1402/11/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اصول عملیه/ خاتمه فی شرایط الاصول/ شرایط جریان برائت/ مسئله من اتم فی موضع القصر...
مسئلۀٌ؛ صحّت نماز مَن اتمّ فی موضع القصر و مَن أجهر فی موضع الإخفات
در بحث وجوب تعلم یک فرعی وجود دارد و آن اینکه اگر کسی تعلم نکرد و جاهل مقصّر هم بود به همین دلیل أتمَّ فی موضع القصر او أجهر فی موضع الإخفات او أخفت فی موضع الجهر، به نظر اصحاب، نمازش صحیح است هر چند معاقب هم هست، با اینکه جاهل است اما استحقاق عقاب هم دارد،
سوال می شود، اگر نمازش صحیح است عقابش برای چیست؟ اگر بگویید برای ترک تعلم است خوب وجوب تعلم که طریقی است پس تا واجب نفسی ترک نشود عقابی نباید باشد. الان هم که فرض این است که معلوم شده نمازش صحیح است. اصحاب همه بر این مطلب اتفاق دارند و در توجیه آن نیز بحثهایی مطرح کرده اند.
در این باره دو جواب نقل شده یکی از شیخ جعفر کبیر علامه کاشف الغطاء و دیگری از محقق خراسانی.
توجیه محقق خراسانی
محقق خراسانی می فرماید[1] مثلا در مورد من أتمّ فی موضع القصر دو تا مصلحت وجود داشته، یک مصلحت در خود نماز تمام است و دیگری مصلحت قصر که از او فوت شده و مصلحتش بالاتر بوده و چماله ای داشته اضافه ای داشته، بین المصلحتین هم تضاد بوده یعنی وقتی یکی انجام شد دیگری را دیگر نمی تواند اتیان بکند، لذا وقتی نماز تمام خواند مصلحت را جلب کرده پس نمازش صحیح است، پس از یک سو چون نمازش مشتمل بر مصلحت است نمازش صحیح است، از سوی دیگر چون آن مصلحت بیشتر را جلب نکرده اعاده بر او واجب است اما چون تضاد دارند و مصلحت دوم دیگر قابل استیفا نیست و چون جاهل مقصر بوده و جاهل مقصر هم عامد است پس به خاطر این تفویت مصلحت معاقب است.
پس چرا معاقب است؟ چون تفویت مصلحت قصر مستند به جهل تقصیری است و عامد محسوب میشود.
چرا نمی تواند نماز قصر بخواند و آن مصلحت را اعاده بکند؟ چون دو مصلحت تضاد دارند و با جلب مصلحت تمام دیگر نمی تواند مصلحت قصر را جلب بکند.
اشکال محقق خوئی
ایشان به تضاد اشکال می کند و می فرماید[2] تضاد در مورد اعراض و جواهر خارجی است، مثلا می گوییم رنگ سرخ و رنگ زرد با هم جمع نمی شوند چون تضاد دارند، اما در افعال تضادی وجود ندارد، این نماز قصر و تمام افعال هستند و تضادی در افعال وجود ندارد.
و فیه
به نظر ما این ایراد وارد نیست زیرا نماز قصر و تمام افعال هستند اما حرف آخوند این نیست، آخوند نمی گوید نماز قصر و نماز تمام تضاد دارند بلکه می گوید تضاد در مصالح است، مصلحت نمازقصر و مصلحت نماز تمام با هم تعارض می کنند، مصالح هم از جمله اعراض هستند لذا ایراد ایشان وارد نیست.
جواب دوم به محقق خراسانی
جواب دوم جواب خوبی است و می فرماید اگر فرض کنیم مصلحت تمام و مصلحت قصر (با آن اضافه ای که دارد) استقلالی هستند و مکلف که در موضع قصر نماز را تمام خواند نمازش صحیح باشد حرف شما درست است، اما اگر هیچ نماز نخواند نه قصر خواند نه تمام آیا یک عقاب می شود یا دو عقاب؟ طبق تصویر آخوند باید دو عقاب بشود، زیرا فرض این است که آن دو مصلحت استقلالی هستند و هر دو را تفویت کرده پس باید دو عقاب بشود، حال آنکه خود محقق خراسانی هم قائل به تعدد عقاب نیست.
و فیه
این اشکال بد نیست اما نیاز به تأمل دارد که در صورت ترک الصلاۀ رأساً آیا دو عقاب می شود؟ یا یک عقاب می شود اما یک عقاب مؤکّد؟ چون یک مصلحتی را از دست داده و یک چماله ای را و به خاطر تفویت آن چماله عقابش تاکید و تشدید می شود، پس تشدید عقاب لازم می آید و اجماعی هم بر خلاف آن نداریم لذا این اشکال دوم هم ابهام دارد و نمی توانیم بپذیریم.