرند که منافات با حق من داشته باشد. لذا اگر کسی موقعی که از کنار زمین من عبورمی‌کند، می‌تواند دستش را داخل کند در فضای روی زمین من، یا یک مکنده‌ای کنار زمین ما بگذارد که تمام هوای سطح زمین من را بکشد.

حتی اگر خاکبرداری کنیم، مالک سطوح دیگر نیستیم. اگر ما خانه بخریم، مالک دو چیز هستیم: سطح و بناء. اما مالک فضا و هوای داخل ساختمان نیستیم.

اشکال: پس آیا دیگری می‌تواند زیر خانة من زیرزمین بکند؟

پاسخ حسین مهدوی: نمی‌تواند؛ چون با انتفاع مالک منافات دارد؛ نمی‌گذارد مالک سطح ملکش را بکَند تا بتواند زیرزمین بزند.

رکوع هم به همین نحو است و لذا تصرف در ملک غیر نیست.

وجه دوم: سجده تصرف در زمین است

عمده همین وجه دوم است که بین متأخرین مقبول واقع شده؛ گفته‌اند: مجمع، سجده است. سجده، وضع الجبهه علی الأرض است. این وضع، هم مصداق سجود است و هم مصداق تصرف در ارض که ملک غیر است یا متعلَّق ملک غیر است مثل سطح زیر خیمه؛ اگر کسی خیمه بزند، نسبت به زمینی که بر آن خیمه زده، ذی‌حق است. لذا فرقی ندارد سجده را در ارضی که ملک غیر است انجام دهیم، یا در ارض تحت خیمه‌ای که دیگری در بیابان زده و مالک زمینش نیست. سجده بر چنین زمینی، هم مصداق سجود است و هم مصداق تصرف در ملک یا حق غیر، و لذا باطل است.

این وجه را نوعاً متأخرین پذیرفته‌اند. لذا گفته‌اند: اگر کسی در زمین غصبی باشد اما سجده‌اش وضع‌الجبهه علی الأرض نباشد، نمازش صحیح است. به دو نحو سجده، وضع الجبهه نیست؛ یکی این که سجده را در خارج از این زمین غصبی انجام دهد، و دیگر کسی است که وظیفه‌اش در سجده وضع‌الجبهه نیست؛ بلکه وظیفه‌اش یا سجدة ایمائی است یا مهر را بالاتر از زمین می‌آورد و روی پیشانی‌اش می‌گذارد. اگر اینطور باشد، نمازش در ارض غصبی صحیح است.

اشکال بر این وجه: سجده تصرف عدوانی نبوده و لذا حرام نیست

این وجه را ما قبول نکردیم؛ چون مبنای ما این است که تصرف محرم، تصرف عدوانی است، نه تصرف بدون رضایت مالک. اینجا هم بودن در آن زمین تصرف عدوانی هست، ولی سجده تصرف عدوانی نیست. لذا اگر تصرف کرد، چون عدوانی نیست، نمازش باطل نیست.

تنها جایی که نماز باطل است

یک مورد هست که گفته‌ایم آنجا نماز باطل است؛ و آن مورد، جایی است که مهر غصبی باشد؛ چون سجدة بر مهر تصرف عدوانی است و حرام است. اما اگر فرش زیر پایش غصبی باشد، نمازش صحیح است. زمین با مهر فرق دارد؛ سجده روی زمین غصبی عدوانی نیست، ولی روی مهر غصبی عدوانی است.

وجه سوم: روایات

به سه یا چهار روایت خاصه تمسک کرده‌اند.

اشکال: عدم تمامیت سند یا دلالت

آن روایتی که دلالتش تمام است، سندش خیلی ضعیف است. و آن روایاتی که سندش تمام است، دلالتی بر بطلان ندارد. متعرض آن روایات نمی‌شویم.

ما که جوازی شدیم، چرا در مسألة «عبادت» امتناعی شدیم؟