موضوع: انحلال علم اجمالی /
بررسی بیان اول دلیل عقلی
خلاصه بحثبحث
به دلیل عقلی رسیده بود که بیان اولش، علم اجمالی
بود که گفته شد علم اجمالی به احکامی در شرع داریم و احکام
موجود در امارات هم، کافی و پاسخگوی آنها نیست لذا علم
اجمالی منجّز میشود و منحل نمیشود پس باید در موارد
شبهه، احتیاط نمود.
جواببا
تقسیم علم به سه قسم علم اجمالی کبیر، متوسط و صغیر و
بیان اینکه هر یک از آن علوم، منحل به دیگری
میشود تا مقداری که عدد معلوم بالتفصیل، کافی از آن
مقدار معلوم بالاجمال باشد تا موجب انحلال آن گردد که بنابراین علم
اجمالی مزبور،منجّز نمیشود تا احتیاط را واجب نماید،
تفصیل اشکال را در جلسه قبل گفتیم.
ان قلتاین
انحلال را نمیپذیریم و مقدار معلوم بالاجمال با این
مواردی که در امارات آمده منحل نمیشود و به عبارت دیگر
این راه تعادل بین مقدار دو علم، مورد قبول نیست.
قلتراه
دیگری هم برای انحلال وجود دارد که نیاز به دو مقدمه
دارد:
مقدمهی اول: حقیقت علم اجمالی و حقیقت حلّ
علم اجمالی چیست؟حقیقت
علم اجمالی، عبارتست از قضیهی واحدهای که مرکب باشد از
دو یا چند امر مردد مثل اینکه علم به نجاست ظرفی داریم که
مردد است بین این چند ظرف موجود.
اما
حقیقت حلّ علم اجمالی به این است که این قضیه، منحلّ
شود به یک قضیه معلومه و یک قضیه مشکوکه، چناچه در علم
اجمالی چنین تبدیلی صورت گرفت، علم اجمالی منحلّ
میشود و دیگر منجّز و لازمالاتباع نخواهد بود مثلا در همان مثال ظرف
نجس در مثال ظروف موجود، اگر امارهای گفت: ابن ظرف نجس است، ظروف
دیگر همه مشکوک به شک ساری شده و از دایره تنجّز علم
اجمالی، خارج میگردد.
مقدمه دوم: اقوال علما در حجیت امارات قول اول: قول محقق نائینی
(کاشفیت)
[1]ایشان
قائل به کشف تعبدی هستند یعنی امارات تعبّدا کشف از واقع
میکند، گاهی من، علم به امری پیدا میکنم و واقع
برای من کشف میشود و گاهی شارع میگوید: قول زراره
حجّت است پس با تعبّد شارع از راه قول وی برای من کشف واقع میگردد.
قول دوم: مرحوم آخوند (تنجیز و
تعذیر)
[2]ایشان
مؤدای امارات را تعذیر و تنجیز میدانند یعنی
بعد از حجیِت اماره، چنانچه طبق آن عمل کردید اگر مطابق واقع بود،
واقع منجّز است و اگر مخالف واقع بود، معذور هستید.
قول سوم: که به مشهور نسبت داده شده
(سببیّت)
بر
اساس این قول، طبق مدلول اماره، جعل مماثل میشود یعنی
مثل مفاد روایت، جعل حکم میشود نه جعل حکم اولی بلکه جعل حکم
مماثل، پس حجیّت، سبب جعل حکم، طبق مفاد اماره میشود.
بررسی اقوالاما قول مرحوم نائینی (کشف)طبق
این گفتار، علم اجمالی به راحتی منحل میشود چون همانطور
که علم، کشف میکند، اماره هم کشف میکند پس اگر علم اجمالی،
عام باشد با خاص اماره، تخصیص میخورد.
اما قول مرحوم آخوند (تنجیز و تعذیر)مرحوم
نائینی میفرمایند: حلّ علم اجمالی طبق قول مرحوم
آخوند سخت است و مرحوم سیدالاستاذ هم این مطلب را تصدیق
میکنند. سیأتی
قال
رحمه الله:
أما على القول بان المجعول في باب الأمارات هو
نفس الطريقية و المحرزية فالامر واضح، لأن قيام الأمارة يوجب العلم بالواقع تعبدا.
و كما تنقلب القضية المنفصلة إلى حمليتين بالعلم الوجداني، كذلك تنقلب إليهما بالعلم
التعبدي فقيام الأمارة على ثبوت التكليف بمقدار المعلوم بالإجمال يوجب انحلال العلم
الإجمالي لا محالة. و أما على القول بان المجعول في باب الأمارات هي المنجزية و المعذرية فقد
يستصعب الانحلال، و هو في محله لو قلنا باشتراط منجزية الأمارات بالوصول بمعنى ان المنجز
هي الأمارات الواصلة إلى المكلف لا الأمارات بوجودها الواقعي.
[3]