درس خارج اصول استاد سید احمد خاتمی

1401/03/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: المفاهيم/مفهوم الغاية /نکاتی در مفهوم غایت

 

وارد در مفهوم غایت میشویم؛ حتی کسانی که قائل به مفهوم وصف و مفهوم شرط نیستند قائل به مفهوم غایت هستند. اتموا الصیام الی اللیل، مفهومش این است که بعد از اینکه لیل وارد شد دیگر جای صیام نیست.

نکاتی در مفهوم غایت

قبل از ورود در بحث چند نکته را بیان می‌کنیم:

نکته اول: دو معنا برای غایت گفته شده:

یک: به معنای فائده؛ می‌پرسند غایت شما از تحصیل علم چیست و پاسخ می‌دهید کمال است.

دو: به معنای انتهاء الشیء (انتهای مقابل ابتدا)؛ اتموا الصیام الی اللیل، به لیل غایت می‌گویند.

آنی که ما در اینجا بحث می‌کنیم معنای دوم است که انتهاء الشیء است.

نکته دوم: دو واژه، واژه غایت است:

یک: الی؛

دو: حتی؛ اکلت السمک حتی رأسها

آیا غایت در مغیّا داخل است یا نه؟

نکته سوم: در مفهوم غایت ما دو بحث عمده داریم:

یک: بحث منطوقی: اینکه آیا غایت داخل در مغیّا هست یا داخل نیست؟

یعنی وقتی می‌گویند اکلت السمک حتی رأسها یعنی سرش را هم خوردم یا تا سرش خوردم؟ این دیگر منطوق هست نه مفهوم.

برخی از علمای علم اصول گفته‌اند این دلالت قطعاً هست که غایت داخل در مغیّا هست، چه مابعد ادات از جنس ماقبلش باشد مانند اکلت السمک حتی رأسها و یا چه از جنس ماقبلش نباشد مانند ﴿وَإِنْ كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَىٰ مَيْسَرَةٍ﴾. اینجا میسره از جنس ذو عسره نیست و چه آنکه ادات الی باشد یا حتی باشد.

برخی از اصولیین گفته‌اند مطلقاً غایت داخل در مغیّا نیست چه اداتش الی و حتی باشد، چه حد و محدود از جنس واحد باشند یا نباشند.

آنچه باید گفت این است:

الف: در برخی جاها قرینه داریم که حتماً غایت داخل در مغیّا هست، قرأت القرآن من اوله الی آخره؛ اینجا یقیناً این غایت داخل در مغیّا هست (در اینجا یعنی آخر قرآن را هم خوانده‌ام).

ب: گاه قرینه داریم که غایت داخل در مغیّا نیست، اتموا الصیام الی اللیل.

ج: موردی که مشکوک است، نمی‌دانیم که آیا غایت داخل در مغیّا هست یا نیست، نمتُ البارحه الی الصباح، اینجا نمی‌دانیم منظور چیست آیا صبح را هم خوابیده است یا قبل از صبح بیدار شده است.

در اینجا راهی جز توقف نداریم، چون اگر بگویید داخل است دلیل متقن ندارد و اگر هم بگویید خارج است باز هم دلیل متقن ندارد و می‌شود ترجیح بلا مرجح و هر جا ترجیح بلا مرجح باشد ما چاره‌ای جز توقف نداریم.

ثمره بحث در آیه 6 مائده هست. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ﴾[1] ؛ اگر غایت را داخل در مغیّا بدانیم باید مرفق هم شسته شود و اگر غایت را خارج از مغیّا بدانیم شستن مرفق لازم نیست.

مشهور قریب به‌اتفاق فقهای شیعه می‌گویند مرفق هم باید شسته شود منتهی اگر داخل ندانیم از باب مقدمه علمیه باید شست. ما که می‌گوییم مرفق را باید شست باید کمی آب را بالاتر بریزید تا یقین کنید که مرفق هم شسته شده. (این از باب مقدمه علمیه است)

پس ثمره اینکه غایت داخل در مغیّا هست یا نیست در اینجا ظاهر می‌شود.

یقع الکلام فی المفهوم، آیا غایت مفهوم دارد یا ندارد؟

مشهور: بله دارد، سید مرتضی: ندارد، مرحوم آخوند، مرحوم خویی و مرحوم نائینی قائل به تفصیل‌اند اگر غایت به حکم خورد مفهوم دارد و اگر به موضوع خورد مفهوم ندارد.

 


[1] سوره مائده، آيه 6.