درس خارج اصول آیت الله خلخالی

92/07/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: بررسی استدلال به آیه کتمان/ استدلال به آیات بر حجیّت خبر واحد
  بحث رسید به استدلال به آیه‌ی کتمان، قال الله تبارک و تعالی: إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَ الْهُدَى‏ مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّهُ لِلنَّاسِ فىِ الْكِتَابِ أُوْلَئكَ يَلْعَنهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنهُمُ اللَّعِنُونَ. [1]
 ابتدا برای کشف بهتر از مراد آیه به نقل مجمع البیان در شأن نزول آن می‌پردازیم و بعد به بررسی مدلولش.
 قال مجمع البیان فی شأن النزول:‏
 المعني بالآية اليهود و النصارى مثل كعب بن الأشرف و كعب بن أسد و ابن صوريا و زيد بن التابوه و غيرهم من علماء النصارى الذين كتموا أمر محمد (صلی الله علیه وآله) و نبوته و هم يجدونه مكتوبا في التوراة و الإنجيل مثبتا فيهما عن ابن عباس و مجاهد و الحسن و قتادة و أكثر أهل العلم و قيل إنه متناول لكل من كتم ما أنزل الله و هو اختيار البلخي و هو الأقوى لأنه أعم فيدخل فيه أولئك و غيرهم‏. [2]
 قبل از بررسی، تقریب استدلال به آیه را بیان می‌کنیم:
 بیان التقریب: مثلا اگر زراره از امام علیه السلام شنیده است که فرموده‌اند: «الخمر نجس» بعد ما از زراره در مورد خمر سوال می‌کنیم که امام علیه السلام در مورد آن چه فرمودند؟ در اینجا وظیفه‌ی زراره است که اظهار نماید، چرا که، اگر کتمان نماید لعن در آیه، وی را شامل می‌شود پس اظهار ما انزل الله، بر وی واجب است و اگر اظهار بر وی واجب شد، عمل بر ما هم، واجب می‌گردد و الّا، لازم می‌آید وجوب اظهار، لغو باشد و از این ملازمه، همان حجیّت خبر واحد،به دست می‌آید چون حجیّت، امری دو طرفه است، یکی مربوط به راوی، که باید اظهار نماید و حق را بگوید، و دیگری نسبت به منقول الیه، که باید قبول نماید.
 تنظیر آیه: نظیر این آیه‌ی شریفه، آیه‌ی «والمطلقات یتربصنّ بانفسهنّ ثلاثه قروء و لا یحل لهنّ ان یکتمنّ ما خلق الله فی أرحامهنّ إن کنّ یؤمنّ بالله و الیوم الآخر» [3] چون اگر حامل باشد، عده‌اش به وضع حمل اوست نه گذراندن سه طهر یا سه حیض.
 به هر حال، همانطور که بر وی، اظهار حق، واجب است بر ما هم، قولش معتبر است و بر قولش باید ترتیب اثر داد و نیاز به اقامه‌ی بیّنه و دلیل دیگر نیست.
 اشکال: مورد آیه، جائیست که امر فی نفسه، ظاهر است و لکن ما آن را پنهان می‌کنیم مثل نبوّت پیامبر، که با اظهار نبوّت به دست ایشان و آوردن معجزه و نزول قرآن، خود روشن است، اما برخی آن را تاویل و تحریف می‌کنند تا امر حضرت نبوّت را، کتمان نماید در حالیکه محل و مورد بحث ما، جائیست که فی نفسه مخفی است نه آشکار، پس بنابراین، نمی‌شود برای ما نحن فیه (حجیّت خبر واحد) به این آیه‌ی شریفه، استدلال نمود.


[1] بقره/سوره2، آیه159
[2] مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج1، ص 446.
[3] بقره/سوره2، آیه228