درس خارج اصول آیت الله خلخالی

92/01/21

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع : حجيت ظواهر قرآن
 بحث دوم كه در حقيقت شامل بحث كبروي اختصاص حجيت به مقصودين به افهام و دو بحث صغروي سوم و چهارم بود بيان شد و گذشت.
 بحث پنجم: حجيت ظواهر الفاظ قرآن كريم
 نزاع ما در اينجا با بعضي از اخباريين مي باشد آنها براي مدعي خود شش وجه بيان كردند كه دو وجه آن منع كبري مي كند يعني عدم حجيت ظواهر و چهار وجه ديگر آن منع صغري ميكند يعني عدم وجود ظهوري براي ما تا به آن اخذ كنيم.
 مقدمه : قبل از بيان وجوه توجه و دقت به دو آيه از قرآن كريم خالي از فائده نيست.
 1_ قوله تعالي : " كما ارسلنا فيكم رسولا منكم يتلوا عليكم آياتنا و يزكيكم و يعلمكم الكتاب و الحكمة و يعلمكم ما لم تكونوا تعلمون " [1]
 2_ قوله تعالي : " لقد من الله علي المؤمنين اذ بعث فهم رسولا من انفسهم يتلوا عليهم آياته و بزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمة و ان كانوا من قبل لفي ضلال مبين " [2]
 از اين نحو آيات استفاده مي شود كه فهم آيات ممكن است و قابل تعلم مي باشد علاوه بر اينكه درآيه اول خطاب به خود مردم مي باشد البته در تعلم آن محتاج معلم مي باشيم چطور بي نياز باشيم در حاليكه ساير كتب مثل كفايه و ...محتاج استاد هستيم البته آيات قرآني پر است از نكات مهم كه جاي طرحش نيست مثلا يكي از وظايف رسول كه خدا بخاطر او بر ما منت نهاده تلاوت آيات اوست بهر حال وجوه ذكر شده بايد بررسي شود هرچند در آنچه علماء آوردند كفايت است.
 وجه اول: اين وجه منع صغري مي كند به اين بيان كه قرآن مشتمل بر رموزي است كه براي ما ظاهر نيست مثل حروف مقطعه كه در اوائل بعضی سور آمده است.
 جواب وجه اول:
 اولا: اين سخن سبكي است كه بخاطر بعض موارد از ظهورات آن دست بر داريم.
 ثانيا: تحقق اعجاز قرآن در خارج بين مردم كه برخي ايمان آوردند و برخي افتراء سحر مبين را زدند با اين سخن منافات دارد.
 ثالثا: روايات داله بر عرضه روايات متعارضه به قرآن بر تشخيص صحيح از سقيم آن شاهد صدقي بر جواز تمسك به كتاب عزيز مي باشد .
 وجه دوم: اينهم منع صغري مي كند به اين صورت كه ما رواياتي داريم بر اينكه قرآن داراي مضامين عاليه اي است كه كسي نمي فهمد مگر مخاطب آن باشد مثل " انما يعرف القرآن من خوطب به " [3] امثال اين حديث را چنين معنا كردند قرآن با ما سخن نگفته بلكه مخاطبش پيامبر و ائمه عليهم السلام مي باشند و ما تنها منحصرا از راه بيانات ايشان مي توانيم بهره ببريم.
 جواب وجه دوم: قرآن دو جهت دارد 1_ ظواهر آن كه محل بحث ماست كه براي همه عارفين به لغت قابل فهم است 2_ بطون قرآن كه فقط از راه معصومين عليهم السلام قابل دست رسي مي باشد.
 وجه سوم : اينست كه قرآن ظهور دارد ولي مسلما به همراه قرائني است منفصله كه موجب تغيير ظاهر آن و مانع عمل به آن مي شود وچون ما از آن اطلاع نداريم حق تمسك به آنها را هم نداريم و به اصطلاح علمي اجمال حكمي داشته و حجت نيست.
 جواب وجه سوم : وجود اين قرائن تنها وجوب فحص را اثبات مي كند نه اينكه ظواهر راسا حجت نباشد نظير آنچه در اطلاقات و عمومات روايات وجوب فحص مي آيد كه بعد از فحص تمسك جايز خواهد بود . [4]


[1] . سوره بقره _151
[2] . سوره آل عمران _164
[3] . الوسائل ج27 ابواب صفات القاضي باب9 ح 1و10 و..
[4] . مصباح الاصول از موسوعه ج47 ص143