99/03/25
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: حجج و امارات / قطع
مقدمهتقابل نظر شیخ و آخوند را توضیح داده و گفتیم: شیخ تجری را مستلزم ملامت و سرزنش دانست اما موجب استحقاق عقاب نمیداند؛ زیرا موضوع عقاب مخالفت امر و نهی مولاست.
آما آخوند[1] با نظر شیخ مخالف است و میگوید: متجری مستحق عقاب است. «الحق إنّه يوجبه شهادة الوجدان بصحة مؤاخذته ، وذمه على تجريه ، وهتكه لحرمة مولاه وخروجه عن رسوم عبوديته ، وكونه بصدد الطغيان ، وعزمه على العصيان وصحة مثوبته ، ومدحه على قيامه بما هو قضية عبوديته ، من العزم على موافقته والبناء على إطاعته». لذا مکلف هم در طرف تجری، مستحق عقوبت است و هم در طرف انقیاد مستحق مثوبت.
بعد میفرماید: «وإن قلنا بإنّه لا يستحق مؤاخذة أو مثوبة ، ما لم يعزم على المخالفة أو الموافقة ، بمجرد سوء سريرته أو حسنها» تا زمانی که صفت نفسانی است، عقاب و ثوابی در کار نیست. اما اگر عزم بر مخالفت مولا در قالب فعلی صادر شود -مثلا آبی را به تصور شراب نوشید- صفت نفسانی او همراه با فعلی شده که استحقاق عقاب میآورد.
نظر مختار؛ تفصیل در باب حرمت تجرییک حد وسطی وجود دارد که موجب تفصیل در مقام است. گاهی هدف انسان مخالفت با مولا نیست؛ بلکه کاری را برای ارضای شهوات خودش انجام میدهد؛ مثلا شراب نخورده تا با مولا مخالفت کند. بلکه در اثر فشار شهوات آن عمل را انجام داده؛ همچنین ممکن است عدم پرداخت خمس و زکات به خاطر بخل و حب المال باشد. ای بسا این افراد از مخالفت مولا ناراحت باشند. چنین تجریی عقاب ندارد.
آقا امام سجاد در یکی از فقرات ابوحمزه میفرماید: «إِلَهِی لَمْ أَعْصِکَ حِینَ عَصَیْتُکَ وَ أَنَا بِرُبُوبِیَّتِکَ جَاحِدٌ وَ لا بِأَمْرِکَ مُسْتَخِفٌّ وَ لا لِعُقُوبَتِکَ مُتَعَرِّضٌ وَ لا لِوَعِیدِکَ مُتَهَاوِنٌ»؛ معصیت من از سر جسارت نبود و قصد جسارت به مولای خودم نداشتم. «لَکِنْ خَطِیئَةٌ عَرَضَتْ وَ سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی وَ غَلَبَنِی هَوَایَ وَ أَعَانَنِی عَلَیْهَا شِقْوَتِی وَ غَرَّنِی سِتْرُکَ الْمُرْخَى عَلَیَّ»؛ نفس اماره مرا به این عمل کشاند.
اما گاهی متجری آدم خبیثی است که قصدش مخالفت مولاست. چنین عملی هتک مولا و موجب عقاب است.همچنین اگر متجری دواعی نفسانی داشته باشد و احترام و اعتنایی به مولا نکند، هرچند قصد بی احترامی نداشته باشد، اما چون اهمیتی به احترام مولا نمیدهد، لاابالی است. در این حال احترام مولا رادع او از معصیت نشده و او هم مستحق عقاب تست. فرمایش آخوند در این دو قسم درست است؛ زیرا این عبد جسور به مولاست. این رفتار خود مخالفت و معصیت است.پس موارد تجری متفاوت است. اگر مخالفت متجری به خاطر فشار شهوات و حب الدنیا باشد و در عین حال مولا در نظرش احترام داشته باشد، مخالفت او موجب عقاب نیست. اما اگر داعی به طغیان علی المولی داشته باشد یا داعی به طغیان نداشته اما مولا در نظرش محترم نباشد، عنوان هتک صادق شده و شخص مستحق عقاب است.در فتاوی فقها آمده که بی احترامی به لفظ جلاله حرام است. موضوع این حرمت عنوان هتک است که به نام مکتوب مولا تعلق گرفته. حتی هتک مسجد هم به خاطر هتک المولی حرام است. لذا در متجری هم اگر عنوان هتک صادق باشد، مستلزم عقاب است. باز تکرار میکنیم چه قصد هتک داشته باشد، چه چنین قصدی نکند، چون لاابالی گری، بی ادبی و بی اعتنایی نسبت به مولا داشته و مولا در نظرش احترامی ندارد، عنوان هتک بر عملش صادق است.پس ما در تفصیل مطلب میگوییم: اگر تجری به گونهایست که عنوان هتک صدق میکند، از جهت صدق این عنوان، مستحق عقاب است؛ زیرا فرقی بین موارد هتک وجود ندارد.
اما شق دیگری میماند که در فقره دعا به آن اشاره شده. میفرماید: «إِلَهِی لَمْ أَعْصِکَ حِینَ عَصَیْتُکَ وَ أَنَا بِرُبُوبِیَّتِکَ جَاحِدٌ»؛ خدایا من در حین معصیت بیاعتنا به ربوبیت تو نبودم. «لَکِنْ خَطِیئَةٌ عَرَضَتْ وَ سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی وَ غَلَبَنِی هَوَایَ وَ أَعَانَنِی عَلَیْهَا شِقْوَتِی»؛ نفس اماره مرا گول زد. این شق اگر مصادف به معصیت واقعی نباشد، نمیتوان با آخوند همراهی کرد؛ زیرا نه معصیت و نه عنوان هتک صادق نیستند. در این شق مکلف مستحق ملامت است. اما استحقاق عقاب ندارد.
در عقوبات دنیویه هم امر همینگونه است. کسی که به دیگری تیراندازی کرده و تصادفا حیوان یا درختی را زده -هرچند رامی قصد قتل انسانی را داشته و اشتباه تشخیص داده- به خاطر قصدش حبس نمیشود. ملامت و توبیخ میشود. اما متعارف نیست که به خاطر قصدش عقوبت گردد.
در عقوبات اخرویه همین قیاس جاری است؛ زیرا ما نمیدانیم که روز قیامت چه میشود. اما در قیاس به بنای عقلا در عقوبات دنیویه میبینیم که صرف تجری عقوبتی ندارد.
اشکال: در اعمال دنیویه متجری، عقاب وجود ندارد؛ تفصیلی هم بین موارد آن نیست.
جواب: ما در جرایم دنیویه عنوان هتک نداریم. اینگونه نیست که هتک قانونگذار جرم و مستلزم عقاب باشد. اما در جرایم شرعی عنوان هتک آمده که از عناوین مستقله و جزو محرمات است. این عنوان است که میان موارد تجری موجب تفصیل میشود.
شاهد این مطلب (استقلال عنوان هتک) این است که اگر به تصور شراب، آبی خورده شود، عقوبت شراب را به او نمیدهند و نمیگویند: شرب خمر کرده است.