درس خارج اصول استاد موسوی جزایری

92/09/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: جواب حلی به محقق نائینی
بحث بر سر این بود که وقتی ما یک دلیل داریم که در مدلول مطابقی خود حجیت ندارد، آیا می توانیم بنا بگذاریم بر حجیت مدلول التزامی آن و بگوییم مانعی برای حجیت مدلول التزامی وجود ندارد؟ ما که گفتیم نمی شود زیرا عقلا چنین بنایی ندارند که میان حجیت مدلول مطابقی و التزامی تفکیک کنند، مثال هم زدیم به موت زید، اگر مدلول مطابقی إخبار به موت زید خراب شد آیا می توان گفت مدلول التزامی آن هنوز هم بر حجیت قبلی خود باقی است پس کفن و دفن شده است یا برویم در مجلس ترحیم او شرکت کنیم؟ غلط است، زیرا همان طور که در اصل دلالت تابع مدلول مطابقی خود است در حجیت هم تابع و متفرّع مدلول مطابقی است.
جواب حلی محقق خوئی
ایشان پس از اشکالات نقضی که وارد کردند وارد در جواب حلی شده و می فرمایند مدلول التزامی که دلیل بر آن دلالت دارد علی الاطلاق نیست، بلکه حصّه ی خاصه ای از مدلول التزامی است که در بطن مدلول مطابقی است. لذا وقتی مدلول مطابقی از حجیت می افتد به تبع آن مدلول التزامی هم از کار می افتد.
مثلا در مثال بینه ای که خودشان در جوابهای نغضی ذکر کرده بودند زمانی که بینه اقامه شد که بر این فرش بول ریخته است، این بینه دو دلالت دارد:
1-  مدلول مطابقی:                           اصابت بول به فرش.
2-  مدلول التزامی:                               نجاست فرش.
زمانی که فهمیدیم بینه خطا کرده و دلالت مطابقی از حجیت افتاد، دلالت التزامی هم از حجیت می افتد، چرا؟ زیرا مدلول التزامی دلیل کلّی النّجاسه علی الاطلاق نبود، بلکه حصه ی خاصه ای از نجاست بود به نام نجاست بولیه، وقتی ثابت شد اصابت بول حجت نبوده خود به خود حجیت نجاست بولیه که در ضمن آن بود نیز مقطوع العدم می شود.
مُستدِل می گفت من احتمال نجاست دیگری را در اینجا می دهم مانند نجاست دَمَویّه (یا نجاست بولیّه به بول دیگری) من قطع دارم که بول نیست اما احتمال نجاست باقی است لذا دلالت التزامی می تواند باقی بماند، جواب می دهیم مدلول التزامی مطلق النجاسه نبوده که احتمال نجاست شما را هم پوشش بدهد، بلکه حصّه ی خاصّه ای از نجاست بوده در ضمن همان بول.
در ما نحن فیه که موضوع بحث ما نفی ثالث یالمتعارضین است هم همینطور، یک دلیل می گوید هذا الموضوع واجب، دلیل دیگر می گوید هذا الموضوع حرام، دو مدلول مطابقی با هم تعارض و تساقط می کنند، آیا می توان گفت مدلول التزامی هر دو نفی استحباب است پس بیاییم نفی استحباب بکنیم به واسطه مدلول التزامی کلا الدلیلین ؟ (این حرف مرحوم نائینی بود)
نمی توان این حرف را زد زیرا دلیل اول که می گفت هذا الموضوع واجب، دلالت التزامی دارد بر عدم الاستحباب لکن حصّه ی خاصّه ای از استحباب، عدم الاستحبابِ المُجامِعِ مع ثبوت الوجوب. از طرف دیگر دلیل دوم که می گفت هذا الموضوع حرام دلالت التزامی دارد بر عدم الاستحباب لکن حصّه ی خاصّه ای از استحباب، عدم الاستحبابِ المُجامِعِ مع ثبوت الحُرمه. الان که نه وجوب ثابت است و نه حرمت، کدام عدم الاستحباب باقی بماند که نفی ثالث بکند؟
لذا سیدنا الاستاد می فرمایند مدلول التزامی ما قاصر است، زیرا حصّه ی خاصّه است که همراه با مدلول مطابقی است، هر زمان هم که مدلول مطابقی برود مدلول التزامی آن هم همراهش می رود.
این هم یک شکل از بیان است برای اثبات مدّعای ما. مدعا هم این بود که زمانی که دلیل در مدلول مطابقی حجیت نداشته باشد در مدلول التزامی هم حجیت ندارد.[1]
فی الواقع ایشان پایه کار را می خواهد خراب بکند، زیرا دلالت التزامی مقید است به همراهی با مدلول مطابقی لذا در حجیت هم نیاز به مدلول مطابقی دارد، وقتی مدلول مطابقی مُثبِتی ندارد چگونه مدلول التزامی -که مقید است به همراهی با مدلول مطابقی- باقی بماند؟ مراد از حصّه ی خاصه این است که دلالت التزامی محدوده اش آنقدر گشاد نبوده که علی الاطلاق باشد، بلگه تنگ بوده یعنی مُقیّد است به همراهی با دلالت مطابقی، لذا در مثال مذکور بینه که خراب می شود دلالت التزامی آن هم خراب می شود زیرا مطلق النجاسه را که ثابت نکرده، بلکه دلالت بر نجاست بولیّه میکنه، لذا با خراب شدن مدلول مطابقی این مدلول التزامی هم خراب می شود، به خلاف اینکه مدلول التزامی مطلق النجاسه باشد.
در ما نحن فیه(نفی الثالث بالمتعارضین) محقق نائینی می فرمود تعارض میان مدلول مطابقی وجوب و حرمت واقع شده نه میان مدلول التزامی دو دلیل، ما جواب می دهیم مدلول التزامی دلیل وجوب، نفی استحباب علی الاطلاق نیست بلکه نفی استحباب المجامع با وجوب است، در طرف حرمت هم همینطور، لذا وجوب و حرمت که ساقط می شوند مدلول التزامیشان هم ساقط می شود چگونه دلالت بر نفی استحباب بکنند؟


[1]مصباح الاصول، ابوالقاسم خوئی، ج3، ص369.