موضوع بحث : ترتّب

بحث ترتّب ازمباحث عالي و دقيق است ولكن در كتاب هاي درسي خيلي معجّل به آن پرداخته شده وكسي كه از همه در اين زمينه بهتر بحث كرده محقق نائيني است.

اين بحث دركتابها منقّح نيست ولذا ما طبق تبويب وفصل بندي خودمان مطرح مي كنيم .

فصل اول :مقدمات؛ فصل دوم :تعادل وتراجيح (فعلاً سخن ما در اين بحث است )جايگاه تعارض در جعل ادله است يا امتثال ادله؛ فصل سوم :ادله ترتّب؛ فصل چهارم :اشكال هاي ترتّب؛ فصل پنجم:تنبيهات ترتّب.

فصل اول :مقدمات

مقدمه 1)تاريخچه بحث

مقدمه 2)وقوع ترتّب در عرف وشرع ؛ ترتّب يك مسأله ي يوميه است و درشرع فروعي براي آن گفته شده است .

مقدمه 3)اقسام تزاحم

مقدمه 4) تلازم امكان ترتّب با وقوع آن به دو بيان :

بيان ادبي:اگر مولا بگويد «طهّرالمسجد» وازطرفي بگويد«اقم الصلاة» نتيجه اطلاق اين دو تكليف جمع بين ضدين است و راه حل آن دوتا است :1.قائلين به عدم ترتّب :اين دو امر چون كه قابل جمع نيست امر مهم ساقط مي شود وامر اهم باقي مي ماند 2.محققين :به جهت تزاحم اطلاق امر مهم برداشته شده ومقيد به امر اهم مي شود ونتيجه آن ترتّب وطوليت 2 امر هست .ازاين اطلاق وتقييد كه شأن لفظ است به حل ادبي تعبير مي كنيم .

بيان عقلي:اگر صلاةو....ملاكي دارد بايد مولا به آن امر كندوالّا تفويت ملاك است كه برمولاي حكيم قبيح است وواجبات در شرع واجبات عقلي است يعني يجب علي المولي الامربها پس امر ترتّبي ضروري ولازم است نه جائز .

مقدمه 5)ثمره ترتّب

مقدمه 6)ترتّب، حكم عقلي است .

مقدمه 7)ترتّب درقدرت شرعي ؛ ترتّب مشروط به قدرت شرعي است حال اگر در موارد تيمم،وضو بگيريم آيا صحيح است يا نه؟