موضوع: تنبیه پنجم در حسن
احتیاط و اختلال نظام/ تنبیهات اصل برائت
خلاصه بحثاین
تنیبه به سه مطلب میپردازد که عبارت باشند
از؛
مطلب اول: حسن احتیاط که در جلسه قبل
به آن اشاره شد.
مطلب دوم: اینکه تکرّر احتیاط
درتمام شبهات (واجبات و محرمات)، موجب اختلال نظام میشود و اختلال نظام هم
شرعاً مردود است لذا مانع حسن احتیاط میگردد به تعبیری
حسن احتیاط، مقیّد است به عدم اختلال نظام.
مطلب سوم: تبعیض در احتیاطسؤال
اینست که چگونه باید تبعیض در احتیاط نمود تا اختلال نظام
پیش نیاید؟
جواببرای
تبعیض در احتیاط سه ملاک و صورت، بیان شده است که عبارتند از؛
یک: تبعیض در احتیاط به
لحاظ أقل و أکثر
دو: تبعیض احتیاط به لحاظ
اهمیت نفس احتمال
سه: تبعیض احتیاط به لحاظ
محتمل
ظاهر
عبارت مرحوم آخوند همین صورت سوم را میرساند، قال رحمه الله: ...
ما لم يخل بالنظام فعلا فالاحتياط قبل ذلك مطلقا يقع حسنا كان في الأمور
المهمة كالدماء و الفروج أو غيرها و كان احتمال التكليف قويا أو ضعيفا كانت الحجة على
خلافه أو لا كما أن الاحتياط الموجب لذلك لا يكون حسنا كذلك و إن كان الراجح لمن التفت
إلى ذلك من أول الأمر ترجيح بعض الاحتياطات احتمالا أو محتملا فافهم.
[1] توضیح المطالبمطلب اول: حسن احتیاطدر
این مطلب هیچ بحثی نیست یعنی هرچند امارهای
داشته باشیم بر اینکه، این عمل، واجب نیست یا حرام
نمیباشد باز هم میتوان از باب حسن احتیاط، اولی را
انجام داد و دومی را ترک نمود چون اماره، علم تعبّدی است نه علم
وجدانی.
مطلب دوم: مانعیت اختلال نظاماین
مطلب هم واضح است که اختلال نظام شرعاً مطلوب نیست، اما چون مقول به
تشکیک میباشد و نسبت به افراد و حالات آنها، مختلف و متفاوت است حسن احتیاط
هم نسبت به افراد و حالات آنها فرق میکند.
مطلب سوم: ملاک تبعیض در احتیاطصورت اول: تبعیض در احتیاط به لحاظ افرادتبعیض
در احتیاط گاهی در افراد عرضی است مثلاً کمی در صلاة و
کمی در صوم و کمی در زکات و... احتیاط بشود، وگاهی
احتیاط در افراد طولی است مثل اینکه فقط و به صورت مدام در صلاة،
احتیاط شود.
سیدناالاستاد
به استناد حدیث شریف « قَالَ علیه
السلام:
قَلِيلٌ مَدُومٌ عَلَيْهِ خَيْرٌ مِنْ كَثِيرٍ
مَمْلُولٍ مِنْهُ»
[2]،
میفرمود: شاید بتوان گفت، احتیاط به این نحو بهتر باشد
از احتیاط در افراد عرضی.
[3] صورت دوم: تبعیض بلحاظ شدت و ضعف احتمال یا محتملاگر حکم
یک عملی، مظنون است و در مقابل، حکم عمل دیگر، مشکوک یا
موهوم باشد در اینجا، برای تبعیض در احتیاط، احتمال
اقوی (ظنی)، مقدّم میشود در اینجا به لحاظ نفس صفت
نفسانی (ظن و شک و وهم) یکی بر دیگری مقدم میشود،
ولکن گاهی تقدّم به خاطر خود مظنون است چون مثلا مظنون، در واجب است مثل
اینکه ظنّ به وجوب سوره در نماز داشته باشیم و در مقابلش، حکم
دیگر در مستحبات نماز باشد مثلاً شک در استحباب قنوت برای نماز داشته
باشیم، این صورت از عبارت آخوند به دست میآید.
قال
فی الکفایه:
أنه قد عرفت
حسن الاحتياط عقلا و نقلا و لا يخفى أنه مطلقا كذلك حتى فيما كان هناك حجة على عدم
الوجوب أو الحرمة أو أمارة معتبرة على أنه ليس فردا للواجب أو الحرام ما لم يخل بالنظام
فعلا فالاحتياط قبل ذلك مطلقا يقع حسنا كان في الأمور المهمة كالدماء و الفروج أو غيرها
و كان احتمال التكليف قويا أو ضعيفا كانت الحجة على خلافه أو لا كما أن الاحتياط الموجب
لذلك لا يكون حسنا كذلك و إن كان الراجح لمن التفت إلى ذلك من أول الأمر ترجيح بعض
الاحتياطات احتمالا أو محتملا فافهم.
[4]هذا
تمام الکلام فی التنبیهات.