درس خارج اصول آیت الله خلخالی

89/10/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع بحث : تعلق امر به فرد یا طبیعت؟

مسلک سوم: تعلق امر به طبیعت یا فرد مشخص

نظری به نظریه محقق نائینی (قده)[1] در تعلق أمر بطبیعة یا فرد:

ایشان تعلق امر به طبیعت یا به فرد را مبتنی بر مسأله فلسفی می‌داند و آن وجود طبیعت در خارج و عدم آن است، همانگونه که در مسلک دوم گفته شد. البته مختار ایشان تعلق أمر است به طبیعت و لذا می‌گوید:

[2] «چنانچه ما به وجدانمان مراجعه کنیم می‌یابیم که اراده ما دائماً تعلق گرفته به أمر کلی هر چند دارای هزار قید باشد بر حسب اختلاف اغراض- و تشخیص مراد به وجود است فقط نه به عوارض مقارنه.

بنابراین اگر این حال أفعال ارادی ما این باشد حال موجودات خارجی که معلول اراده ما نیست ایضا چنین است، یعنی نفس طبیعت، معروض وجود و تشخص است به طور دائم یعنی تشخص سابق بر وجود نیست بلکه پس از وجود است.

پس از روشن شدن این مطلب، و ضمیمه مطلب دیگر و آن اینکه اراده تکوینی از عبد باید مطابق اراده تشریعی مولا باشد یعنی باید مولا (أمر) کند به آنچه را که عبد می‌تواند آن را انجام دهد، نه آنچه را که نمی‌تواند، زیرا نسبت اراده تشریعی به اراده تکوینی نسبت علت است به معلول، البته به حکم علت و معلول زیرا ممکن است مولا أمر کند و عبد امتثال نکند، ولی نسبت به عبد مطیع نسبت علیت ثابت است، زیرا اراده مولا سبب اراده عبدنسبت به عمل خواهد شد، و محرک او است و داعی نحو العمل.

بنابراین به خوبی روشن است که متعلق امر همان نفس طبیعت کلی است و مشخصات فردی به طور کلی از دائره مأموربه خارج است، همانگونه که از دائره اراده تکوینی عبد خارج بود.

این است گفتار ایشان در تعیین متعلق امر ( کلی طبیعی). و مستفاد از مجموع گفتار ایشان در زمینه تعلق امر به طبیعت سه مطلب است:

1- تشخیص موجودات غیرارادی عالم وجود به وجود است نه قبل از وجود.

2- تعلق اراده (فاعل) یعنی اراده تکوینی عبد به طبیعت کلی عمل است، نه به فرد.

3- تعلق اراده (آمر) یعنی اراده تشریعی مولا نیز به طبیعت کلی عمل است، نه به فرد.

فلاحظ و تأمل.

تا اینجا در گفتار محقق مزبور سخنی نداریم.

و أما در صورت عدم وجود طبیعت در خارج و لزوم تعلق امر به فرد طبیعت نظریه ایشان مورد قبول نیست.[3]

تشخصات فردی و طلب

نظریه ایشان در صورت تعلق طلب به فرد این است که مشخصات فردی مقوم مراد و تحت طلب قرار می‌گیرد

[4] و تعلق اراده بنفس طبیعت منهای مشخصات محال است از باب مثال چنانچه أمر به صلاة تعلق گرفت و مولا فرمود: أقم الصلاة مثلاً مکان صلاة نیز تحت أمر خواهد بود و معنی چنین خواهد شد أقم الصلاة فی المکان البته بنا بر تعلق أمر بفرد.

[1] - اجود التقریرات، ج 1، ص 306، ط. م.قم.

[2] - اجود التقریرات، ج 1، ص 307، ط. م.قم.

[3] - اجود التقریرات، ج 1، ص 306، ط. م. قم؛ متن و تعلیقه ملاحظه شود.

[4] - عبارت مرحوم نائینی (قده) در مقام بیان تردید در تعلق امر به طبیعت یا به فرد چنین است: «المراد من هذا النزاع علی نحو یکون نزاعا معقولا هو ان الارادة الفاعلیة الموجدة للشئ فی الخارج هل تتعلق بنفس الشئ مع قطع النظر عن مشخصّاته، و هی انما توجد معه قهرا، لاستحالة وجود الشئ بدون التشخص، أو ان المشخصات یکون مقومة للمراد بما هو مراد و یستحیل تعلق الارادهة بنفس الطبیعی من دون مشخّصه حینئذ...»- اجود التقریرات، ج 1، ص 306، ط. م. قم.