درس کلام استاد محمدعلی خزائلی

99/10/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: بررسی خطبه فدکیة حضرت زهرا"س"/مقام قمرمنیربنی هاشم /نمونه ای ازجباریت خداوند

 

موضوع: شرح خطبه فدکیه

 

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین.

السلام علیکِ یا ممتحنة امتحنکِ الّله الّذی خلقکِ فوجدکِ لما امتحنکِ لما امتحنکِ صابرةً.

خطبه حضرت زهرا (سلام الله علیها) در مسجد النبی (صلی الله علیه و آله)

در خطبه حضرت زهرا (سلام الله علیها) به مناسبت غصب فدک و باغ عوالی به این قسمت رسیدیم که حضرت می فرماید: «فمحمد صلى الله عليه و آله من تعب هذه الدار في راحة»[1] پس حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) با رحلت خود از سختی و رنج این دنیا راحت شد. «موضوعاً عنه اعباءُ[2] الاوزار» یعنی سنگینی های بارهای رسالت و تکالیف الهی از او برداشته شد. «قد حف بالملائكة الأبرار، و رضوان الرب الغفار، و مجاورة الملك الجبار»[3] همانا در آن عالم، ملائکه نیک‌ سرشتِ خداوند گرداگرد آن حضرت می باشند و آن بزرگوار مشمول رضایت پروردگارِ آمرزنده است و در مجاورت فرمانروایِ مقتدر به سر می برد. «صلى الله على أبي نبيه، و أمينه علی الوحی و صفيه»[4] درود خدا بر پدرم پیامبر خداوند و امین و برگزیده او در وحی « و خيرته من الخلق و رضیّه» آن پیامبری که از میان خلق خود او را برگزیده است و پسندیده خدا است. «و السلام عليه و رحمة الله و بركاته» سلام و رحمت خدا و برکاتش بر او باد.

در روایت می‌ خوانیم: ملک الموت در ساعت احتضار رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به آن حضرت عرض کرد «أرسلني إليك ربّك و هو يقرئك السلام و يخيّرك بين لقائه و بين الرّجوع إلى الدّنيا»[5] خداوند من را به سوی تو فرستاده تا تو را مخیّر کنم بین لقاء پروردگارت و برگشتن به دنیا. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: مهلت بده تا با جبرئیل مشورت کنم و چون جبرئیل آمد و از او مشورت خواست در جواب به پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفت: لقاء خدا بهتر است. قرآن هم می فرماید: ﴿وَ لَلْآخِرَةُ خَيرٌ لَكَ مِنَ الْأُولَى؛ وَ لَسَوْفَ يعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى﴾.[6]

اختیار ملاقات خداوند

بعد از این رسول خدا به ملک الموت فرمود: لقاء پروردگار عالم را اختیار کردم و به آنچه مأمور هستی عمل کن. جبرئیل گفت: یا محمد! این آخرین هبوط و فرود آمدن من به دنیا بود. و در همان حال ملک الموت روح حضرت را قبض نمود.

بلی از روایات مستفاد است که خداوند با بندگان شایسته، چنین رفتار خواهد فرمود؛ یعنی به اختیار و میل و شوق خودشان جان آن ها را می‌ گیرد و به جوار رحمت خود می رساند و به دارالسلام که از اسامی بهشت است می‌ رسد و کیفیت رضایت مومن به مرگ به این است که ملک الموت با صفی از ملائکه رحمت با بهترین شکل ها حاضر می ‌شوند در حالی که از آن ها بوی گل سرخ بهشتی به مشام مؤمن می ‌رسد. در آن حال از تمام علاقه های دنیوی از زن و فرزند و مال بریده می شود. سپس مثال های نوریه و صور مبارکه رسول خدا و ائمه هدی (علیهم السلام) را مشاهده می ‌کند.

بازگشت به سوی خداوند

حضرت صادق (علیه السلام) می فرماید: در آن حال از طرف عرشِ حضرتِ پروردگار، ندا بلند می شود و به روح مؤمن خطاب می رسد: ای نفسی که بر محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله) مطمئن بودی برگرد و به سوی پروردگارت در حالی که دل خوش و پسندیده خدا هستی و داخل بهشت من شو و در زمره بندگان من درآیی. اشاره دارد به آیات آخر سوره مبارکه فجر که می فرماید: ﴿يا أَيتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ؛ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيةً مَرْضِيةً؛ فَادْخُلِي فِي عِبَادِي؛ وَ ادْخُلِي جَنَّتِي﴾[7] .

پس در این حال ملک الموت به مؤمن می گوید: من مأمورم که تو را مخیّر سازم بین برگشتن به دنیا یا جوار محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله) و ثواب های الهی. پس در آن حال مؤمن دوست ندارد جز مردن و خلاصی روح از قالب تن و رسیدن به رحمت الهی.[8]

حضرت زهرا (سلام الله علیها) در ادامه خطبه می‌ فرماید: «قد حف بالملائكة الأبرار، ورضوان الرب الغفار، ومجاورة الملك الجبار».[9]

عرض شد یکی از معانی «جبار» قدرت و سلطنت مطلقه و زیاد است و معانی دیگر آن «بسیار جبران کننده و تلافی کننده» است که اگر کسی در راه انجام وظیفه نقص و کاستی و زیان و ضرری دید، خداوند در دنیا و آخرت و یا در هر دو سرا جبران می کند و چه بسا چندین برابر پاداش می دهد؛ زیرا در دستگاه آفرینش برای هر دردی دوایی است این خود جبران است. هر حیوانی دوا و درمان خود را می‌ داند. خداوند بسیاری از درمان ها را در گیاهان قرار داده است حتی مار و عقرب نیشی که می زند و زهری که می ریزد، پادزهر و تریاق آن همراهشان می باشد که اگر این پادزهربعدازگزیدن استعمال شودازمرگ جلوگیری می شود. هر حیوانی اگر مبتلا به دشمن شود قدرت دفاعی دارد؛ خداوند به او چنگال و منقار سخت داده و به بعضی حیوانات شاخ دادخ و به مثل آهو دوندگی عطا کرده است. این ها نمونه های جبران و جبّاریت خداوند متعال است. غرض، جبران ها و تلافی های الهی در برابر هر پیش آمد سختی علاج هایی است که قدرت قاهره و جبّاریت خداوند آن ها را ایجاب می کند. شیرِ بیشه که سلطان جنگل است و از هیچ چیزی نمی ترسد از صدای خروس و شعله آتش وحشت می کند. این جبران ها نسبت به حیوانات و یا انسان ها در همین دنیا است و بعضی جبران ها برای انسان نسبت به مؤمن در آخرت صورت می گیرد که برای رضای خدا سختی را تحمل می کند که اگر خدا بخواهد تمام آن را اینجا تلافی و علاج کند کم است لذا در آخرت جبران می کند. در روایت می خوانیم: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به امام حسین (علیه السلام) فرمود: «إن لك في الجنة درجات لا تنالها إلا بالشهادة».[10]

مقام حضرت ابوالفضل (علیه السلام)

راوی می گوید: در منزل امام چهارم، حضرت زین العابدین (علیه السلام) بودم که آقازاده ای روی دامن امام نشسته بود و امام او را می بوسید. گفتم: این آقازاده کیست؟ فرمود: عبید الّله بن عباس بن علی (علیه السلام) سپس امام زین العابدین(ع) فرمود: «إن لعمیّ لعباس عند الله تبارك و تعالى منزلة يغبطه بها جميع الشهداء يوم القيامة».[11] خداوند به عمویم عباس در مقابل دو دست قلم شده اش دو بال بهشتی عطا فرموده که هر کجا در درجات بهشتی بخواهد پرواز کند.

مقام جعفر طیّار

نسبت به جعفر طیّار هم هست که آن بزرگوار در جنگ موته که دستش را بریدند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: دیدم خداوند دو بال به او داده است و با ملائکه پرواز می نماید. «فَإِنَّ جَبْرَئِيلَ (علیه السلام) أَخْبَرَنِي أَنْ لَهُ جَنَاحَيْنِ فِي الْجَنَّةِ مِنْ يَاقُوتٍ أَحْمَرَ».[12]

خلاصه نمونه های جبّاریت خداوند

این ها نمونه هایی از جباریت خداوند است که در نقصی را جبران می کند و هر عملی را پاداش مضاعف می دهد و هر رنج و سختی را به آسانی مبدّل می سازند و هر قدرتی را با قدرت دیگر کنترل می کند و هر امیدی را به امیدواری تبدیل می کند لذا فرمود: ﴿وَلاَ تَيْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ﴾[13] و فرمود: ﴿إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا﴾[14] اینجا است که شفاعت کبری برای امام حسین (علیه السلام) است چون رنج های حضرت را هیچ کس نبرده است.

 


[1] الإحتجاج، الطبرسي، أبو منصور، ج1، ص133.
[2] أعباء، جمع «عِبْأ» و یا «عَبْأ» به معنی سنگینی و به معنی بار است.
[3] الإحتجاج، الطبرسي، أبو منصور، ج1، ص133.
[4] الإحتجاج، الطبرسي، أبو منصور، ج1، ص133.
[5] المحجة البيضاء، الفيض الكاشاني، ج۸، ص۲۹۷.
[6] ضحی/سوره93، آیه۴و5.
[7] فجر/سوره89، آیه۲۷.
[8] بحار الانوار، مجلسی، ج۳، باب سکرات موت.
[9] الإحتجاج، الطبرسي، أبو منصور، ج1، ص133.
[10] بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء، العلامة المجلسي، ج۶۱، ص۱۸۲.
[11] الأمالي، الشيخ الصدوق، ج۱، ص۵۴۸.
[12] المحاسن، البرقي، ابو جعفر، ج۲، ص۴۲۰.
[13] یوسف/سوره12، آیه۸۷.
[14] انشراح/سوره94، آیه۶.