درس خارج فقه استاد سید احمد خاتمی

1400/09/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فقه کاربردی/ روش های فقه کاربردی/ اختیارات و ولایت مطلقه فقیه/ مبنای استفاده از اختیارات ولایت فقیه/ نظر محقق خویی درباره ولایت فقیه/ معنای ولایت مطلقه فقیه

 

معنای ولایت مطلقه فقیه

دو معنی برای ولایت مطلقه فقیه گفته شده است

معنی اول- هر کاری را فقیه بخواهد انجام بدهد این به معنی استبداد و دیکتاتوری است در حالی که ولایت فقیه ضد دیکتاتوری است حتی ولایت پیامبر محدود به فرماین الهی است.

الحاقة ، الجزء 29، الصفحة: 568، الآية: 44

﴿وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ﴾[1] ﴿لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ﴾[2] ﴿ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ﴾[3]

یعنی اگر پیامبر هم سخن دروغی بر ما ببندد با قدرت او را می گیریم و رگ گردن او را قطع می کنیم. لکن به معنی این نیست که پیامبر به خداوند دروغ ببندد. لو در اینجا امتناع است. در فرض تحقق چنین خواهد شد.

امام راحل در صحیفه نور ج10ص 311 می فرماید: ولایت فقیه ضد دیکتاتوری است و آمده تا در مقابل دیکتاتوری بایستد. رسانه های بیگانه این معنی از ولایت فقیه را به جوانان القاء می کنند. این معنی از ولایت فقیه ضد دین است.

معنی دوم- کسانی معتقد به ولایت محدود برای فقیه هستند مانند ولایت بر غیّب و چیزهای به زمین مانده ای که هیچ کس به عهده نمی گیرد؛ در مقابل ولایت به معنی ولایت مطلقه است یعنی همان اختیاریاتی که معصوم ولایت علی الناس دارد ولی فقیه به عنوان جانشین امام زمان بر مردم دارد.

توضیح مطلب: برخی ولایت ها اختصاصی معصوم است مانند

1- ولایت تکوینی دارد یعنی اذن خداوند کلید تصرف در تکوین در محدوده خاصی به معصوم علیه السلام داده شده است. یکی واقفی شد و با شنیدن معجزه ای از امام جواد از واقفی گری برگشت است روایت درمولد امام محمد بن علی الجواد در کتاب کافی نقل شده است. روای می گوید شنیدم که می گویند در سامرا یک زندانی است که ادعای نبوت کرده است. به خود گفتم در زمان امام جواد علیه السلام و اوئل قرن سوم چنین ادعایی عجیب است با پرداخت پول به زندانبان او را دیدم ولی او را متین دیدم و اهل این ادعاها نیست به او گفتم که می گویند ادعای نبوت کرده ای. او در پاسخ گفت در مسجد جامع دمشق نشسته بودم بزرگی بلند شو برویم من اطاعت کردم چشم خود را باز کردم دیدم در مسجد النبی هستم گفت زیارت بکن من هم زیارت کردم دوباره گفت برویم و خود را مسجد الحرام دیدم احرام بستم و عمره مفرده را بجا آوردم دوباره فرمود برویم خود را در مسجد جامع دمشق دیدم در سال بعد همین قصه دوباره تکرار شد. او را قسم دادم که هست فرمود انا محمد بن علی الجواد علیه السلام به تعدادی این سخن را گفتم خبر آن به خلیفه عباسی رسید من را دستگیر و با اتهام ادعای نبوت زندانی کردند. با یک نفر در دستگاه عباسی رفیق بودم و گفتم چنین ادعایی ندارد ولی آن شخص گفت آنکس او را به مدینه و مسجد الحرام برده آزاد کند روز دیگر برای خداحافظی نزد او را رفتم ولی از آن زندانی هیچ خبری نیست این را ولایت تکوینی می گویند. وقتی امام حسین را به شهادت رسانند زیر هر سنگ از سنگ های بیت المقدس خون می چکید. قرآن خواندن سربریده اباعبدالله علیه السلام نمونه دیگر از ولایت های تکوینی است. سید هاشم بحرانی در کتاب مدینة المعاجز کرامت های اهل بیت را نوشته است. البته به صورت استثناء با اذن خداوند گوشه از آن به برخی داده می شود ولی در مورد ولایت فقیه الزاما چنین اعتقادی را نداریم که ولی فقیه چنین ولایت تکوینی داشته باشد.

2- غیب امام معصوم نیز از اختصاص های امام معصوم است ﴿عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه احدا الا من ارتضی من رسول﴾ پیامبر و امام معصوم علم غیب را به اذن خداوند دارد؛ اختصاصی یعنی به اذن خداوند به معصوم داده می شود و چه بسا به غیر معصوم داده می شود و الزاما این نیست ولی فقیه این علم غیب را داشته باشد.

3- عصمت معصوم علیه السلام از اختصاصات امامان است یعنی معصوم از آغاز تا پایان عمر از خطا و اشتباه و عمد و غیر عمد و غیر آن، اما ولی فقیه معصوم نیست. برخی می گویند عصمت نسبی و مانند آن در غیر ولی فقیه نیز جاری است، لکن این نسبت به غیر ولی فقیه جاری است پس نباید درباره ولایت فقیه غلو کرد.

4- ولایت علی الناس ﴿النبی اولی بالمومنین من انفسهم﴾ یعنی پیامبر حاکم بر مردم است و سخن معصومین را باید اطاعت کرد این ولایت به معنای حاکمیت است. مثلا دستور پیامبر به زینب در ازدواج با زید بن حارثه و دستور زلفا برای ازدواج با جویبر، زلفا چون دستور پیامبر اطاعت کرد. این ولایت در غیبت کبری به ولی فقیه داده شده و کارگشا است.

 


[1] حاقه/سوره69، آیه44.
[2] حاقه/سوره69، آیه45.
[3] حاقه/سوره69، آیه46.