1402/10/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اصول عملیه/ شک در مکلّفٌ به/ تنبیهٌ، عجز عن بعض الاجزاء
مقدمه
گفتیم که محقق خوئی اشکالی کرده و فرموده برای استصحاب ما مستصحب می خواهیم و مستصحب ما وجوب الصلاه است، اگر این عجز بعد از وقت باشد اشکالی ندارد چون نماز واجب بوده بعد مکلف عاجز شده است، اما اگر عجز قبل از وقت باشد قبل از وقت وجوبی در کار نیست پس چه چیزی را استصحاب بکنیم؟ مستصحبی نداریم، بنابراین اگر از همه اشکالات استصحب صرف نظر بکنیم فقط در صورتی جاری می شود که عجز بعد از وقت باشد اما اگر قبل از وقت باشد جاری نمی شود.
تطبیق استصحاب تعلیقی بر مقام
بله اگر عجز بعد از وقت باشد استصحاب جاری است و مشکلی نداریم اما اگر قبل از وقت باشد استصحاب تعلیقی جاری می شود، در بحث استصحاب تعلیقی می گوییم «العنب اذا غلی یحرم» حالا زبیب شده و ما شک داریم آیا باز هم با غلیان حرام می شود یا نه؟ حرمت علی تقدیر الغلیان در زمان عنبیت ثابت بود الان که زبیب شده شک می کنیم آیا آن حرمت علی تقدیر الغلیان ثابت است یا نه؟ استصحاب تعلیقی می کنیم.
محقق نائینی و به تبع ایشان محقق خوئی با استصحاب تعلیقی مخالفت کرده است، حضرت امام تفصیل قشنگی دارد و ما هم پسندیده ایم، می فرماید اگر تعلیق در لسان دلیل آمده باشد خودش یک واقعیتی است که حظّی از اعتبار دارد لذا «اذا غلی یحرم» در زمان عنبیّت یک قضیه ی تعلیقیه است که در زمان زبیبیِت، شک در بقاء آن پیش می آید، که قابل استصحاب است.
امام می فرماید این قضیه ی تعلیقیه اگر یک واقعیتی باشد که در لسان شرع آمده باشد قابل استصحاب است، اما محقق نائینی و محقق خوئی و بعضی دیگر مخالف هستند.
در ما نحن فیه که عجز قبل الوقت پیش بیاید صلاه قبل الوقت وجوبی علی تقدیر دخول الوقت دارد، پس ما قبل الوقت این قضیه ی تعلیقیه را داریم که در لسان دلیل هم آمده «اقم الصلاه لدلوک الشمس» پس وجوب الصلاه علی تقدیر دلوک الشمس بوده و بعد از حصول عجز همان قضیه تعلیقیه را استصحاب می کنیم، اشکالی هم ندارد نتیجه این می شود که نماز بعد از عذر کما کان واجب است علی تقدیر دخول الوقت.
یک شرطی دارد و آن اینکه موضوع عوض نشده باشد، مثلا یک جزء را عاجز شده باشیم یا بخشی از نماز را که عرفا منافاتی با صدق عنوان صلاتی نداشته باشد، اما اگر عرفا نگویند این همان نماز است وحدت موضوع از بین رفته است.
اگر عجز بعد از وقت باشد استصحاب تنجیزی است و مشکلی ندارد، چون نماز واجب شده سپس مکلف عاجز شده استصحاب می کند همان وجوب منجز را برای حالت لاحقه، اما قبل الوقت قطعا نماز وجوبی ندارد تا استصحاب بشود اما وجوب تعلیقی دارد و می گوییم علی تقدیر دخول الوقت واجب است، از اینجا وارد بحث استصحاب تعلیقی شدیم و می گوییم همان وجوب تعلیقی که قبل از عجز ثابت بود بعد از عجز استصحاب می شود. بعد از دخول وقت همان وجوب تعلیقی که استصحاب کرده ایم منجز می شود.