درس خارج فقه استاد سید احمد خاتمی

1400/08/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فقه کاربردی/ روش های فقه کاربردی/ نقش زمان و مکان در استنباط/ زمان و مکان در زکات

 

موارد زکات مشخصا نه چیز هستند.

سید مرتضی می فرماید: و مما انفردت به الامامیة و علامه حلی در تذکره می فرماید: قد اجمع المسلمون کافة علی ایجاب الزکاة فی تسعة اشیاء الابل و البقر و الغنم و الذهب و الفضة و الحنطة و الشعیر و التمر و الزبیب و اختلفوا فیما زاد علی ذالک. اما عامه در این عرصه هیچ انحصاری ندارند.

چهار طایفه روایت داریم بعد از بررسی آنها آنگاه قضاوت می کنیم زمان و مکان تاثیر گذار بوده است؟

طایفه اولی- وجوب زکات بر نه چیز

پیامبر زکات را بر نه چیز قرار داده است

وسائل الشيعة؛ ج‌9، ص: 55

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ وَ أَبِي بَصِيرٍ وَ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ الْعِجْلِيِّ وَ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ كُلِّهِمْ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالا فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الزَّكَاةَ مَعَ الصَّلَاةِ فِي الْأَمْوَالِ- وَ سَنَّهَا رَسُولُ اللَّهِ ص فِي تِسْعَةِ أَشْيَاءَ وَ عَفَا عَمَّا سِوَاهُنَّ فِي الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْإِبِلِ وَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ وَ الْحِنْطَةِ وَ الشَّعِيرِ- وَ التَّمْرِ وَ الزَّبِيبِ وَ عَفَا عَمَّا سِوَى ذَلِكَ.[1]

سند روایت

حماد بن عیسی است و از حریز بن عبدالله سجستانی نقل می کند. همه روات سند ثقه اند. شش نفر از بزرگان اصحاب که چهار نفر از اصحاب اجماع هستند.

دلالت روایت

اینکه روایت از امام باقر و امام صادق علیهما السلام تقل می شود یعنی از مسلمات اسلام است. خداوند زکات را با نماز در اموال واجب کرده است. با اختیاری که خداوند به پیامبر مانند اختیار خداوند در نماز زکات را در نه چیز واجب کرد و از باقی از نه چیز زکات را واجب نکردند. پس در اینکه این نه مورد قطعا واجب بوده است ریب و شکی نیست

وسائل الشيعة؛ ج‌9، ص: 55

وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي بَكْرٍ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: وَضَعَ رَسُولُ اللَّهِ ص الزَّكَاةَ عَلَى تِسْعَةِ أَشْيَاءَ الْحِنْطَةِ وَ الشَّعِيرِ وَ التَّمْرِ وَ الزَّبِيبِ وَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْإِبِلِ وَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ- وَ عَفَا (رَسُولُ اللَّهِ ص) عَمَّا سِوَى ذَلِكَ.[2]

سند روایت

عنه یعنی از علی بن ابراهیم. اسماعیل بن مرار توثیق خاص ندارد. یونس بن عبد الرحمن ثقةٌ جلیلٌ، معنی این توثیق دروغ نگفته و حدیث را جعل نکرده است نسبت به امام بدهد. ثقةٌ به معنای عصمت آن نیست بلکه غیر معصوم است و چه بسا فهم دقیقی نداشته باشد مثلا یونس بعد از شهادت امام رضا شیعیان در حال گریه و سینه زدن برای امام رضا بودند او گفت اینها را راه کنید به فکر امام بعدی خود باشید سن امام جواد کم است و بچه هستند نمی تواند امام بشود برخی از دوستان یونس او را کتک زدند بخاطر این حرف چون امامت موهبت الهی است همچنانکه حضرت عیسی در گهواره نبی شد. ولی یونس ثقه است اما در امامت بعد از امام رضا فهم درست نداشت. واقفیه ده هزار دینار به یونس دادند که از مخالفت با آنها دست بردارد اما او نپذیرفت و مدافع امامت ماند پس در مجموع یونس ثقه است. عبد الله بن مسکان از اصحاب اجماع است. عبد الله بن محمد اسم ابو بکر حضرمی است. اسماعیل و ابی بکر حضرمی مشکلی دارند که توثیق خاص ندارد روایت عبدالله بن مسکان از ابی بکر حضرمی مشکل حل می شود چون از اصحاب اجماع است یعنی اصحاب اجماع از کسی نقل روایت کند معلوم می شود ان شخص بی اعتبار نبود بلکه انسان معتبر است ولی اسماعیل بن مرار را با رجال نمی توان درست کرد و فقط با قرائن می توان درست کرد از اسماعیل فقط ابراهیم بن هاشم از او روایت نقل کرده و از اجلای و بزرگان قم بوده قمی هایی که نقل حدیث از ضعاف را جرم می دانستند بنابراین نقل ابراهیم بن هاشم از اسماعیل نشان می دهد اسماعیل ضعیف نیست. و اماره وثاقت باشد. این اماره از توثیق نجاشی کمتر نیست.

دلالت روایت با دیگر روایات از جهت مضمون یکی است. وضع و عفی حداقل این احتمال را دارد که قرار دادن زکات در این نه چیز به حکم ولایی و حکومتی بوده است

طایفه دوم- حکم بر نه مورد در عصر معصومین

در عصر معصومین حکم بر این نه مورد ولو این حکم حکومتی بوده است اما این حکم حکومتی دائمی است

وسائل الشيعة؛ ج‌9، ص: 58

وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِّ وَ الْعَبَّاسِ بْنِ عَامِرٍ جَمِيعاً عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الطَّيَّارِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَمَّا تَجِبُ فِيهِ الزَّكَاةُ فَقَالَ فِي تِسْعَةِ أَشْيَاءَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْحِنْطَةِ وَ الشَّعِيرِ وَ التَّمْرِ وَ الزَّبِيبِ وَ الْإِبِلِ وَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ وَ عَفَا رَسُولُ اللَّهِ ص عَمَّا سِوَى ذَلِكَ فَقُلْتُ أَصْلَحَكَ اللَّهُ فَإِنَّ عِنْدَنَا حَبّاً كَثِيراً قَالَ فَقَالَ وَ مَا هُوَ قُلْتُ الْأَرُزُّ قَالَ نَعَمْ مَا أَكْثَرَهُ فَقُلْتُ أَ فِيهِ الزَّكَاةُ فَزَبَرَنِي قَالَ ثُمَّ قَالَ أَقُولُ: لَكَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص عَفَا عَمَّا سِوَى ذَلِكَ وَ تَقُولُ لِي إِنَّ عِنْدَنَا حَبّاً كَثِيراً أَ فِيهِ الزَّكَاةُ.[3]

سند روایت

روایت با چند سند نقل شده است. عنه یعنی محمد بن الحسن از محمد بن عبید الله بن علی الحلبی که چهار برادر هستند و همه ثقه اند. شیخ طوسی برای قرن پنجم است و عبید الله بن علی حلبی برای قرن دوم است فاصله دو سه قرن است لذا اسناد شیخ طوسی به عبید الله را باید دید. محمد بن طیار در اصل محمد بن جعفر بن طیار است که گاه به پدر و گاه به جد نسبت می دهند، توثیق خاص ندارد.

دلالت روایت

روای می گوید دانه زیادی مانند برنج داریم آیا زکات دارد؟ امام نهیب زدند یعنی پیامبر عفی آن وقت می گویی زکات دارد!!! این چه سئوالی است که می کنی. یعنی می گوییم پیامبر بیش از این نه مورد را زکات را واجب نکرده است. برخی گفته اند که امام صادق علیه السلام فرمود پیامبر در نه مورد حکم کردند زکات واجب است اما در برنج زکات واجب است یا واجب نیست امام پاسخ دادند فقط نظر پیامبر را گفته اند و کاری به الان ندارد. لکن راوی سئوال صریح می کند بعد امام بفرماید من کاری به الان ندارم که حکم چیست لکن پیامبر چنین حکم کردند. پس این سخن قابل نیست بلکه حکم حکومتی پیامبر دائمی است.

 


[1] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج9، ص55، أبواب ما تجب فيه الزكاة، باب8، ح4، ط آل البيت.
[2] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج9، ص55، أبواب ما تجب فيه الزكاة، باب8، ح5، ط آل البيت.
[3] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج9، ص58، أبواب ما تجب فيه الزكاة، باب8، ح12، ط آل البيت.