درس خارج اصول استاد سید احمد خاتمی

1401/02/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: المفاهيم/الجملة الشرطية /اسباب

 

خلاصه بحث

سخن در تداخل اسباب و تداخل مسببات است. گفته شد در اینجا سه نظریه هست.

نظریه اول (نظر مرحوم شیخ و مرحوم آخوند): که معتقد به عدم تداخل هستند، حدوث عند الحدوث؛ اذا بلت فتوضاء و اذا نمت فتوضاء، دو شرط است و دو جزاء.

اینجا اجتماع مثلین می‌شود برای اینکه اجتماع مثلین نشود می‌گوییم اذا بلت فتوضاء و اذا نمت فتوضاء وضواً آخر.

پاسخ دادیم: اصلاً اجتماع المثلین نشاید آنجا که علیتین تامتین باشند و اگر علت، علت ناقصه بود (مقتضی بود) چه اشکالی دارد که اجتماع المثلین شود به‌این‌ترتیب اذا بلت، اقتضای یک وضو دارد و اذا نمت اقتضای یک وضو دارد به شرطی که جایش خالی باشد ولی اگر جایش خالی نبود همان قبلی کافی است (این معنای مقتضی است).

روح استدلال عدم تداخل اجتماع المثلین است، و وضوئینی که اذا بلت و اذا نمت بوجود میآورد خروجیاش اجتماع المثلین میشود و این محال است، ما در پاسخ این اجتماع المثلین را از دست شما گرفتیم و خروجی این امر تداخل می‌شود، به‌این‌ترتیب که بیان شد: اجتماع المثلین فی علیتین تامتین محال است و فرض این است که اینجا دو علت تامه نیست و دو مقتضی است و معنای مقتضی این است اذا بلت فتوضاء و اذا نمت اگر جای وضو بود فتوضاء و اگر جای وضو نبود دیگر وضو لازم نیست و این اسمش تداخل است.

تبیین نظریه تداخل

آقای خوانساری و آقای بروجردی قائل به تداخل هستند. (تقریراتی که از آقای بروجردی نوشته‌شده نهایت الاصول و لمحات الاصول است)

آقای بروجردی می‌گوید اذا بلت و اذا نمت فتوضاء، فتوضاء طبیعت واحده است و دو طبیعت که نیست درنتیجه بول یک سبب و نوم یک سبب است و خروجی‌اش می‌شود طبیعت واحده.

با این تقریر که بیان شد این طبیعت واحده بر مسند می‌نشیند، به این صورت که اذا بلت مقتضیٍ للوضو و اذا نمت مقتضیٍ للوضو.

ان‌قلت: اشکال ظهور هم در اینجا هست. ظهور ادات شرط این است که اذا بلت یک جزاء دارد و اذا نمت هم یک جزاء دارد و دو ادات، دو جزاء می‌خواهد. اذا بلت فتوضاء و اذا نمتَ فتوضاء، ظهور این دو جمله در تأسیس است نه در تأکید که تداخل در پی داشته باشد. ظهور این دو جمله اذا بلت فتوضاء و اذا نمت فتوضاء این است که اینها دو ماهیت دارند، وضویی که از اذا بلت می‌آید و وضویی که از اذا نمت می‌آید، چطور این دو را شما منطبق بر یکی می‌کنید؟ این سه تا ظهور؛ این حرفی را که شمایی که قائل به تداخل هستید می‌گویید خلاف ظاهر است، بنابراین عدم تداخل بر مسند می‌نشیند.

قلت: فرض این است که این ظهورات، اجتماع مثلین درست می‌کند، فتوضاء همان است که ازجمله اول آمد و اجتماع المثلین نشاید آن‌چنان‌که اجتماع الضدین نشاید درنتیجه تعارضا و تساقطا یعنی نه بول سبب هست و نه نوم سبب هست و هیچ‌کدام سبب نیستند.

توضیح ذلک: فرض این است که در این اشکال علتین تامتین هستند نه اینکه مقتضی باشند، علتین تامتین دو سبب مستقل هستند و دو مسبب مستقل هم می‌خواهند، درنتیجه این علت تامه با هم تعارض می‌کنند و ساقط می‌شوند، چون فرض این است که اگر دو وضو بیاورند اینجا اجتماع المثلین است، به چه دلیل ما دو وضو بگیریم؟ وضو امر می‌خواهد و فرض این است که مولای حکیم کار نادرست نمی‌کند، مثلاً مولا هیچ‌گاه به عبد نمی‌گوید طر الی السماء، این اجتماع المثلین هم مانند طر الی السماء محال است و امکانش نیست. و اگر بگویید طبیعت را می‌خواهد این اول الکلام است، اگر طبیعت را بپذیریم یعنی اینجا دو سبب تامه نیست، فرض هم این بود که اینها مقتضی نیستند بلکه علتین تامتین هستند و این علتین تامتین معنایش اجتماع مثلین است؛ دو راه پیش روی ماست یا اذا بلت را یک سبب مستقل می‌دانید و اذا نمت را هم یک سبب مستقل می‌دانید، این دو سبب مستقل دو مسبب مستقل می‌خواهد اینکه می‌گویید طبیعت یعنی سببین را مستقل نمی‌دانید بلکه مقتضیین می‌دانید. پس اگر سببین مستقلین را پذیرفتیم و پذیرفتیم که اجتماعشان محال است به‌ناچار سبب اول می‌گوید به من اخذ کن و سبب دوم هم می‌گوید به من اخذ کن اینجا تعارضا و تساقطا.

نکته: اگر قرینه خاص داشتیم قائلین به عدم تداخل هم می‌گویند اینجا تداخل است و قائلین به تداخل هم اگر جایی دلیل خاص داشتند قائل به عدم تداخل می‌شوند.

اشکال: تعارضا و تساقطا خلاف بدیهی است چراکه معنایش این است که نه برای بول و نه برای نوم وضو نگیر.

پاسخ: خروجی این تعارضا و تساقطا این است که یک وضو یقینی است، یک وضو را چه طرفدار تداخل و چه طرفدار عدم تداخل بدیهی می‌دانند چون قدر متیقن هست، پس در اینجا در یک وضو شک نداریم و در بیش از یک وضو شک داریم و خروجی اصالة البرائه ترک هر دو نمی‌شود بلکه ترک یکی می‌شود. خروجی این تحلیل (اصالة البرائه) باز دوباره می‌شود تداخل.

درنهایت تمام حرف به این برگشت که آیا آنجا که دو سبب هستند ظهور در سببین تامتین مستقلتین دارد یا ظهور در چنین چیزی ندارد؟

به هر دو نمی‌شود چون اجتماع المثلین است. هرگاه دو دلیل با هم تعارض کردند عقل می‌گوید هیچ‌کدام از این دو دلیل برایتان حجت نیستند.

ان‌قلت: چه‌بسا هر دو باهم اتفاق افتاده (بال فی النوم)

قلت: اینجا پیش روی شما دو تکلیف است و به یکی از آن دو تکلیف یقین داریم در اینجا جای تخییر است و عقل هم به ما می‌گوید قطعاً باید وضو بگیری.

بنابراین تا اینجا نظریه تداخل بر مسند نشست.