درس خارج اصول استاد سید‌احمد خاتمی

1403/01/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: خبر واحد

 

امام علی: وَ اعلَم یَقِیناً أَنّکَ لَن تَبلُغَ أَمَلَکَ وَ لَن تَعدُوَ أَجَلَکَ وَ أَنّکَ فِی سَبِیلِ مَن کَانَ قَبلَکَ فَخَفّض فِی الطّلَبِ وَ أَجمِل فِی المُکتَسَبِ …

پسرم مطمئن باش که به همه آرزوهایی که داری نخواهی رسید و هرگز از عجلت تجاوز نخواهی کرد، تو هم مثل دیگرانی که رفتند هستی دیگرانی که رفتند آرزوها داشتند و نشد، دنبال دنیا نباش، تلاش کن در راه دنیا حرص زیادی نزنی، به همان مقدار که ذات مقدس ربوبی از تو خواسته تلاش کن.

 

آیات

اهل ذکر

آیه دیگری که محور بحث است آیه سوال از اهل ذکر است، دو آیه هست

یکی سوره نحل آیه 43:

﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ ۚ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾

یکی هم سوره انبیاء آیات 9:

﴿وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ ۖ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ؛وَمَا جَعَلْنَاهُمْ جَسَدًا لَا يَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَمَا كَانُوا خَالِدِينَ؛ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْنَاهُمْ وَمَنْ نَشَاءُ وَأَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ﴾

از جهت تاریخی اولین بزرگی که به این آیه استناد کرده است صاحب فصول است(فصول ج6 ص 178)، آخوند از ایشان تعبیر بعض المعاصرین می کند.

سخن این است که عمده آن است که کیفیت استدلال را ببینیم چیست، مانند آنچه که در آیه کتمان و آیه نفر گفتیم اینجا هم می گوییم. فاسئلوا ، یعنی سوال واجب است و این ملازمه دارد با قبول جواب، نمی شود گفت از اهل ذکر سوال کنید و اگر نخواستید نپذیرید، اگر سوال کنیم و نپذیریم لغویت لازم می آید، پس علینا السوال و ملازمه دارد با علیکم القبول.

صاحب فصول: وجه الدلاله انه تعالی امر عند عدم العلم بمسئله اهل الذکر… و قضية الأمر بسؤالهم وجوب قبول ما عندهم فتوى كان أو رواية ما لم يمنع منه مانع فيدلّ على حجية أخبارهم كما يدل على حجية فتاويهم… اگر می گویند که واجب است بپرسی یعنی آنچه را هم که جواب می دهند واجب است قبول کنی (چه فتوا و چه روایت)

به عبارت دیگر: این آیه هم بر حجیت خبر دلالت می کند و هم بر حجیت قول مفتی، فاسئلوا اهل الذکر، لکن دلالت آیه بر مراد که حجیت خبر است مبتنی بر چند چیز است:

یک. اینکه اهل ذکر گروه خاصی نباشند (اهل کتاب یا ائمه نباشند، دیگران مانند زراره ، محمدبن مسلم، ابان بن تغلب … می شوند اهل ذکر ) اما اگر اهل ذکر شدند اهل کتاب، آنچنان که شأن نزول آیه 7 و 8 انبیاء همین را می گوید، و ما ارسلنا قبلک الا رجالا نوحی الیهم فاسئلوا اهل الذکر…

اینجا اهل کتاب اهل ذکر هستند چون اینها اعتراض کردند که اینها کیانند که پیامبر ما شدند پیامبران باید از ما بالاتر باشند. آیه می فرماید رسم و سنت خدا این است که برای مردم پیامبری از جنس خود مردم می فرستد، فرشته که نمی تواند پیامبر مردم باشد ، اگر قبول ندارید از اهل کتاب بپرسید، آنها به شما خواهند گفت که همه انبیاء بشر بودند، بنابراین اگر مراد اهل کتاب باشند از محل بحث بیرون است و کاری به کار خبر واحد ندارد.

در کتاب کافی بابی ذکر شده در کتاب الحجة باب انهم اهل الذکر؛ که اهل بیت اهل ذکر هستند، روایت اول و هفتم این باب صحیحه است.

روایت 7 باب :

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ(ابی الخطاب، اتفق الکل علی وثاقته) عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى(از مشایخ الاجازه هست مانند محمدبن ابی عمیر، احمد بن محمدبن ابی نصر بزنطی) عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ مَنْ عِنْدَنَا يَزْعُمُونَ أَنَّ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‌ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ‌ أَنَّهُمُ الْيَهُودُ وَ النَّصَارَى قَالَ إِذاً يَدْعُونَكُمْ إِلَى دِينِهِمْ قَالَ قَالَ بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ‌ نَحْنُ أَهْلُ الذِّكْرِ وَ نَحْنُ الْمَسْئُولُونَ.

سند صحیح است و در آن خدشه ای نیست، در معارف اعتقادی و کلامی احادیثی مانند این حدیث تحفه است که هم مضمون بالا باشد و هم سند صحیح باشد.

محمد بن مسلم می گوید علمای اهل سنت پیش ما اینطور می گویند که اهل ذکر علمای اهل کتاب هستند، و اگر ما از آنها بپرسیم آنها می گویند همراه دین ما باشید، امام فرمودند، فاسئلوا اهل الذکر یعنی ما اهل ذکر هستیم و از ما بپرسید.

این روایت از حیث سند مشکلی ندارد.

ح 3:

الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ(بن عامل شیخ کلینی) عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ(او را مضطرب الحدیث گفتند، ابن غضائری به او اشکال می کند اما نقل حسین بن محمد از او می تواند موید پذیرش حدیث او باشد ) عَنِ الْوَشَّاءِ(حسن بن علی بن زیاد الوشاء، نوه دختری الیاس صیرفی، من عیون الطائفه از چهره های برجسته شیعه، خودش می گوید در قضیه وقف کمی متزلزل شدم، سوالاتی نوشتم و در آستینم گذاشتم و خدمت امام رضا رسیدم تا ایشان را آزمایش کنم، قبل از اینکه بر امام وارد شوم یکی از اصحاب امام صدا زد که چه کسی حسن بن علی الوشاء هست؟ گفتم منم ، او هم نامه ای داد بعد از اینکه باز کردم دیدم امام تمام سوالات مرا به ترتیب پاسخ دادند بدون اینکه سوالات را من از ایشان بپرسم و همین مسئله مرا معتقد بر امامت امام رضا کرد) قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا ع فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ‌ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ‌ فَقَالَ نَحْنُ أَهْلُ الذِّكْرِ وَ نَحْنُ الْمَسْئُولُونَ قُلْتُ فَأَنْتُمُ الْمَسْئُولُونَ وَ نَحْنُ السَّائِلُونَ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ‌ حَقّاً عَلَيْنَا أَنْ نَسْأَلَكُمْ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ حَقّاً عَلَيْكُمْ أَنْ تُجِيبُونَا قَالَ لَا ذَاكَ إِلَيْنَا إِنْ شِئْنَا فَعَلْنَا وَ إِنْ شِئْنَا لَمْ نَفْعَلْ أَ مَا تَسْمَعُ قَوْلَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى- هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ‌ بِغَيْرِ حِسابٍ‌.

… پرسیدم بر ما واجب است بپرسیم اما بر شما هم واجب است پاسخ بدهید فرمود خیر، پاسخ بعضی از مسائل را نباید بدهیم شما هم نباید اصرار کنید. (روایتی داریم کسی که هر مسئله ای از او کردند پاسخ دهد احمق است)

اگر اهل ذکر امامان معصوم بودند باز هم از محل بحث ما بیرون است چون ما در این هم بحثی نداریم که باید از امام معصوم تبعیت کرد و هرچه از ایشان شنیدیم باید بپذیریم و بحث ما در غیر امام معصوم است مانند زراره و … فعلی هذا اهل الذکر باید اعم باشد، فقط اهل کتاب و فقط امام معصوم نباشد.

سید محمدمجاهد گفته تمام روایات این باب ضعیف است و ما می گوییم همه اش ضعیف نیست حداقل روایت هفتم صحیحه خوبی هم هست.