درس خارج اصول آیت الله خلخالی

90/08/21

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع بحث : مفهوم غایت
 
 غایت در مرحله اثبات
 گاهی سخن در این است که قید و غایت به متعلق بر می گردد یا موضوع؟ و گاهی سخن در این است که آیا غایت به متعلق یا موضوع یا حکم برگشت دارد؟ یعنی گاه طرف نزاع و تردید دو طرف است و گاه سه طرف.
 مرحله اول: رجوع غایت به موضوع یا متعلق
 فعلاً بحث در مرحله دو تایی است که غایت به متعلق رجوع دارد یا موضوع؟ در این جا می گوئیم قاعده این است که قید به متعلق بر می گردد الّا در برخی موارد خاص که به آیه وضو می توان اشاره کرد که قید به موضوع برگشته است.
 رجوع قید به موضوع در آیه وضوء نسبت به غسل
 «اغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق»
 مقدمه: کلمه «ید» اطلاقات فراوانی دارد:
  1. انامل؛ مثل کتبت الرسالة بیدی
  2. انگشتان؛ مثل «السارق و السارقة فاقطعوا ایدیهما» که با توجه به آیه «انّ المساجد لِلّه» که کف را خارج می کند مقصود از قطع دست در آیه خصوص انگشتان است.
  3. کف دست «صافحته بیدی»
  4. تمام دست «دافعته بیدی»
 حال، می گوییم اگر چه قواعد اولیه اقتضاء می کند که قید به ماده بخورد و لکن به ادله خاصه تفسیر شده که «الی المرافق» قید «ایدیکم» است و در واقع تحدید مغسول است و تحدید غسل نیست و لذا در کیفیت غسل اطلاق دارد که «من المرفق» باشد یا «من الانامل» باشد.
 رجوع قید به موضوع در آیه وضوء نسبت به مسح
 همچنین در مسح سر که آیه می فرماید و امسحوا برؤوسکم و ارجلکم الی الکعبین قید «الی الکعبین» به ممسوح بر می گردد. و لذا در کیفیت مسح آیه دارای اطلاق است.
 دلیل رجوع قید به متعلق
 قواعد اقتضاء‌ می کند که قید به ماده و متعلق بخورد؛ زیرا هر حادثه و عملی که واقع می شود دارای خصوصیاتی است که از آن عمل است مثلاً غذا خوردن در مکان و زمان و ظرف و ... معین است، تمام این خصوصیات در خارج به عمل بر می گردد، لذا در کلام و ادبیات هم خصوصیات به متعلق بر می گردد.
 
 مرحله دوم: رجوع قید به حکم یا غیر آن
 اگر شک کنیم که قید به حکم بر می گردد یا موضوع یا متعلق، حکم چیست؟
 فرمایش محقق نائینی ره
 هیئت معنای حرفی است و تقیید نمی شود زیرا معنای حرفی جزئی است و تقیید بر نمی دارد و لذا قائل به ماده منتبسه می شود.
 اشکال آیت الله خوئی ره
 هیئت معنای کلی است و نه جزئی و لذا قابل تقیید هست و لکن ظاهر کلام این است که قید به متعلق بر می گردد همچنانکه توضیحش گذشت و لذا اگر حکم با ماده واقع شود مثل «یجب» و «یحرم» در این صورت اگر متعلق در کلام ذکر نشود قید قطعاً به حکم برگشت دارد ولی اگر متعلق در کلام باشد مثل «یجب الصوم الی اللیل» در اینجا کلام مجمل می شود.
 خلاصه آنکه اگر حکم به صورت معنای حرفی القاء شود همان اشکال محقق نائینی و جواب آیت الله خوئی مطرح می شود ولی اگر به صورت معنای اسمی بود در اینجا اگر متعلق ذکر نشده بود قید به حکم برمی گردد و اگر متعلق ذکر شده بود کلام مجمل می شود.
 برای توضیح بیشتر در این باره به تعلیقه استاد ره در اجود التقریرات مراجعه شود.