1400/11/05
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه کاربردی/ روش های فقه کاربردی/ اختیارات و ولایت مطلقه فقیه/ ولایت فقیه از احکام اولیه یا ثانویه
فرق بین احکام اولیه و ثانویه را توضیح دادیم. گفتیم برخی ولایت فقیه را از احکام ثانویه می دانند برخی بین احکام و احکام حکومتی عام و خاص من وجه قائل هستند. امام راحل قائل هستند ولایت فقیه از احکام اولیه است و به آن تصریح می کند.
در وصیت نامه الهی سیاسی احکام ثانویه را عدل ولایت فقیه می گیرند یعنی قطعا از احکام ثانویه نیست
امام راحل می فرماید: و از شواری محترم نگهبان می خواهم و توصیه می کنم چه در نسل حاضر و چه در نسل های آینده که با کمال دقت و قدرت وظایف اسلامی و ملی خود را ایفا و تحت تاثیر هیچ قدرتی واقع نشوند و از قوانین مخالف با شرع مطهر و قانون اساسی بدون ملاحظه جلوگیری نمایند و با ملاحظه ضرورات کشور که گاهی با احکام ثانویه و گاهی به ولایت فقیه باید اجرا شود توجه نمایند»
از صریح تر نمی توان گفت که احکام ولایت فقیه را مقابل احکام ثانویه قرار می دهد یعنی قطعا ولایت فقیه از احکام ثانویه نیست.
امام راحل در بیانی دیگر می فرماید امروز جمهوری اسلامی در حال الگو شدن است اگر با احکام دین نتوانیم جمهوری اسلامی را نشان بدهیم آسیب خواهد دید.
امام راحل:
حضرات آقایان توجه داشته باشند که مصلحت نظام از امور مهمه ای است که گاهی غفلت از آن موجب شکست اسلام عزیز می گردد. امروز جهان اسلام نظام جمهوری
اسلامی ایران را تابلوی تمام نمای حل معضلات خویش می دانند. مصلحت نظام و مردم از امور مهمه ای است که مقاومت در مقابل آن ممکن است اسلامِ پابرهنگان زمین را در زمانهای دور و نزدیک زیر سؤال برد، و اسلام آمریکایی مستکبرین و متکبرین را با پشتوانه میلیاردها دلار توسط ایادی داخل و خارج آنان پیروز گرداند. از خدای متعال می خواهم تا در این مرحلۀ حساس آقایان را کمک فرماید.[1]
تاریخ این نامه در 2 بهمن 1366 است و دوسال قبل از فوت نوشتند. بنابراین نگاه امام راحل به ولایت مطلقه فقیه از احکام اولیه می دانند؛ و از احکام اصلیه می دانندو از احکام فرعیه نمی دانند. امام راحل معتقد هستند باید ولایت فقیه را زیر مجموعه ولایت رسول الله دید یعنی رسول الله هر اختیاراتی که بما هو حاکم علی الناس دارد ولی فقیه آن اختیارات را نیز در عرصه حکومت دارد. همان پیامی که در جلسه گذشته خواندیم در ادامه آن می فرماید:
« باید عرض کنم حکومت، که شعبه ای از ولایت مطلقۀ رسول الله ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ است، یکی از احکام اولیۀ اسلام است؛ و مقدم بر تمام احکام فرعیه، حتی نماز و روزه و حج است. حاکم می تواند مسجد یا منزلی را که در مسیر خیابان است خراب کند و پول منزل را به صاحبش رد کند. حاکم می تواند مساجد را در موقع لزوم تعطیل کند؛ و مسجدی که ضِرار باشد، در صورتی که رفع بدون تخریب نشود، خراب کند. حکومت می تواند قراردادهای شرعی را که خود با مردم بسته است، در موقعی که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد، یکجانبه لغو کند. و می تواند هر امری را، چه عبادی و یا غیر عبادی است که جریان آن مخالف مصالح اسلام است، از آن مادامی که چنین است جلوگیری کند. حکومت می تواند از حج، که از فرایض مهم الهی است، در مواقعی که مخالف صلاح کشور اسلامی دانست موقتاً جلوگیری کند.»[2]
و امام راحل در پایان نامه خود می فرماید« و بالاتر از آن هم مسائلی است، که مزاحمت نمی کنم.»
بنابراین اصل ولایت فقیه که بسیاری از فقها آن را قبول دارند و پیامد آن احکامی که ولی فقیه صادر می کند واجب الاتباع است. در محدوده شریعت و چارچوبه آنچه شارع مقدس گفته نیست مانند دستورات ستاد ملی مبارزه با کرونا بر همه لازم است یا در دوره جنگ می فرمودند شواری عالی جنگ تا آخر جنگ دستوراتش لازم الاجرا است؛ این معنی ولایت مطلقه فقیه است. اگر این معنی نباشد نیازی به ولی فقیه نیست چون دیگران اگر مضطر شدند چیزی نیست که با اضطرار حلال می شود و فرق نمی کند در عرصه شخصی یا حکومتی باشد ولایت فقیه و ولایت معصوم خصوصیتی نخواهد داشت. آنچه ولایت فقیه را در حوزه ای برتر قرار می دهد چیزی که در حد اضطرار هم نیست چیزی را که برای حکومت لازم است قرار بدهد و بر مردم اتباع لازم است. امام راحل از ابتدای تحقق و پژوهش در این حوزه تا آخر عمر شریف بر این مبنی استوار بوده اند. در سال 1348 در نجف این مباحث ولایت فقیه را در دوازده جلسه طرح کرده اند با توجه به بی اعتنایی به این مسائل بود و چه بسا طرح آنها را حمل بر بیسوادی می کردند اما امام راحل این مبنای را مطرح کردند و به عنوان برنامه و آیین نامه جمهوری اسلامی ایران شد.
نگاه امام راحل در وصیت نامه نیز با اقتدار بود یعنی با دست باز مدیریت دین را خداوند به پیامبر داده است ﴿النبی اولی بالمومنین من انفسهم﴾ و بعد از پیامبر به دست امامان معصوم داده است ﴿یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم﴾ و در عصر غیبت به فقیه داده داست « و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی روات حدیثنا فانهم حجتی علکیم و انا حجة الله علیهم». مدیریت دین بدست آنها گذاشته شده است و بدون اختیارات مدیرت چاقوی بدون تیغ خواهد بود و نقشی ندارد. نگاه امام راحل به ولایت مطلقه فقیه که به نظر ما نظر صائب است. نگاه امام راحل این است که امامان معصوم ولایت مطلقه فقیه را تیز حکومت دینی دیده اند و بدون اختیارات نمی شود آن اختیارات عبارت از ولایت مطلقه فقیه است و در مدت چهل سال کارآمدی خود را ثابت کرده است. یکی از نشان های موفقیت آن ناکار آمدی حزب اخوان المسلمین که حدود نود سال کار تشکیلاتی کردند ولی به مدت یک سال نتوانستند حکومت را در مصر نگهدارند ولی در جمهوری اسلامی مدیریت ولایت مطلقه فقیه کارآمد است.