درس خارج فقه استاد سید احمد خاتمی

99/06/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حقوق معنوی

حقوق معنوی

حقوق معنوی مانند حق تالیف، حق چاپ و نشر، حق ابتکار و اختراع. برخی از فقهاء مانند امام راحل جایگاهی برای حقق قائل نیستند اما برخی دیگر از فقهاء برخلاف نظر امام راحل برای این گونه حقوق ارزش قائل هستند.

مباحث حقوق معنوی

سیر طبیعی بحث از حقوق معنوی چنین است که ابتدا حق، سپس تفاوت آن با حکم و بعد از آن تقسیمات حق و حکم مطرح شود. اما با توجه به طرح مسائل فقه معاصر تقسیمات حق و حکم بیان می شود.

تقسیمات حق

تقسیم اول: حقوق به حق قابل اسقاط و حق غیر قابل اسقاط.

تقسیم دوم: حق قابل نقل و حق غیر قابل نقل.

تقسیم سوم: حق مالی و حق غیر مالی.

تقسیم سوم به حقوق معنوی نزدیکتر است. تقسیم حق به حق الله و حق الناس و حق مشترک بین الله و الناس. و حق الناس بر دو قسم است یکی حق معنوی مانند حق چاپ، و نشر، حق اختراع. دیگری حق غیر معنوی مانند حق مادی.

حق الله

امام سجاد علیه السلام در رسالة الحقوق، پنجاه حق را ذکر کرده اند. امام سجاد می فرماید: حق الله الاکبر فانک تعبده و لا تشرک به شیئا فاذا فعلت ذالک باخلاص جعل لک علی نفسه ان یکفیک امر الدنیا و الاخر و یحفظ لک ما تحب منها.

اصل رساله حقوق امام سجاد در من لایحضره الفقیه نقل شده است. این رساله چهار سند دارد ولی در آن اشکال شده که در سند علی بن احمد بن موسی و عبد الله بن احمر در سند واقع شده است. در سندهای دیگر این اسامی نیز ذکر شده و در سند چهارم محمد بن فضیل قرار دارد، شیخ طوسی در رجال آن را تضعیف کرده است.

در ارزیابی روایات توثیق علماء یک قرینه است و قوت متن و محتوی قرینهء قویی بر اعتبار روایت است. مثلا در ارزیابی سند صحیفه سجادیه فقط به سند آن اکتفا نمی شود تا اشکال شود در سند آن متوکل بن هارون قرار دارد در حالی که ضعیف است. بلکه متن صحیفه سجادیه متنی است که نمی تواند غیر از امام معصوم علیه السلام صادر شده باشد مانند زیارت جامعه. رساله حقوق نیز به غیر از معصوم علیه السلام نمی تواند آن را بگوید لذا دیگر نیازی به سند امثال کتاب تحف العقول نیست تا اشکال شود مولف خودش گفته چون روایات کتاب اخلاقی هستند نیازی به سند ندارد لذا سند آنها حذف کرده پس سند ندارد. بنابراین حتی از جهت روایت تحف العقول سند را توثیق نمی کند بلکه آنچه سند را درست می کند اینکه محدود به توثیق علما رجال نشود بلکه مانند قدماء روایت محور بودن و با شواهد غیر رجالی می توان سند را درست کرد. در نتیجه رساله حقوق از جهت سند دارای رساله های فاخر است.

« لانک تعبده» در رساله حقوق به این معنی است که چند چیز زیر مجموعه حق الله است مانند اوامر و نواهی، عبادات خواه، بالمعنی الاعم اتیان اوامر و نواهی یا بالمعنی الاخص باشد حق الله است. کمتر حق خداوند به پاس نعمت های بیشمار خواندن نماز است. اطاعت پیامبر و اولو الامر نیز زیر مجموعه الله است. یعنی خداوند می فرماید حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرستاده و پیامبر الهی است حق الله در اطاعت پیامبر است. نیز اطاعت از اولو الامر حق الله است. خداوند می فرماید: یا ایا الذین امنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولوالامر منکم، که تکرار نشدن امر به اطاعت بر اولو الامر گویای این است که اطاعت از اولو الامر اطاعت خداوند و پیامبر است. از دیگر حقوق خداوند حدودی که بخاطر ارتکاب گناه و نواهی مانند ارتکاب زنا و شرب خمر، حد این گناهان مجازات و حق الهی است. از دیگر حقوق الله وقف بر مصالح عامه است مانند وقف مساجد، صدقات واجب، صوم، حج، و نماز که از مصادیق حق الله شمرده می شوند

حق الناس

حقوقی که عقلاء به عنوان حق بین خود پذیرفته و قرار داده اند، شارع مقدس آنها را امضاء کرده است. ضمان ها و دیون و نیز استفاده از مشاعات مانند خبایان ها و بازرها از حقوق مردم است. برخی حقوق بشر را مطرح می کنند با انگیزه طبیق حقوق اسلامی بر حقوق بشر است در حالی که قابل تطبیق نیستند چون مبنای حقوق بشر برای خداوند حقی قائل نیستند لذا در اهانت به قرآن و پیامبر منافات با حقوق بشر نمی داند. اما حقوق عقلاء قبل از حقوق بشر مورد تایید اسلام بوده است. در نتیجه اگر بخواهیم زیر مجموعه حقوق بشر قرار داد حق الناس است.

حقوق مشترک بین خداوند و مردم

مانند حد سرقت، و حد قذف. حق الناس از جهتی از حق الله با اینکه خداوند به مراتب بالاتر از مردم است. درباره شهید نقل شده که همه گناهانش بخشیده می شود مگر دین که مثال حق الناس است.