99/11/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: بررسی خطبه حضرت زهرا (س) /شما برپادارندگان امرونهی خدائید/برکت سحرها و نماز شب
خطبه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در مسجدالنبی (صلیالله علیه و آله)
بحث در خطبه حضرت زهرا در مسجدالنبی (صلیالله علیه و آله) به مناسبت غصب فدک در مقابل مهاجر و انصار و خلیفه اول و دوم بود.
شما برپا دارندگان امرونهی خداوند هستید
به اینجا رسیدیم که حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) بعد از شهادت به وحدانیت خداوند و رسالت پیامبر اعظم (صلیالله علیه و آله) و بیان ویژگیهای آن حضرت «ثُمَّ الْتَفَتَتْ إِلَى أَهْلِ الْمَجْلِسِ وَ قَالَتْ أَنْتُمْ عِبَادَ اللَّهِ نُصْبُ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ»[1] شما ای بندگان خدا! برپا دارندگان امرونهی خداوند هستید. عباد الله، منادای مضاف و منصوب است و حرف ندا یعنی «یاء» حذف شده است و یا عباد الله اختصاص به حاضران در آن مجلس ندارد و تا قیامت خطاب به همه مسلمانان است. کلمه نُصُب را در اینجا به شکلهای مختلفی خواندهاند یکی به قرائت «نَصْب» به فتح نون و سکون صاد و دیگری به ضم نون و سکون صاد «نُصْب» و سوم به ضم نون و صاد «نُصُب» که بهترین وجه آن که با سیاق کلامِ حضرت تناسب دارد این آخری است. آنوقت نُصُب یا جمع نَصْب است مثل سُقُف که جمع سَقف است و در لغت آمده: «و النَّصْبُ: إِقامةُ الشيءِ و رَفْعُه»؛[2] یعنی برپاداشتن و برافراشتن چیزی. آنوقت معنای کلام میشود: شما ای بندگان خدا! برپا دارندگان امرونهی خداوند هستید؛ و به تعبیر دیگر، وظیفه و مسئولیت شما، بهپاداشتن احکام خدا و اقامه امربهمعروف و نهیازمنکر در جامعه است.
و یا اینکه نُصُب جمع نصیبه است مثل صُحُف و صحیفه به معنای علایم و پرچمهایی که در راهها برای راهنمایی مردم نصب میکنند. در قرآن کریم آمده است: ﴿كَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ يوفِضُونَ﴾[3] روز قیامت کافران بهسوی پرچمهایی افراشته (یا بهسوی بتهای نصب شده) میشتابند. آنوقت معنای کلام حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) چنین میشود: شما ای بندگان خدا! پرچمداران امرونهی خدا هستید.
و یا اینکه نصب جمع نِصاب باشد به معنای مرجع و محل رجوع و اصل و اساس که در این صورت منظور حضرت این است که شما مرجع و محل رجوع و پایه و اساس امر خدا هستید که مردم در گرفتن و شناخت اوامر و نواهی خداوند به شما مراجعه میکنند و اعمال و رفتار شما را میبینند و از شما پیروی میکنند.
حاملان وحی و دین خدا
«وَ حَمَلَةُ دِينِهِ وَ وَحْيِهِ وَ أُمَنَاءُ اللَّهِ عَلَى أَنْفُسِكُمْ وَ بُلَغَاؤُهُ إِلَى الْأُمَمِ»[4] و شما حاملان دین خدا و وحی او هستید. شما مهاجر و انصار بودید که نزول وحی قرآن و وحی و محضر پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) را درک کردید و شما وظیفه دارید که این دین را به دیگران و نسلهای آینده منتقل کنید. حمل دین و وحی همان رسالت و مسئولیتِ رساندن صحیح و کامل آن به مردم و نسلهای بعدی است و خداوند شما را امین بر خودتان قرار داده است و شمایید رساننده دین خدا به امتهای دیگر. پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) دین اسلام را برای تمام عالم آورده است وقتی آن حضرت از دنیا رفتند هنوز اسلام در جزیرةالعرب بیرون نرفته بود و همین اصحاب یعنی مهاجرین و انصار بایستی دین خدا را به ملتهای دیگر برسانند.
شما سرمشق دیگرانید
این است که حضرت میفرماید: شما رساننده دین خدا هستید بهسوی امتهای دیگر. یعنی شما در حقیقت باید سرمشق و الگوی اسلام و عدالت باشید تا ملتهای دیگر به شما اقتدا کرده و راه شما را انتخاب کنند. پس اگر در آغاز اسلام راه را عوض کردید و از مسیر اصلی منحرف شدید دیگران چگونه به شما تأسی کنند و شما چگونه میخواهید اسلام را به ملتهای دیگر معرفی کرده و تبلیغ کنید؟
احکام خمسه در گفتار و کردار
و درهرصورت حضرت میفرماید: هدف دین، اطاعت امرونهی الهی است و شما همه مورد امرونهی خدا هستید که باید امرها را بدانید، مبادا امری از شما فوت شود و نیز نهیها را بدانید مبادا حرامی را مرتکب شوید. هر کار و سختی از انسان سر میزند دارای یکی از احکام خمسه تکلیفی است یا واجب است یا حرام یا مکروه است و یا مستحب و یا مباح. باید مواظب گفتار و اعمال خود باشیم. خواب هم گاهی واجب است؛ ساعاتی لازم است برای استراحت بدنی و تجدید قوا و گاهی این خواب حرام است؛ مثلاً شب تا صبح بخوابد و نمازش قضا شود.
کراهت خواب صبح
و گاهی خواب مکروه است؛ موقعی که روزیها را تقسیم میکنند یعنی بین الطلوعین. بهاصطلاح میگویند: هر که خواب است سهمش به آب است. بلکه مستحب است انسان تا اول آفتاب بیدار و مشغول تعقیب نماز و ذکر خدا و یا مطالعه باشد؛ چون موجب توسعه رزق و صحت مزاج میگردد.
برکت سحرها و نماز شب
و سحر هم مستحب است مقداری پیش از اذان صبح بیدار باشد برای نماز شب که حضرت رسول فرمودند: «السحور بركة» [5] یعنی سحرها برکت هستند. یکی از برکات سحرخیزی صحت بدن و روح است. حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) میفرمایند: خداوند شما را بر خود امین قرار داده است که یک معنایش این است که نباید به خود خیانت کنید و فطرت پاک و روح و نفس الهی خود را آلوده کنید و باید نفس و جان خود را با تلاوت قرآن و نماز خصوصاً نوافل و نافله شب جلا و صفا دهیم.
امام صادق علیهالسلام فرمودند: «إن البيوت التي يصلى فيها بالليل بتلاوة القرآن، تضئ لأهل السماء، كما تضئ نجوم السماء لأهل الأرض. وقال عليه السلام: عليكم بصلاة الليل، فإنها سنة نبيكم، ودأب الصالحين قبلكم، ومطردة الداء عن أجسادكم».[6]
حضرت زهرا (سلام الله علیها) میفرمایند: دین خدا پیش ما امانت است و ما حامل آن هستیم.
امانتداری انسان
آیه شریفه میفرماید: ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَينَ أَنْ يحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا﴾.[7]
برای امانت تفسیرهای مختلفی شده یکی از آن ها تفسیر به دین و تکالیف الهی است که آسمانها و زمین و کوهها و هیچ موجودی طاقت نداشت بهحسب و توان خود آن را حمل کند. معلوم میشود تکالیف الهی خیلی سنگین است و بهراحتی نمیشود از عهده آن بر آمد که اگر تحمل کرد به کمال عبودیت و قرب الهی رسید همان است که شاعر میگوید:
تن آدمی شریف است به جان آدمیت نه همین لباس است نشان آدمیت
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند بنگر تا چه حد است نشان آدمیت
قرآن میفرماید: ﴿يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ﴾[8] روح لطیف، پیش ما امانت است اولش فطرت الله و پاک است و وقتی میخواهیم بمیریم میبینیم در آن خیانت کردهایم با شرک کفر حسد بخل و حرص اخلاق رذیله و ظلم و تضییع نعمتهای الهی. خواجه ربیع شب ها و سحرها نالهها و گریهها داشت. مادرش به او گفت خیلی نادانی! مگر چهکار کردی؟ آیا قتل نفس کردی تا نزد اولیای دم بروم و برایت طلب حلالیت کنم دیه بدهم تا از تو راضی شوند؟ گفت: بلی من قتل نفس کردهام ولی خودم را نابود کردهام «ظلمت نفسی» هر کس گناهی از او سر بزند به جان عزیز خود خیانت کرده است. حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) میفرماید: شما مبلغان خدایید بهسوی مردم؛ لذا تبلیغ دین بر همه لازم است. پیامبر اکرم (صلیالله و علیه و آله و سلم) فرمود: «كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ».[9]