موضوع: بررسی کلام صاحب کفایه در سیره
خلاصه
بحث در ادلّه حجیت خبر واحد بود که استدلال به آیات و روایات بیان شد و اما اجماع، پنج صورت داشت که صورت پنجم را پذیرفتیم، سپس بحث از سیره شد و اکنون نوبت سخن مرحوم آخوند نسبت به این مطلب است.
کلام صاحب کفایه
قال (رحمه الله تعالی):
و هو دعوى استقرار سيرة العقلاء من ذوي الأديان و غيرهم على العمل بخبر الثقة و استمرت إلى زماننا و لم يردع عنه نبي و لا وصي نبي ضرورة أنه لو كان لاشتهر و بان و من الواضح أنه يكشف عن رضا الشارع به في الشرعيات أيضا.
[1]
ایشان قیام سیره را، قبول دارند، اما نزاع و بحث، در رادع از این سیره است، که آیا با آیات ناهیه، از او، ردع و منع میشود یا خیر؟
ایشان سه جواب از این توهم میدهند؛
جواب اول: این آیات یک ارشاد عقلی، آن هم مربوط است به اصول اعتقادی، که از اتّباع ظنّ در آنجا، نهی میکند.
جواب دوم: اگر هم، مورد آنها را، أعم بدانیم و شامل فروع (احکام) هم بشوند، مراد از نهی، تبعیّت از ظنونی است که شارع آن را، معتبر نکرده باشد مثل شهرت فتوائی و أمثال آن.
جواب سوم: اگر این آیات، رادع باشند، مستلزم دور، خواهد بود پس نمیتواند رادع باشند، و کلامی که موجب دور گردد، نزد عرف ملغی است.
قال (رحمه الله): إن قلت يكفي في الردع الآيات الناهية و الروايات المانعة عن اتباع غير العلم و ناهيك قوله تعالى و لا تقف ما ليس لك به علم و قوله تعالى و إن الظن لا يغني من الحق شيئا.
قلت لا يكاد يكفي تلك الآيات في ذلك فإنه مضافا إلى أنها وردت إرشادا إلى عدم كفاية الظن في أصول الدين و لو سلم فإنما المتيقن لو لا أنه المنصرف إليه إطلاقها هو خصوص الظن الذي لم يقم على اعتباره حجة لا يكاد يكون الردع بها إلا على وجه دائر و ذلك لأن الردع بها يتوقف على عدم تخصيص عمومها أو تقييد إطلاقها بالسيرة على اعتبار خبر الثقة و هو يتوقف على الردع عنها بها و إلا لكانت مخصصة أو مقيدة لها كما لا يخفى.
[2]
بیان دور
منع از حجیّت سیره، متوقّف است به اینکه، سیره مخصّص عموم آن آیات، نباشد، و عدم تخصیص عموم آیات، متوقّف است بر اینکه این آیات، رادع از سیره باشند، پس رادعیت آنها، متوقف است بر خودش، و هذا دورٌ.
لایقال: این اشکال دور، در طرف حجّیت سیره هم وجود دارد، بنابراین چون حجیت سیره مستلزم دور محال است نمیتواند معتبر باشد.
بیان دور دوم: حجّیت سیره، متوقف است بر اینکه، آیات رادع از او نباشند و عدم رادعیّت آیات از سیره متوقّف است بر اینکه سیره معتبر باشد، پس حجیت سیره، متوقف شد به اعتبار خودش، و هذا دورٌ محالٌ.
فإنّه یقال: اگر در حجّیت سیره، ثبوت عدمالردع، لازم باشد، دور لازم میآید، چراکه إثبات آن، متوقّف خواهد بود بر اعتبار سیره، فیوجب الدور، اما اگر در حجّیت سیره، مجرد عدمالردع را، کافی بدانیم (کما إختاره الآخوند)، دور لازم نمیآید،چون عدمالردع، إثبات نمیخواهد. شاهد و نظیر این، وجود سیره است در مقام إطاعت و معصیت، که با صدق مخالفت، مستحق عقاب میباشد و با موافقت، مستحق ثواب میگردد، ولو با واقع مطابقت نداشته باشد، این سیره، در شرع متَََّبَع است تا زمانی که دلیلی بر منعش وارد نشود.
[1]
کفایة الاصول، آخوند خراسانی، ص303.
[2]
کفایة الاصول، آخوند خراسانی، ص303.