موضوع: توجیه اصولی بودن بحث خبر واحد/ حجیت خبر واحد
خلاصه بحث
گفته شد بحث خبر واحد از مباحث مهم اصول است و استنباط بسیاری از احكام شرعیه، متوقف بر اعتبار آن میباشد و چنانچه آن را معتبر ندانیم باید قائل به انسداد باب علمی به احكام گردیم.
برای اصولی كردن این مبحث، كلامی از مرحوم شیخ انصاری گفته شد كه با اشكال آن بیان كردیم.
خلاصه بیان شیخ اعظم:
حاصل بیان ایشان این بود كه، برای اثبات اصل صدور سنّت، ما به بحث خبر واحد احتیاج داریم، بنابر این بحث از آن، بحث از احوال موضوع یعنی سنّت میباشد.
مخفی نماند كه ایشان ملتزم به این هستند كه موضوع علم اصول همان ادلهی اربعه میباشد.
اشكال: در جواب گفتیم كه تنها صدور تعبّدی از میان اقسام صدور، ممكن است كه بنابر آن، بحث از آن صدور، بحث از عوارض خبر واحد خواهد بود نه سنّت.
كلام محقّق اصفهانی:
ایشان در توجیه و تصحیح سخن شیخ اعظم(ره) میفرمایند: برای تشبیه شیئ به شیئ دیگر سه چیز لازم است،
یك: منزّل یا مشبّه
دو: منزّل علیه یا مشبّه علیه
سه: وجه تنزیل یا همان وجه شبه،
در مثال «زید كالاسد فی الشجاعة» برای اینكه شجاعت زید را برسانیم آن را به شیر تشبیه نمودیم، در این بیان، موضوع إخبار و تشبیه، زید قرار گرفته است، البته گاهی میتوانیم آن را به صورت دیگری هم بیان كنیم، یعنی به این صورت كه، اسد، موضوع إخبار و تشبیه قرار بگیرد، یعنی بگوییم: «أسد منزّل علیه زید است در شجاعت».
نظیر این دو صورت در بحث ما، هم جاری است یعنی به دو صورت، خبر واحد به سنّت تنزیل داده میشود،
صورت اول: اینكه بگوییم: «خبر واحد بمنزلهی سنّت است در وجوب عمل طبق آن»
صورت دوم: بگوییم: «سنّت، منزّل علیهی خبر واحد است در وجوب عمل طبق آن».
حال با توجّه به این، اگر در صدور تعبدی كه شیخ اعظم(ره) فرموده، تنزیل به صورت اول باشد، بحث از عوارض خبر خواهد شد نه از عوارض سنّت، ولی اگر بیان تنزیل، به صورت دوم باشد، بحث از عوارض سنّت میشود و بدون هیچ محذوری، بحث از مسائل اصولی خواهد بود.
اشكال سیدنا الاستاد:
اولا؛ مجعول در باب امارات طریقیت است، نه اینكه مودای اماره نازل منزلهی واقع قرار بگیرد، تا اینكه شما در كیفیت تنزیل صحبت كنید.
ثانیا؛ غرض بحث اصول به همان صورت اول است یعنی بحث در اینست كه؛ آیا خبر واحد نازل منزله سنّت واقع میشود یا خیر؟ بنابر این بحث از آن، بحث از عوارض خبر است نه سنّت.
التحقیق فی الجواب؛
در اول اصول گفته شد، اگر الزاما، هر علمی باید موضوع داشته باشد، نیازی نیست كه موضوع علم اصول را، منحصر به ادله اربعه نماییم همانطور كه شیخ اعظم قائل شدند، بلكه موضوعش، عنوان كلی خواهد بود كه موضوعات مسائل آن، بر او منطبق باشد، والّا صحیح اینست كه، لازم نیست در هر علمی، دنبال موضوع باشیم، كه بنابر این مبنا، اشكال از اساس مندفع خواهد شد.
[1]
[1]
مصباح الأصول، تقریر بحث السید أبوالقاسم الخوئی(سید محمد واعظ حسینی)، ج2، ص148.