97/12/07
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع : اقتضاء النهی للفساد / نهی از مسبب؛
بررسی کتاب تحف العقولبررسی حجیت اخبار تحف العقولعلامه مجلسی در مورد کتاب تحف العقول میفرماید: «ان نظمه یدل علی رفعه ی شأن مولفه، و قد حوی من المواعظ ما فیه حیاه ی القلوب، و فی کلمات بعض لم یسمع الدهر بمثله»
اما پس از اثبات اعتبار کتاب و مولف، نوبت به خود روایت میرسد. مولف در دیباچه کتاب، فرمودهاست: «و وقفت مما انتهی الی علوم الساده علی حکم بالغه و مواعظ شافیه –الی ان قال- و اما ما ورد إليكم عمن فرض الله طاعته عليكم وتلقوا ما نقله الثقات عن السادات بالسمع والطاعة والانتهاء إليه والعمل به».[1] ایشان میفرماید: من روایات این کتاب را از ثقات تلقی کردهام. همه رواتی که روایات را برای من نقل کردهاند، ثقه هستند. بنابراین ایشان بالاجمال همه روات را توثیق نمودهاست.
این بیان مانند آنچه در کامل الزیارات آمده، از توثیقات عامه است. محقق خوئی مدتها به توثیقات عامهای که ابن قولویه در دیباچه کتاب کامل الزیارات آورده و همچنین در دیباچه تفسیر علی بن ابراهیم قمی آمده، عمل میکرد. البته تفاوت این دو کتاب با کتاب تحف در ذکر نام افراد است که در تحف العقول نیامده.
لذا به نظر ما این کتاب معتبر بوده و میتوان به روایات آن عمل نمود.
محل استدلال شیخ انصاریشیخ انصاری در ما نحن فیه میفرماید: خود نهی دلالتی بر فساد معامله ندارد. اما این مطلب از بابت خبر تحف العقول پذیرفته میشود. در کتاب تحف العقول عبارتی در یک روایت هست که چنین دلالتی دارد. در بحث صنایع محرمه -مانند مجسمه سازی- میفرماید: «فحرام تعليمه وتعلمه والعمل به وأخذ الاجر عليه».[2] حرمت اجرت گرفتن به معنای فساد معامله است؛ زیرا در معامله صحیح، وجهی برای حرمت اخذ اجرت وجود ندارد. قول مشهور نیز با بیان موافق بوده و میگوید: معامله چیزی که منفعت محلله مقصوده ندارد، حرام است؛ مانند خرید و فروش شراب که منفعت محلله مقصوده ندارد.
پس شیخ فرمود: باید دلیل بطلان معامله را از روایات فهمید. استناد ایشان به روایت کتاب تحفالعقول است. ما نیز در این کتاب روایتی با همین دلالت پیدا کردیم.