1403/07/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب البيع/شروط المتعاقدين /اقسام اراضی
روایت: عن النبی(ص): إِنَّكُمْ لَنْ تَسَعُوا اَلنَّاسَ بِأَمْوَالِكُمْ فَسَعُوهُمْ بِأَخْلاَقِكُمْ.[1]
شما هرگز نمی توانید مردم را با اموالتان راضی کنید، با اخلاقتان آنها را جذب کنید.
خلاصه:
در اقسام الاراضی رسیدیم به اراضی مفتوحة عنوة، گفته شد این اراضی برای مسلمین باجمعهم است، اگر روایات را نمی داشتیم می گفتیم تنها دلیلش فقط اجماع است، ولی در اینجا ما روایات داریم، روایاتی که بیش از اجماع مطرح است و تصریح دارند که مال مسلمین است.
تعدادی از این روایات در ابواب جهاد العدو است(از این روایت استفاده می شود که ارض مفتوحه عنوة برای مسلمین است)
مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ اَلصَّفَّارِ(محمدبن الحسن الفروخ،صاحب بصائر الدرجات ثقه) عَنْ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ(بن دراج،از اصحاب امام جواد و امام هادی) عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى(بجلی، ثقه، از اصحاب اجماع) عَنْ أَبِي بُرْدَةَ بْنِ رَجَاءٍ(اسمش در جایی نیامده، کنیه اش در رجال آمده ولی در موردش سکوت شده، مجهول، اما چون صفوان از او نقل کرده جابر ضعف سند است) قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ كَيْفَ تَرَى فِي شِرَاءِ أَرْضِ اَلْخَرَاجِ قَالَ وَ مَنْ يَبِيعُ ذَلِكَ هِيَ أَرْضُ اَلْمُسْلِمِينَ قَالَ قُلْتُ: يَبِيعُهَا اَلَّذِي هِيَ فِي يَدِهِ قَالَ وَ يَصْنَعُ بِخَرَاج اَلْمُسْلِمِينَ مَا ذَا ثُمَّ قَالَ لاَ بَأْسَ اِشْتَرَى حَقَّهُ مِنْهَا وَ يُحَوَّلُ حَقُّ اَلْمُسْلِمِينَ عَلَيْهِ وَ لَعَلَّهُ يَكُونُ أَقْوَى عَلَيْهَا وَ أَمْلَأَ بِخَرَاجِهِمْ مِنْهُ. [2]
نظرتان در فروختن زمین خراجی چیست، امام فرمود چه کسی این کار را می کند این زمینِ همه مسلمین است. گفتم کسی که این زمین دستش هست، فرمود خراج مسلمین را به چه کسی می دهد؟ امام فرمود: تكليف خراجى كه متعهد شده است، چه خواهد شد؟ بعد فرمود: اگر حق خود را بفروشد و خراج را بر عهده مشترى بگذارد، اشكالى ندارد. باشد كه مشترى در بهرهيابى زمين قوىتر باشد و بهتر از فروشنده از عهده خراج مسلمين برآيد.
شاهد: وَ يُحَوَّلُ حَقُّ اَلْمُسْلِمِينَ است.
روایت دوم روایت حماد است:
وَ عَنْهُ(علی بن ابراهیم)عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى(جهنی. از اصحاب اجماع) عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ(این روایت مرسل است اما چون حماد از اصحاب اجماع است قابل قبول است) عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فِي حَدِيثٍ قَالَ: يُؤْخَذُ اَلْخُمُسُ مِنَ اَلْغَنَائِمِ فَيُجْعَلُ لِمَنْ جَعَلَهُ اَللَّهُ لَهُ وَ يُقْسَمُ أَرْبَعَةَ أَخْمَاسٍ بَيْنَ مَنْ قَاتَلَ عَلَيْهِ وَ وَلِيَ ذَلِكَ… وَ لَيْسَ لِمَنْ قَاتَلَ شَيْءٌ مِنَ اَلْأَرَضِينَ وَ لاَ مَا غَلَبُوا عَلَيْهِ إِلاَّ مَا اِحْتَوَى عَلَيْهِ اَلْعَسْكَرُ(رزمندگان سهمی از زمینها ندارند مگر آن غنائمی که در لشکر است) … وَ اَلْأَرَضُونَ اَلَّتِي أُخِذَتْ عَنْوَةً بِخَيْلٍ أَوْ رِكَابٍ فَهِيَ مَوْقُوفَةٌ مَتْرُوكَةٌ فِي يَدَيْ مَنْ يَعْمُرُهَا وَ يُحْيِيهَا وَ يَقُومُ عَلَيْهَا(آبادش کند) عَلَى مَا صَالَحَهُمُ اَلْوَالِي عَلَى قَدْرِ طَاقَتِهِمْ مِنَ اَلْحَقِّ اَلنِّصْفِ أَوِ اَلثُّلُثِ أَوِ اَلثُّلُثَيْنِ عَلَى قَدْرِ مَا يَكُونُ لَهُمْ صَلاَحاً وَ لاَ يَضُرُّهُمْ .[3]
(سرزمينى كه بدون جنگ فتح شده باشد نيز در دست كسانى كه پيش از فتح آن را آباد كرده بودند باقى خواهد ماند مگر آنكه موات باشد و والى نيز به قدر طاقت آنها نصف يا يك سوم يا يك ششم بهطورى كه ضرر نكنند و به نفعشان باشد، از آنها خواهد گرفت).
بنابراین معلوم می شود این مال مسلمانان است و اختیارش به دست حاکم مسلمین است.
روایت دیگر :
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ(از بزرگان مشایخ حدیثی است اما از کسانی بوده که تعصب در وقف داشته، از جهت حدیثی ثقه است) عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ(عربی صلیبٌ، واقفی و ثقه) عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلْحَارِثِ(بن مغیرة نصری، مجهول) عَنْ بَكَّارِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ(مجهول) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ شُرَيْحٍ(ثقه) قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ شِرَاءِ اَلْأَرْضِ مِنْ أَرْضِ اَلْخَرَاجِ فَكَرِهَهُ(فکرهه امام غیر فکرهه فقهاست، گاهی مرادش حرمت است و گاه مراد حرمت نیست اینجا را نمی دانیم مقصود حرمت است یا کراهت اصطلاحی است) وَ قَالَ إِنَّمَا أَرْضُ اَلْخَرَاجِ لِلْمُسْلِمِينَ فَقَالُوا لَهُ فَإِنَّهُ يَشْتَرِيهَا اَلرَّجُلُ وَ عَلَيْهِ خَرَاجُهَا فَقَالَ لاَ بَأْسَ إِلاَّ أَنْ يَسْتَحْيِيَ مِنْ عَيْبِ ذَلِكَ.[4] (صدر عام بود وذیل خاص است یعنی کراهت به معنای اخص فقهی)
معلوم می شود که آن زمان خرید و فروش زمین خراجی در شأن نبوده، شاهد اینجا انما ارض الخراج للمسلمین.