درس خارج اصول استاد جزایری

90/11/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: روایت ششم، مکاتبه ی علی بن محمد قاسانی / حجیت استصحاب / استصحاب
 متن روایت و تقریب استدلال:
 «قَالَ: کَتَبتُ إلَیهِ وَ أنَا بِالمَدِینَه عَن الیَومِ الَّذِی یُشَکُّ فِیهِ مِن رَمَضان، هَل یُصَام أم لا؟ فَکَتَبَ (عَلَیهِ السَّلام): الیَقِینُ لا یَدخُلُه الشَّک، صُم لِلرُّؤیه وَ أفطِر لِلرُّؤیه» [1] . علی بن محمد قاسانی در حالی که در مدینه بود، نامه ای می نویسد خدمت امام(ع). معلوم می شود امام(ع) در مدینه نبوده است. پس یا امام هادی(ع) مراد است یا امام عسکری(ع) که در سامرا بوده اند. ایشان در این نامه از حکم روزهﻯ یوم الشک، سؤال پرسیده است. حضرت جواب دادند «الیَقِینُ لا یَدخُلُه الشَّک، صُم لِلرُّؤیه وَ أفطِر لِلرُّؤیه». برای اینکه این جواب، دلالت بر استصحاب کند، باید «الیَقِینُ لا یَدخُلُه الشَّک» را معنی کنیم «الیَقِینُ لا یَنقُضُهُ الشَّک». یعنی یقین را شک بعدی نقض نمی کند. عبارت «صُم لِلرُّؤیه وَ أفطِر لِلرُّؤیه» هم متفرع بر این جواب شده است. یعنی وقتی به چشم خودت ماه را دیدی و یقین به رمضان پیدا کردی، روزه بگیر. چون در این صورت نقض یقین به یقین شده است. اما تا قبل از اینکه ماه را ببینی، به روش سابقت عمل کن. یعنی روزه واجب نیست چون مسبوق به شعبانیت و عدم وجوب است. این تعبیرکه «با شک، دست از یقین سابقت برندار»، معنای استصحاب است. در این صورت معنای «أفطِر لِلرُّؤیه» هم صحیح می باشد چون وقتی رمضان ثابت شد، باید به همین روش ادامه دهد و یوم الشک بعدی که نمی داند از رمضان است یا شوال را هم باید روزه بگیرد. چون حالت سابقه اش وجوب صوم بوده و باید آن را ادامه دهد تا زمانی که رؤیت هلال کند و پس از رؤیت هلال، باید عید بگیرد و افطار کند. بنابراین اگر روایت را به استصحاب معنی کنیم، هم جملهﻯ «صُم لِلرُّؤیه» صحیح است، چون مسبوق به شعبان است. هم جملهﻯ «أفطِر لِلرُّؤیه» چون مسبوق به رمضان است و تا قبل از رؤیت هلال باید روزه بگیرد.
 اشکال محقق نائینی(ره) و جواب آن:
 محقق نائینی(ره) فرموده اند این تعبیر متعارف نیست و اگر امام(ع) استصحاب را اراده کرده بود، باید می فرمود «الیَقِینُ لا یَنقُضُهُ الشَّک» نه «الیَقِینُ لا یَدخُلُه الشَّک» و اینکه «لا یَدخُلُ» به معنای «لا یَنقُضُ» باشد، خلاف متعارف است و مصطلح نیست.
 از این اشکال، جواب می دهیم به اینکه چنین معنایی ولو قلیل الاستعمال است، ولی خلاف ظاهر نیست و استعمال شده و مشابه هم دارد. مثل صحیحهﻯ ثالثهﻯ زراره که امام فرمود «لا یَدخُلُ الشَّک فِی الیَقِین». پس نمی توانیم از این معنی دست برداریم، چون تنها معنایی است که با صدر و ذیل روایت (صغری و کبری) وفق دارد و منطبق بر استصحاب است.
 احتمال صاحب کفایه(ره) در معنای روایت:
 احتمالی که صاحب کفایه(ره) متعرّض شده و مرحوم نائینی(ره) هم بعد از بیان ایراد قبلی، معنای صاحب کفایه(ره) را پذیرفته است، این است که «الیَقِینُ لا یَدخُلُه الشَّک» به معنای یقینی بودن موضوعات احکام است که به تبع آنها، خود احکام هم یقینی می شوند. وگرنه اگر موضوع مشکوک باشد، حکم هم مشکوک و اصالت البرائت جاری می شود. لذا تکلیف، زمانی بر انسان مسجّل می شود که یقینی باشد و یقین به تکلیف هم از طریق یقین به موضوعش پیدا می شود. یقین هم با شک مخلوط نمی شود. چون ضد و نقیض هستند و ممکن نیست شک داخل در یقین شود و اگر داخل شد، یقین را خراب می کند و یقینِ مخلوط با شک، تبدیل می شود به ظن غالب که دیگر یقین نیست. ظن غالب برخلاف یقین، با شک مخلوط می شود. چون کسی که ظن غالب دارد، شک هم دارد. ولی یقین به شیء با شک به آن جمع نمی شود. پس معنای «الیَقِینُ لا یَدخُلُه الشَّک»، یک معنای عرفی است و آن اینکه یقین، حقیقتی دارد که هیچگاه با شک مخلوط نمی شود. چون ضدین و لایَجتَمِعان هستند. و لازم نیست «لا یَدخُلُ» را هم به معنای «لا یَنقُضُ» بگیریم. این معنی تا اینجا خوب است لکن در تطبیقش مشکل ایجاد می شود.
 مرحوم آخوند(ره) این معنی را بر یوم الشک اول تطبیق می کند و تطبیقش هم صحیح است. بدین صورت که «الیَقِینُ لا یَدخُلُه الشَّک» یعنی باید یقین پیدا کنیم به دخول رمضان تا اینکه وجوب صوم ثابت شود. این معنی با روایاتی که می گویند تا یقین به دخول رمضان پیدا نکرده اید، حرام است به نیت رمضان، روزه بگیرید، مطابق است. پس یوم الشکی که نمی دانیم از شعبان است یا رمضان، داخل در رمضان نمی شود. چون رمضان باید یقینی باشد و شک هم با آن مخلوط نشود، حال آنکه رمضان بودنِ یوم الشک، مشکوک است. «صُم لِلرُّؤیه» هم بر این معنی متفرع می شود. یعنی تا به چشم خودت ماه را ندیدی، نباید به نیت رمضان روزه بگیری و زمانی که با چشم خودت دیدی و یقین خالص بدون شک و تردید برای تو حاصل شد، روزه بگیر. با توجه به این معنی، مراد از یقین در «الیَقِینُ لا یَدخُلُه الشَّک»، یقین سابق نیست بلکه مراد، یقین لاحق (یقین به دخول رمضان) است که ربطی به استصحاب ندارد. یعنی یقین به دخول رمضان با شک به دخول رمضان، مخلوط نمی شود. لذا باید ماه را با چشم خودش ببیند تا یقین خالص پیدا کند، نه اینکه از دیگری بشنود، که در این صورت مخلوط به شک است.
 این معنی در یوم الشک اول تطبیق می شود ولی در یوم الشک آخر رمضان که نمی دانیم از رمضان است یا شوال، با توجه به اینکه حضرت فرموده اند «أفطِر لِلرُّؤیه»، تطبیق نمی شود و معلوم نیست وجوب صوم این روز از کجا به دست می آید؟ در حالی که یقین به رمضان بودنش نداریم و اگر موضوع وجوب صوم، فقط یقین به رمضان، بدون مخلوط شدن با شک باشد، فرقی نمی کند که این شک از طرف شعبان باشد یا شوال.
 پس معلوم نیست در یوم الشک آخر رمضان که شک در رمضان بودنش داریم، وجوب صوم چطور اثبات می شود؟ اگر قائل به استصحاب نباشیم (که فرض همین است)، شک در حدوث و بقاء فرقی نمی کند و در هرصورت، فقط با یقین به رمضان، وجوب صوم اثبات می شود. حال آنکه در یوم الشک آخر رمضان با وجود اینکه شک در رمضان بودن داریم، بالاجماع صوم واجب است.
 والسلام


[1] - الوسائل 7: 184 / أبواب احکام شهر رمضان، ب3 ح13.