99/10/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: شرح خطبه فدکیه / بررسی خطبه فدکیه حضرت زهرا(س)/بندگی هدف خلقت - اهداف آفرینش موجودات
علامه مجلسی از مصباح الانوار نقل کرده که حضرت فاطمه زهرا (صلوات الله و سلامه علیها) روایت شده که فرمود: پدرم به من فرمودند: هر که بر تو صلوات بفرستد بیامرزد حق تعالی او را و ملحق سازد به من در هر جا باشم در بهشت.
اللهم صلّ علی الصّدیقة فاطمة الزکیة، السلام علیکِ ایتها التقیّة النّقیّة، السّلام علیکِ ایّتها المحدّثة العلیمة، السّلام علیکِ ایّتها المظلومة المغضوبة المضطهدة[1] المقهورة.
فرق ابداع و اختراع
بحث در خطبه دوم حضرت زهرا (سلام الله علیها) به مناسبت غصب فدک بود حضرت به اینجا رسید که می فرماید: «ابتدع الأشياء لا من شئ كان قبلها»[2] خداوند اشیاء را آفرید نه از چیزی که قبل از آن وجود داشته باشد.
ابداع غیر از اختراع است. ابداع به معنی آفریدن می باشد بدون داشتن الگو و نمونه خداوند برای خلق اشیا از هیچ چیز استفاده نکرده است. اصلا چیزی قبل از آن نبوده که از آن استفاده کند.
اما اختراع این طور است که شخص مخترع چیزی را خلق نمی کند بلکه فقط اشیای موجود را تغییر شکل می دهد و با استفاده از مواد موجود در طبیعت و الگو گرفتن از پرندگان مثلاً هواپیما را اختراع میکند. اختراع جُفت و جور کردن و به هم چسباندن است نه از نیستی به هستی آوردن. کار بشر اختراع است نه ابداع. در اینجا حضرت زهرا (سلام الله علیها) در وصف خداوند می فرماید «ابتدع الأشياء لا من شئ كان قبلها» خداوند اشیاء را بدون داشتن ماده اولیه آفرید.
فاعلیت تام و کامل خداوند
بعد می فرماید: «و أنشأها بلا احتذاء أمثلة امتثلها»[3] و خداوند اشیاء را ایجاد کرد بدون صورت و مثال و نقشه قبلی. این طور نبوده که همانند مهندسان و مخترعان یک نمونه و مثالی از قبل داشته باشد و طبق آن، اشیاء را خلق کرده باشد. مراد از این فراز، بیان فاعلیت تام و فوق تمام بودن حق تعالی است در عدم احتیاج به ماده و صورت و مواد اولیه در آفرینش اشیاء و عدم نیازبه الگو و نقشه قبلی. نظیر این عبارت در نهج البلاغه از همسر بزرگوار حضرت زهرا (سلام الله علیها) امیرالمومنین (علیه السلام) آمده است که می فرماید: «ابتدع ما خلق بلا مثال سبق و لا تعب و لا نصب و کل صانع شیء فمن شیء صنع و الله لا من شیء صنع» آفرید آنچه را که آفرید، نه از راه نقشه قبلی و نه از زحمت و رنج هر سازنده ای غیر از خدا، از مادّه قبلی می سازد اما خداوند از چیزی نمی سازد. این ها همه نشانه نقص و احتیاج خداوند می باشد که در ذات باری تعالی راه ندارد.
در ادامه خطبه حضرت زهرا می فرماید: «كوّنها بقدرته، و ذرأها بمشيته»[4] خداوند موجودات را به قدرت خود به وجود آورده و به خواست و مشیت خود آن ها را آفریده است.
«کوّن» یعنی هستی و وجود داد. «ذرأ» یعنی خلق کرد و آفرید و روی زمین پرا کند.[5] یعنی اگر چه اسباب و علل ظاهری در تکوین موجودات دخالت دارند ولی بالاخره همه این ها با قدرت و مشیت الهی بوده و علّة العلل همه چیز ها قدرت و اراده خداوند است.
«من غیر حاجة منه الی تکوینها و لا فائدة فی تصویرها»،[6] بدون این که خداوند در تکوین و هستی بخشی به موجودات احتیاجی داشته باشد و در صورت بندی و شکل بندی آن ها فایده و سودی بر ایش حاصل شود.
اینکه خداوند موجودات را صورت بندی و خلق می کند برای او که فایده ای ندارد بلکه فیّاضیتش اقتضا کرده است که موجودات گوناگون را در شکل های مختلف صورت بندی و خلق کند.
خلاصه اینکه خداوند نه حاجتی به آفرینش موجودات داشته و نه نفعی عاید او می شده است و نه از چیزی الگو گرفته و نه این که در خلقت موجودات مواد اولیه وجود داشته باشد. به قول مولوی:
من نکردم خلق تا سودی کنم بلکه تا بر بندگان جودی کنم
اهداف آفرینش موجودات
حضرت در ادامه خطبه اشاره میکنند به اهداف آفرینش موجودات عالم هستی حضرت زهرا می فرماید: « كوّنها بقدرته، و ذرأها بمشيته، من غير حاجة منه إلى تكوينها، و لا فائدة له في تصويرها، إلا تثبيتا لحكمته، و تنبيها على طاعته، و إظهارا لقدرته، تعبدا لبريته و إعزازا لدعوته»،[7] خداوند اشیاء و موجودات عالم هستی را از نیستی به هستی آورد قدرت و توانمندی خودش و آن ها را با خواست و اراده اش، بسیار پراکند بدون این که نیازی به آفرینش آن ها داشته باشد و فایده ای برایش در صورت بندی و شکل دادن موجودات وجود داشته باشد مگر این که آفریدن موجودات تثبیت حکمت او است. حکمت به معنی قدرت بر چیزی است که مطابق با مصلحت باشد.
خداوند موجودات را خلق کرده است و فیاضیّت برای حق تعالی یا یکی کمال محسوب می شود. خداوند به واسطه خلق موجودات و اشیاء عالم هستی، حکیم بودن خود را تثبیت کرده و ثابت کرده که کارش از روی حکمت و مطابق با مصلحت و بدون عیب و نقص و کاستی می باشد چون کار حکیمانه کاری است که بدون کم و کاستی و عیب و نقص باشد.
جهان چون چشم و خط و خال و ابروست هر چیزش به جای خویش نیکوست
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بعد از این که به سه صفت سلبی خداوند اشاره کردند می پردازند به بیان دو صفت ثبوتی. در بیان صفات سلبی فرمودند: ۱- خداوند دیده نمیشود. و در اوهام و پندار ها نمی گنجد و زبان ها از توصیف او عاجزند.
قدرت و اراده خداوند
و در بیان صفات ثبوتی اشاره میکنند به ۱- صفت قدرت اراده و مشیت پروردگار.
قدرت از صفات ذات است و اراده از صفات فعل. حکما در تعریف قدرت گفتهاند: القدرة کون الفاعل فی ذاته ان شاء فَعَل و ان لم یشأ لم یفعل.[8]
قدرته بحیث ان شاء فعلو هی له ثابتة من الازل
فهو بنفس ذاته قدیرمن نور ذاته یفیض النّور
و الاختیاریّة فی الافاضةکالعلم عین ذاته الفیّاضة[9]
اراده صفت فعل
اما اراده در انسان به معنای شوق مؤکّد میباشد که محرّک عضلات به طرف مراد است بعد از تصور و تصدیق به فایده فعل. و از بعضی از روایات بر میآید اراده در خداوند صفت فعل و خارج از ذات است.
روایات اراده
مثلاً در صحیحه عاصم بن حمید از امام صادق (علیه السلام) می خوانیم: «قُلْتُ لَمْ يَزَلِ اللَّهُ مُرِيداً قَالَ إِنَّ الْمُرِيدَ لَا يَكُونُ إِلَّا المُرَادٍ مَعَهُ- لَمْ يَزَلِ اللَّهُ عَالِماً قَادِراً ثُمَّ أَرَادَ».[10]
و در روایت جعفری از امام رضا (علیه السلام) چنین آمده است: «الْمَشِيَّةُ مِنْ صِفَاتِ الْأَفْعَالِ فَمَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ لَمْ يَزَلْ مُرِيداً شَائِياً فَلَيْسَ بِمُوَحِّد».[11]
این دو روایت خصوصاً دومی، صریح در اراده فعلی و حدوثی پروردگار است.
آگاهی بر طاعت
حضرت زهرا (سلام الله علیها) در بیان یکی دیگر از اهداف آفرینش، غیر از تثبیت حکمت خداوند که ذکر شد، می فرماید: «و تنبيها على طاعته»[12] خداوند عالم و اشیاء آن را آفرید برای این که شما را بر اطاعت خود آگاه سازد؛ یعنی شما را متوجه کند که موظف به اطاعت خداوند هستید. وقتی میبینید همه این موجودات، مخلوق خدا هستند و خود شما نیز مخلوق او هستید، قهراً باید او را اطاعت کنید و واجباتی را که دستور داده است انجام دهید و از محرمات دوری کنید.
اگر بپرسید چگونه خلقت موجودات آگاهی دادن بر اطاعت و بندگی خدا است؟ جواب این است که وقتی یکی از اهداف مهم خلقت اشیاء، اظهار قدرت و عظمت و حکمت و کار حکیمانه خداوند شد در پی آن این قدرت نمایی برای توجه دادن خلایق به بندگی و اطاعت است؛ چرا که هر چه هست مظهر قدرت الهی و حکمت او است و ذات الهی عین تمام کمالات است و جهان هستی سر تا سر نمایشگر تمام کمالات است و به عبارت دیگر، غرض ابتدایی از خلقت جهان نمایاندن مظاهر حکمت و قدرت و سایر صفات کمالی و به تعبیر قرآن، اسمای حسنا است.
بندگی هدف خلقت
غرض دوم و مهم نهایی آن، حصول آگاهی بر طاعت و تعبّد جامعه بشری و ارجمند داشتن و تثبیت دعوت خداوند است. همان طور که در جملات بعدی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) میفرمایند: «تعبدا لبريته»[13] خلقت موجودات برای بندگی و تعبّد است؛ زیرا معنی تعبّد نهایت خضوع می باشد که معادل آن در زبان فارسی، پرستش است و این حالت در غالب اعمال، مثل نمازهای پنجگانه و روزه و حج و زکات وجود دارد که وقتی خداوند خود را به عنوان کمال مطلق معرفی کرد، بندگان برای او کوچکی کنند «و إعزازا لدعوته».[14]
غرض سوم از آفرینش، ارج نهادن به دعوت و انبیا است و پیروی از آن ها.
دعای حزین در آخر نماز