درس خارج فقه استاد سید احمد خاتمی

99/06/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:حقوق معنوی/ دلیل تقدیم حق الناس/

ملاک اهمیت در تزاحم حقوق را می توان از لسان روایات استفاده کرد. ادعای اجماع شده که حق الناس مقدم بر حق الله است، به روایت سعد بن ظریف استناد شده و برخی خواستند آن را از روایت استفاده کنند. مرحوم حکیم در نقل روایت تعبیر به ذنب کرده که به احتمال با تکاء به حافظه خود روایت را نقل کرده و الا در هیچ جا تعبیر به ذنب در روایت نشده است.

ظلم بر سه قسم است؛ ظلمی که خداوند آن را نمی بخشد مانند شرک. ظلمی که شخص بر خود می کند و خدوند آن را می بخشد مانند ارتکاب گناه، این قسم از ظلم چه بسا بخاطر انجام برخی حنسات بدون توبه آمرزیده شود. ظلمی که خداوند آن را رها نمی کند مانند دیون دیگران که تعبیر به حق الناس از آن می شود، البته این قسم منحصر در دیون مالی نیست.

معنای« لایدعه» در روایت

استدلال شده« الظلم الذی لایدعه» عبارت از حق الناس است. سه تفسیر برای روایت گفته شده. تفسیر اول- خداوند قطعاً داد مظلوم را می ستاند بنابراین لادعه به معنی انتقام است. تفسیر دوم- ظالم را سر جای خود می نشاند یعنی ظالم را تنبیه می کند. تفسیر سوم- خداوند ستمی که بر مظلوم رفته را جبران می کند. تفسیر چهارم- عدم پذیرش توبه است، احتمال دارد اگر توبه کند خداوند او را رها نمی کند توبه او را نمی پذیرد.

بنابراین حق الناس اهم از حق الله است.

مرحوم حکیم می فرماید مراد از ظلم در روایت گناه است؛ و در مقام بیان اهمیت نیست بلکه در این مقام است که بگوید گناه هانی که در پیشگاه خداوند مرتکب شده اند آن را می بخشد اما گناهانی که در حوزه بندگان است آن را نمی بخشد بنابراین روایت درمقام بیان این است که خداوند چه گناهی را می بخشد و چه گناهی را نمی بخشد اما اینکه حق الناس از حق الله اهمیت زیاد دارد استفاده نمی شود. آری با تتبع و استقراء موارد تقدیم حق الناس بر حق الله در فقه، به عنوان یک اصل پذیرفته شده شناخته می شود و یکی از مرتکزات متشرعه است.

دو مطلب

مطلب اول: همه فقهاء گفته اند: اگر شخصی آب به مقدار وضو گرفتن داشتنه و نیز دین او حال شده باشد که با فروش آب می تواند دین خود را اداء کند. باید برای ادای دین آب را بفروشد و چون وضو بدل دارد، در این صورت عجز از وضو گرفتن بر او صادق خواهد بود. در نتیجه ادای دین مقدم می شود.

مطلب دوم: در صورتی که اتیان واجبی با تصرف در مال غیر خواهد بود، برخی بخاطر تقدم حق الناس بر حق الله گفته اند نباید برای اتیان واجب در مال دیگر تصرف نماید. لکن این صحیح نیست چون اداء زکات و خمس و اداء کفارات نیز مستلزم تصرف در مال دیگران است با اینکه این سه مورد از حقوق الناس هستند لذا در باب حج و صوم و نماز که از حقوق الله اند گفته می شود واجب نستند بخاطر تقدم حق الناس باشد.

مساله

اگر میت وصیت کرده و دارای دیون باشد، فرض این است که ترکه تنها به مقدار دیون باشد روایتی وارد شده می فرماید ابتدا دین پراخت می شود و بعد از آن عمل به وصیت می شود.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَوَّلُ شَيْ‌ءٍ يُبْدَأُ بِهِ مِنَ الْمَالِ الْكَفَنُ- ثُمَّ الدَّيْنُ ثُمَّ الْوَصِيَّةُ ثُمَّ الْمِيرَاثُ.[1]

نوفلی، حسین بن سعید است ولی ادعا شده اسماعیل بن زیاد است.

اقسام حق الناس

یک قسم حقوق معنوی است؛ مانند حق چاپ و نشر، حق تالیف و قسم دیگر حقوق غیر معنوی. امام راحل در تحریر الوسیله، آیت الله گلپایگانی در ارشاد السالک، و آیت الله تبریزی حقوق معنوی را معتبر نداسته اند، در مقابل آیت الله سبحانی تاکید بر حقوق معنوی کردند.


[1] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج19، ص329، کتاب الوصایا، باب28، ح1، ط آل البيت.