1400/06/28
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه کاربردی/ روش های فقه کاربردی/ عناوین اولیه و ثانویه
یکی از مبانی در فقه معاصر انفتاح باب اجتهاد است اگر این مبنا مورد پذیرش نشود یک گام در فقه معاصر برداشته نمی شود مبنای دیگر عمومات و اطلاقات است
عناوین اولیه وعناوین ثانویه
سومین مبنایی که در فقه معاصر بکار می آید عناوین اولیه و عناوین ثانویه هستند
بحث اول- تاریچخه عناوین اولیه و عناوین ثانویه
اولین فقیهی که این مساله را مطرح کرده است مرحوم محمد تقی اصفهانی صاحب هدایت المسترشدین است – متوفای 1248ه- تکلیف ثانوی را در بحث صحیح و اعم بکار گرفته است. بعد از او صاحب فصول تحت عنوان التکلیف الاصلیة و العارضیة در بحث قاعده لاحرج از این واژه استفاده کرده است و در بحث اجتهاد و تقلید به صورت کوتاه عنوان اولویه و ثانویه را اشاره می کند. بعد از شیخ انصاری و آخوند تعبیر اولیه و ثانویه را بکار برده اند. در فقه اهل سنت و اصول آنها واژه اولیه و ثانویه نیست ولی چه بسا واژه استصطلاح در اصول اهل سنت به این عناوین بر می گردد، گرچه اهل تسنن مفهوم رخص را بکار می برند که به بخشی از احکام اشاره می کند که در عرف متاخر اصول فقه شیعی به عنوان احکام ثانویه بکار رفته است. بنابراین در بین اصولین قبل زا قرن سیزده این عنوان را نداریم لکن تعبیر حکم اولی و حکم ثانوی و تکلیف اصلی و تکلیف عارضی، تعبیر حکم به عوارض خارجی یعنی محتوا به عبارت های مختلف بیان شده است.
بحث دوم- تعریف عناوین اولی و عناوین ثانوی
به نظر می رسد در تعریف اختلافی نیست حکمی که بر ذات موضوعات با صرف نظر از عوارض خارجی بار می شود عنوان اولی می گویند مانند اکثر عناوین، عنوان وجوب صلات و صوم. ولی حکمی که بر موضوعی به لحاظ عارضه خارجی بار می شود عنوان ثانوی است، عناوین ثانویه بسیار کارگشا هستند؛ این دو عنوان جزو متن فقه اند و هر دو حکم الله هستند به همان اندازه که حکم الله اولی مهم است و وجوب اطاعت دارد به همان اندازه حکم الله ثانوی مهم است و جوب اطاعت را دارد.
مبحث سوم- تعداد عناوین ثانوی
عناوین ثانوی به محدود به عنوان خاص نیستند ولی می توان از عناوینی که بکار گرفته شده چارچوبه را بدست آورد.
عنوان اضطرار
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَ مَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّيَةُ وَ النَّطِيحَةُ وَ مَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُمْ وَ مَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلاَمِ ذلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلاَمَ دِيناً فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿3﴾[1]
اگر کسی مضطر بشود در آستانه مرگ قرار گرفت و میل به گناه نداشته باشد می تواند از میته استفاده کند. بالجمله اضطرار جزو عناوین ثانویه است.
عنوان ضرر بر نفس
مثلا بیمار می داند که خوردن فلان غذا منجر به هلاکت و نابودی او می شود خوردن چنین به عنوان ثانوی حرام است.
عنوان اضرار به غیر
مثلا کندن چاه فاضلاب در منزل مباح و جایز است اما اگر موجب ضرر بر همسایه باشد سبب بشود خانه همسایه آسیب ببیند. به عنوان ثانوی کندن چاه فاضلاب در منزل چون به همسایه ضرر می زند جایز نیست. حدیث سمره بن جندب همین مطلب را می گوید سمره به خرمای خود سرگشی می کرد ولی سبب اضرار به انصاری شد لذا پیامبر او را منع کردند.
عنوان عسر و حرج
حرج عبارت از عنوانی که غیر قابل تحمل است، عسر و حرج در متن خود شدت دارد، لازم گفته شود عسر و حرج شدید اگر چیزی قابل تحمل باشد حرجی نیست و این عنوان بر او صدق نمی کند مثلا روزه گرفتن برای زن باردار مضر باشد او را به حرج می اندازد نباید روزه بگیرد پس عسر و حرج سبب افطار او می شود. مثال روزه پیرمرد و پیرزن که بخاطر ضرر روزه از آنها ساقط می شود. آیا عدم وجوب روزه از عناوین اولی یا عناوین ثانوی است؟ الظاهر جزو عناوین ثانوی است یعنی خداوند که روزه را تکلیف کرده بر شیخ و شیخه گفته روزه گرفتن واجب نیست. اگر نفس عنوان شیخ و شیخه موضوعیت داشته باشد مانند عنوان مرضعه عنوان اولی می شود مگر احراز شود این عنوان به دلیل حرج و مشقت است.
مقدمه واجب باشد
اگر چاه را در خانه حفر نکند زمانی می رسد آب برای وضو و غسل نخواهد داشت تهییه آب برای وضو و غسل مقدمه واجب است یا آنچه مقدمه حفظ نظام است مثلا جوانان در سن قانونی به سربازی بروند که اگر به سربازی نروند نمی توان کشور را از دشمنان محافظت کرد.
مقدمه حرام
در داستان میرزای شیرازی وابسته کردن کشور به دولت روسیاه انگلیس خطر بود- تنها خطر اقتصادی نبود- انحصار تنباکو دیگر انحصارها را برای انگلیس فراهم می کند و ایران را کاملا ورشکسته می کردند و اضافه بر فساد اقتصادی فرهنگ فاسد خود را به کشور می آوردند بنابراین چون قرار داد انحصار تنباکو مقدمه حرام و مقدمه سقوط اقتصادی وفرهنگی کشور بود فتوا دادند الیوم استعمال تنباکو بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان است
معاونت بر امور واجب
کمک بر تحقق واجبات شرعی مانند کمک برای جهاد و دفاع.
اعانه بر اثم
کمک به ظلم و گناه دیگری مانند فروش انگور به کسی که آن را به شراب تبدیل می کند.
ان قلت: تفاوت اعانه بر اثم با مقدمه واجب و حرام چیست.
قلت- اعانت با فعل غیر سنجیده می شود اما مقدمه واجب و حرام با فعل خود فاعل سنجیده می شود.
اهم و مهم
چه بسا همه عناوین به این عنوان برگردد؛ در تمام عناوین فوق اهم و مهم وجود دارد و همه حکومت ها حق یا باطل پیوسته دو مساله را پیش روی خود دارند یکی مساله اهم و مهم و دیگری مساله افسد و فاسد، چون باطل برای خود ارزش هایی دارد. عقل حکومتی و حکومت عاقل اقتضا می کند اهم و فاسد را بر مهم و افسد ترجیح بدهد.
نذر و عهد و قسم نیز از عناوین ثانویه هستند.
آیا حکم حکومتی از عناوین اولیه یا از عناوین ثانویه است را در آینده مطرح خواهیم کرد. رعایت قوانین کشور از باب حکم حکومتی رعایت آنها واجب است. بنابراین آیا احکام ولایی از عناوین اولی یا از عناوین ثانویه هستند از مباحث چالشی هستند امام راحل قائلند که از احکام اولیه هستند.
کلید بودن عناوین ثانویه
عناوین ثانوی که نقش مهمی در گره گشایی در عرصه فقه معاصر دارد، کلید است منتهی در این عرصه باید به دو نکته توجه بشود
نکته اول- عناوین ثانویه بر دو قسم اند؛ یکی عناوینی که به جهت ضرورت هستند، مقیدا بالضرورة جعل می شوند مانند قوانین که به جهت مصلحت نظام و ضرورت تصویب می شود. مقام معظم رهبری فرمودند این گونه قوانین باید مدت دار باشند. البته گاه مصلحت و ضرورت مقطعی یا طولانی باشد که در هر دو صورت باید قید بخورند و محدود زمانی داشته باشند.
نکته دوم- افراط و تفریط
با مواجه شدن با مختصر مشکل رو به عناوین ثانویه بیاورد افراط است و از آن طرف نمی توان آنجا که عناون ثانوی، عنوان ضرر و عسر و حرج و به هنگام اضطرار اصرار بر عناون اولی کند تفریط است و مورد قبول نیست.