درس خارج اصول استاد سید‌احمد خاتمی

1403/02/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: خبر واحد

امام علی: وَ مَرَارَةُ الْيَأْسِ خَيْرٌ مِنَ الطَّلَبِ إِلَى النَّاسِ…

تلخی یاس از آنچه در دست مردم هست بهتر است از دراز دست کردن دست تقاضا بسوی آنها.

مناعت طبع سرمایه است، اینکه برای حاجتی به دیگران رو بزند، سخن این نیست که با مردم رابطه نداشته باشیم بحث این است که نباید ذلیل بشویم. در کلام دیگر امام باقر تهذیب ،6 308 و الخیر مال الثقة بالله و الیأس عما فی ایدی الناس، بهترین مال اطمینان به خدا و یأس از آنچه در دست مردم است.

6 طایفه روایت در مورد حجیت خبر واحد بیان شد، دو بخش بحث داشتند، یک بخش سندی و یک بخش دلالتی اینها.

بخش دلالتی اینها بسیار خوب بود، از امام سوال می کند اگر دو روایت متعارض بودند چه کنیم؟ امام راه چاره نشان می دهند اگر خبر واحد حجت نبود امام می فرمود متعارض و غیر متعارض اصلا حجت نیست اینکه امام راه چاره نشان می دهد معلوم می شود که امام پذیرفته اند که خبر و احد حجت است.

یا روایاتی که می فرماید نظر فی حلالنا و حرامنا، به اینها مراجعه کنید، یا به زراره، به زکریا بن آدم، به عمری، به محمدبن مسلم… مراجعه کنید نشان میدهد که خبر واحد حجت است.

ان قلت: این روایات می فرمایند به این افراد خاص که مجتهد هستند رجوع کنید مانند زراره و…

قلت: در این روایات صحبت از شخصیت ها نیست بلکه صحبت از ملاکات هست. امام شخصیتی را معرفی می کنند و بلافاصله ملاک می آورند و می فرمایند فانه ثقةٌ مأمون… امام تعلیل آوردند، مثل لا تاکل الرمّان لانه حامض، این معنایش این است که دیگر چیزهای ترش را هم نباید بخورید.

یا اینکه کتب را بر امام عرضه کردند معلوم می شود که اصل پذیرش مورد قبول بود.

یا نهی کردند از دروغ بستن اگر اصل خبر خودبخود دروغ جذابیتی نداشت که بگویند مانند اینکه اسکناس تقلبی زمانی رواج پیدا می کند اسکناس اصلی رواج داشته باشد.

ان قلت: این 40 روایت همه اینها احادیث خبر واحد است، شما با خبر واحد بر خبر واحد استدلال می کنید!

قلت: با خبر واحد استدلال نمی کنیم این 40 حدیث برای ما تواتر اجمالی درست می کند و با تواتر حجیت خبر واحد را برای ما اثبات می کند، قبلا هم گفتیم تواتر بر سه قسم است، تواتر لفظی(مانند حدیث غدیر)، تواتر معنوی(شجاعت امیرالمومنین) و تواتر اجمالی(مجموعه روایاتی که در یک موضوع رسیده و یقین داریم همه آنها کاذب نیست و یقین داریم حداقل یک صحیح در بین آنها هست و با آن باقی احادیث آنچنانی را اثبات می کنیم).

فعلی هذا در بین این روایات دو روایت بود که خیلی محکم و اساسی بود و همین دو روایت برای اثبات مدعای ما کفایت می کند. این دو روایت به این شرح است:

ج27 ص 138 باب 11 ح 4:

وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْحِمْيَرِيِّ‌ (ثقه، جلیل، به امام زمان نامه نوشته ) وَ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى(العطار، ثقه، کلینی حدود 5000 حدیث از او دارد) جَمِيعاً عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ اَلْحِمْيَرِيِّ‌(ثقه، شیخ القمیین و وجههم) عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِسْحَاقَ‌(مردد است بین رازی و اشعری و هر دو ثقه هستند) عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ‌ (امام هادی) قَالَ‌: سَأَلْتُهُ وَ قُلْتُ مَنْ أُعَامِلُ (وَ عَمَّنْ‌) آخُذُ وَ قَوْلَ مَنْ أَقْبَلُ فَقَالَ اَلْعَمْرِيُّ‌ ثِقَتِي فَمَا أَدَّى إِلَيْكَ عَنِّي فَعَنِّي يُؤَدِّي وَ مَا قَالَ لَكَ عَنِّي فَعَنِّي يَقُولُ فَاسْمَعْ لَهُ وَ أَطِعْ فَإِنَّهُ اَلثِّقَةُ اَلْمَأْمُونُ قَالَ وَ سَأَلْتُ أَبَا مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ‌ عَنْ مِثْلِ ذَلِكَ فَقَالَ اَلْعَمْرِيُّ‌ وَ اِبْنُهُ ثِقَتَانِ فَمَا أَدَّيَا إِلَيْكَ عَنِّي فَعَنِّي يُؤَدِّيَانِ وَ مَا قَالاَ لَكَ فَعَنِّي يَقُولاَنِ فَاسْمَعْ لَهُمَا وَ أَطِعْهُمَا فَإِنَّهُمَا اَلثِّقَتَانِ اَلْمَأْمُونَانِ اَلْحَدِيثَ‌ وَ فِيهِ أَنَّهُ سُئِلَ اَلْعَمْرِيُّ‌ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَقَالَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ أَنْ تَسْأَلُوا عَنْ ذَلِكَ وَ لاَ أَقُولُ‌: هَذَا مِنْ عِنْدِي فَلَيْسَ لِي أَنْ أُحَلِّلَ وَ لاَ أُحَرِّمَ وَ لَكِنْ عَنْهُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ‌ .

این روایت تعلیل می آورد، پس به هر کسی که ثقه است می توانی قولش را اخذ کنی.

ح 33 باب: ص 147:

وَ عَنْهُ‌(کشی از محمد بن مسعود عیاشی سمرقندی نقل می کند، سنی بود بعد شیعه شد ، ثقه ولی زیاد از ضعفا نقل کرده) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ نصیر(ثقه،جلیل ، کثیرالعلم، من اهل کشّ) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى(بن عبید، ثقه، اگر مشکلی باشد تنها روایتش از یونس مشکل دارد) عَنْ عَبْدِ اَلْعَزِيزِ بْنِ اَلْمُهْتَدِي(الاشعری، امامی ثقه، روا عن الرضا) وَ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ‌(ثقه، از امام موسی و امام رضا نقل دارد) جَمِيعاً عَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ‌ قَالَ‌: قُلْتُ لاَ أَكَادُ أَصِلُ إِلَيْكَ أَسْأَلُكَ عَنْ كُلِّ مَا أَحْتَاجُ إِلَيْهِ مِنْ مَعَالِمِ دِينِي أَ فَيُونُسُ بْنُ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ‌ ثِقَةٌ آخُذُ عَنْهُ مَا أَحْتَاجُ إِلَيْهِ مِنْ مَعَالِمِ دِينِي فَقَالَ نَعَمْ‌ .

من به مسئله ای محتاجم ولی نمی توانم محضرتان برسم آیا می توانم از یونس بپرسم؟ حضرت فرمودند بله.

فردا بحث می کنیم آیا کل روایة که راوی اش ثقه باشد یا مضمونش موثوق باشد؟