درس خارج اصول آیت الله خلخالی

95/12/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:خاتمه / اصول عمليه قاعده لا ضرر ولا ضرار

بحث ما منتهي به فروع شد كه هر كدام خصوصيتي دارد.

عبارت استاد اين است: «(فرع) إذا اعتقد المكلف فقدان الماء، أو كون استعماله ضررا عليه، فتيمم و صلى، ثم انكشف الخلاف، فهل يحكم بصحة ما أتى به، و عدم وجوب الإعادة إذا كان الانكشاف في أثناء الوقت، و عدم وجوب القضاء فيما إذا كان الانكشاف بعد الوقت؟ وجوه: نسب المحقق النائيني (ره) الحكم بالصحّة و عدم وجوب الإعادة إلى المشهور، و ذكر في تقريبه أن موضوع التيمم من لم يتمكن من استعمال الماء و من اعتقد فقدان الماء، فهو غير متمكن من استعماله فالموضوع محرز بالوجدان، فصح تيممه. و كذا الحال في معتقد الضرر، فانه من يعتقد عدم وجوب الوضوء غير متمكن من امتثاله، و لو كان اعتقاده مخالفا للواقع.

أقول أما ما ذكره في من اعتقد عدم وجود الماء فمتين جدا، فان التمكن لا يدور مدار الواقع، بل يدور مدار الاعتقاد، فان الإنسان ربما يموت عطشا و الماء في رحله، بل نقول ان الماء موجود دائما لعدم كون الأرض خالية من الماء غاية الأمر أنه لا يتمكن من استعماله.و أما من اعتقد الضرر مع عدم الضرر في الواقع فالحكم بعدم تمكنه من استعمال الماء مبنى على القول بحرمة الإضرار بالنفس فان المعتقد بالمنع الشرعي عاجز عن الامتثال، إذ الممنوع الشرعي كالممتنع العقلي. و أما بناء على ما ذكرناه من عدم حرمة الإضرار بالنفس، فالمكلف متمكن من استعمال الماء مع العلم بالضرر غاية الأمر انه يعتقد ترخيص الشارع له بترك الوضوء و الاكتفاء بالتيمم إرفاقا و امتنانا، فإذا انكشف عدم الضرر ينكشف بطلان التيمم و عدم ترخيص الشارع فيه من أول الأمر. هذا هو مقتضى القاعدة مع قطع النّظر عن الاخبار و لكن وردت في المقام روايات تدل على جواز التيمم بمجرد خوف الضرر، فإذا ثبت جواز التيمم مع الخوف المنطبق على مجرد الاحتمال العقلائي بمقتضى هذه الروايات ثبت جوازه مع اعتقاد الضرر قطعا، فيحكم بصحة التيمم من جهة كون الخوف تمام الموضوع بمقتضى الروايات، و لا يضره انكشاف عدم الضرر في الواقع. نعم بعد الانكشاف ينقلب موضوع الخوف أمنا، هذا كله فيما إذا انكشف الخلاف بعد خروج الوقت و أما إذا انكشف الخلاف في أثناء الوقت فالحكم بالصحّة و عدم وجوب الإعادة مبني على أن جواز التيمم منوط بعدم وجدان الماء، و عدم التمكن من استعماله في جميع الوقت أو بعدم التمكن منه حال الإتيان بالعمل، و لا يعتبر عدم التمكن منه في جميع الوقت. و هذا هو منشأ الاختلاف في جواز البدار إلى العمل مع التيمم و عدمه‌».[1]

اگر شخصي كه عزم نماز خواندن دارد و معتقد است كه آب نيست يا اينكه آب هست اما اعتقاد دارد كه آب براي شخص ضرر دارد. بعد معلوم مي شود كه هم آب بوده و هم ضرر نداشته، اين فرد بايد چه كند؟ آيا نمازها صحيح است يا خير و نياز به اعاده در وقت يا قضا در خارج وقت نمي باشد؟ در اين فرع چند قول است:

قول اول: محقق نائيني به مشهور نسبت داده اند كه اين عبادت صحيح است و نياز به اعاده يا قضاء نمي باشد. چون موضوع تيمم براي كسي است كه متمكن نباشد و كسي كه اعتقاد دارد آب نيست يا ضرر دارد، دنبال آب نمي رود و تيمم مي كند تا نماز بخواند.

سيدنا الاستاذ مي فرمايد: اينكه شما گفتيد عبادتش صحيح است نسبت به كسي كه اعتقاد دارد كه آب ندارد، صحيح است. چون تمكن دائر مدار واقع نيست و دائر مدار اعتقاد است چون امكان دارد تمكن داشته باشد اما اعتقاد چيز ديگري باشد مثلا آب در خانه است اما شخص خبر ندارد و اعتقاد دارد كه آب ندارد. و بلكه هميشه همراه انسان آب است به اينكه در زير زمين هميشه آب است اما فرد تمكن ندارد و اعتقاد به عدم تمكن دارد و همين موضوع تيمم است و عبادت با تيمم صحيح است. اما نسبت به كسي كه اعتقاد به ضرر داشت و بعد فهميد ضرر نداشته، اگر اضرار به نفس حرام باشد، تيمم و عبادت صحيح است اما اگر مثل ما قائل به عدم حرمت اضرار به نفس شديد، عبادت صحيح نيست و در وقت بايد اعاده كند و در خارج وقت بايد قضاء كند. چون بين اين دو مورد (اعتقاد به عدم تمكن از آب – اعتقاد به ضرر) فرق است به اينكه در اعتقاد ضرر در جايي كه ضرر ندارد گفتيم كه ضرر به نفس حرام نيست و شارع بخاطر ضرر ترخيص كرده است و زماني كه بفهمد ضرر نداشته، معلوم مي شود كه شارع ترخيص نداده بايد عبادت را تكرار كند.

اين نسبت به قاعده اوليه بدون در نظر گرفتن اخبار بود اما رواياتي در اين باب داريم كه مي گويد:

اين روايات در وسائل در باب جواز تيمم در جايي كه آب به اندازه ضرورت خوردن است، آمده است:

منها: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ يَعْنِي عَبْدَ اللَّهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: فِي رَجُلٍ أَصَابَتْهُ جَنَابَةٌ فِي السَّفَرِ وَ لَيْسَ‌ مَعَهُ‌ إِلَّا مَاءٌ قَلِيلٌ وَ يَخَافُ إِنْ هُوَ اغْتَسَلَ أَنْ يَعْطَشَ قَالَ إِنْ خَافَ عَطَشاً فَلَا يُهَرِيقُ مِنْهُ قَطْرَةً وَ لْيَتَيَمَّمْ بِالصَّعِيدِ فَإِنَّ الصَّعِيدَ أَحَبُّ إِلَيَّ».[2]

از امام سوال مي كند فردي در سفر است كه جنب شده و همراه آن فقط مقدار كمي آب وجود دارد و مي ترسد اگر با آن آب غسل كند، عطش بر او غلبه كند، چه كند؟ حضرت فرمودند: اگر ترس از عطش و تشنگي دارد قطره اي از آن را نريزد و بايد با صعيد تيمم كند كه صعيد نزد من محبوبتر است.

منها: «وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ وَ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ حُسَيْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ مُحَمَّدٍ الْحَلَبِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْجُنُبُ يَكُونُ مَعَهُ الْمَاءُ الْقَلِيلُ فَإِنْ هُوَ اغْتَسَلَ بِهِ خَافَ الْعَطَشَ أَ يَغْتَسِلُ بِهِ أَوْ يَتَيَمَّمُ فَقَالَ بَلْ يَتَيَمَّمُ وَ كَذَلِكَ إِذَا أَرَادَ الْوُضُوءَ».[3]

مي گويد همراه جنب، آب كمي است، اگر با آن غسل كند از خطر تشنگي مي رسد، آيا غسل كند يا تيمم كند؟ حضرت فرمودند: تيمم كند و حتي اگر نسبت به وضو هم همين مشكل ايجاد شد، باز هم تيمم كند.

منها: «عَنْهُ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَكُونُ مَعَهُ الْمَاءُ فِي السَّفَرِ فَيَخَافُ قِلَّتَهُ قَالَ يَتَيَمَّمُ بِالصَّعِيدِ وَ يَسْتَبْقِي الْمَاءَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَهُمَا طَهُوراً الْمَاءَ وَ الصَّعِيد».[4]

منها: «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يُجْنِبُ وَ مَعَهُ مِنَ الْمَاءِ قَدْرُ مَا يَكْفِيهِ لِشُرْبِهِ أَ يَتَيَمَّمُ أَوْ يَتَوَضَّأُ قَالَ يَتَيَمَّمُ أَفْضَلُ أَ لَا تَرَى أَنَّهُ إِنَّمَا جُعِلَ عَلَيْهِ نِصْفُ الطَّهُور».[5]

فردي به اندازه آب به همراه دارد كه براي خوردن كافي است، آيا وضو بگيرد با آن يا تيمم كند و آن را براي خوردن نگه دارد؟ حضرت فرمودند: تيمم كند آيا نمي بيني خداوند نصف طهور را صعيد قرار داده است؟

بعد استاد مي فرمودند: خوف در اين روايات، احتمال عقلائيه است كه معصوم مي فرمايد تيمم صحيح است و اگر اين احتمال، تبديل به قطع و اعتقاد قطعي شد كه بحث ما است، در اين صورت يقينا تيمم صحيح است و اگر بعد وقت كشف خلاف شد، اين كشف ضرر نمي زند و عبادت صحيح است و اگر در اثناء وقت هم فهميد، باز همين حكم جاري است و عبادت صحيح است.


[1] مصباح الاصول، سيد ابوالقاسم خويي، ج2، ص556.
[2] وسائل الشيعه، حرعاملي، ج3، ص388، ابواب تيمم، باب25، ح1، ط آل البيت.
[3] وسائل الشيعه، حرعاملي، ج3، ص388، ابواب تيمم، باب25، ح2، ط آل البيت.
[4] وسائل الشيعه، حرعاملي، ج3، ص388، ابواب تيمم، باب25، ح3، ط آل البيت.
[5] وسائل الشيعه، حرعاملي، ج3، ص389، ابواب تيمم، باب25، ح4، ط آل البيت.