درس خارج اصول آیت الله خلخالی

91/02/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع بحث : تخصیص عام به مفهوم موافق و مخالف
 
 توضیح بحث با مثال
 تخصيص عام به مفهوم موافق
 خداوند متعال می فرماید: «احلّ لكم ماوراء ذلكم» اين آیه دلالت می کند که نکاح با هر زنی جائز است مگر با مستثنیات؛ این عام است.
 در برخي از روایات آمده است كه اگر كسي با زن در عده، زنا يا تزويج كند با علم به اينكه او در عده است حرام ابدي مي شود.
 مفهوم موافق اين عبارت آن است كه اگر كسي با ذات بعل زنا یا تزویج كند به طریق أولی حرام ابدي مي شود كه اين مخصّص آيه كريمه است.
 تخصيص عام به مفهوم مخالف
  مثال اول: «ان الظن لا يغني من الحق شيئاً» این آیه دلالت بر عدم حجيت ظن دارد مطلقاً و خاصِّ آن، مفهوم مخالف آيه «ان جائكم فاسق بنبأ فتبيّنوا» است كه البته در مفهوم مخالفش دو بيان شده است:
 البته مفهوم وصف را بسیاری از اصولیان منکرند و حق هم همین است.
 قد يقال: كه مراد از مفهوم اين است كه ان لم يجي الفاسق بنبأ و جاءکم عادل به (یا ولو كان عادلاً) فلا يجب التبيّن كه این درست نیست و بحث مفصل آن بعداً مي آيد.
 مثال دوم: «الماء كله طاهر» كه اين عام است. در جای دیگر می فرماید: «اذا بلغ الماء قدر كرّ لا ينجّسه شيئ» كه مفهوم مخالفش اين است كه اذا لم يبلغ الماء قدر كرّ ينجّسه كه این مفهوم، خاص براي عام اولي می باشد.
 
 محل نزاع
 بحث در تعارض مفهوم (چه موافق و چه مخالف) با عام است که در اینجا آیا باید عام را اخذ کنیم و آن را به مفهوم تخصیص نزنیم یا بالعکس؟
 
 پاسخ ابتدایی و آسان
 سؤال می کنیم نسبت عام و مفهومي كه مي خواهد مخصص آن شود چيست؟ آیا نسبت دو معارض است یا نسبت قرينه و ذو القرينه است؟ اگر دومی باشد که بعضی نیز گفته اند، قطعاً ظهور قرينه بر ذو القرينه مقدم مي شود مثل رأيت اسداً في الحمام كه در اینجا با اینکه می توان از اسد، معنای حقیقی اش (حیوان مفترس) را اراده کرد و حمام را بر معنای مجازیش (مثلاً بیابان داغ) حمل کرد اما این طور تفسیر نمی کنیم؛ چرا که ظهور قرينه (فی الحمام) بر ظهور ذوالقرینه (اسد) مقدم است.
 البته وجوه ديگري نيز براي حل مطلب گفته شده است كه اول، فرمايش صاحب كفايه را مي گوئيم.
 
 فرمايش صاحب كفايه ره
 در اینجا بابش باب تعارض است. تعارض، سه حالت دارد: 1. هر دو بالوضع است؛ 2. هر دو بالاطلاق است؛ 3. یکی بالوضع و ديگري بالاطلاق است.
 يعني دو خبري كه تعارض مي كنند گاهي هر دو بر عموم، بالوضع دلالت مي كند و گاهی بالاطلاق كه در اين دو صورت، اگر یکی اظهر باشد همان مقدم است و اگر مساوي باشند هر دو ساقط مي شود به جهت تزاحم دو دلالت با یکدیگر.
 و اگر يكي بالوضع و ديگري بالاطلاق باشد دلالت بالوضع مقدم است.