درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

97/02/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: طواف و مستحبات آن/طواف/اعمال عمره تمتع/کتاب الحج؛

مستحبات طواف

بحث در تروک احرام و ملحقات به اتمام رسید. مطلب پیش رو در طواف است. محقق خویی(ره) ابتدا در اصل طواف یعنی واجبات، شرایط و احکام آن وارد شده. اما محقق نائینی(ره) در کتاب مناسک، قبل از بحث در واجبات، وارد در مستحبات طواف شده است.

نام کتاب مرحوم نائینی مناسک است. اما دلیل الناسک شرحی کتاب مرحوم نائینی نوشته است. متن دلیل الناسک، همان مناسک نائینی و شرح از سید محسن حکیم است.

چون که آقای خویی(ره) به مستحبات طواف نپرداخته، ما از کتاب شریف دلیل الناسک، بحث را پی می‌گیریم.

در کتاب دلیل الناسک آمده:

"الفصل الثانی فی طواف العمره و فیه مقصدان؛ المقصد الاول یستحب ان یغتسل لدخول الحرم."[1]

یعنی غسل، برای داخل شدن در حرم مستحب است. اولاست که محرم بعد از ورود در حرم، برای ورود در شهر مکه، در مکان‌هایی که در روایات ذکر شده، غسل دیگری کند. البته این امکنه الآن به آن اسامی روایت معروف نیستند. سومین غسل مستحب، غسل دخول در مسجد الحرام، بعد از ورود در شهر مکه است.

دلیل استحباب غسل های قبل از طواف

دلیل غسل اول -یعنی غسل ورود در حرم- صحیحه معاویه بن عمار است.

وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع (روایت، صحیحه است) قَالَ: إِذَا انْتَهَيْتَ إِلَى الْحَرَمِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ (یعنی اگر رفتی و نزدیک حرم شدی ولی هنوز وارد حرم نشده بودی) فَاغْتَسِلْ حِينَ تَدْخُلُهُ (هنگام ورود به حرم، غسل کن. پس این غسل، برای ورود در حرم است) وَ إِنْ تَقَدَّمْتَ فَاغْتَسِلْ مِنْ بِئْرِ مَيْمُونٍ- أَوْ مِنْ فَخٍّ أَوْ مِنْ مَنْزِلِكَ بِمَكَّةَ[2]

اما استحباب غسل دخول در مکه یا غسل دوم، از خبر حلبی بدست می آید.

وَ عَنْ حُمَيْدِ بْنِ زِيَادٍ (یا حَمِید بن زیاد؛ هر دو اسم، محتمل هستند) عَنِ ابْنِ سَمَاعَةَ عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدٍ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع (روایت، معتبر است) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ فِي كِتَابِهِ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْعاكِفِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ فَيَنْبَغِي لِلْعَبْدِ أَنْ لَا يَدْخُلَ مَكَّةَ إِلَّا وَ هُوَ طَاهِرٌ قَدْ غَسَلَ عَرَقَهُ وَ الْأَذَى وَ تَطَهَّرَ.[3]

اما واقعش این است که از این روایت، استحباب متطهریت هنگام داخل شدن در مکه استفاده می‌شود؛ چه با غسل جدید و چه با غسلی که از سابق داشت؛ مثلا اگر محرم برای ورود در حرم، غسل کرده و آن غسل هنوز باقیست بوده و شکسته نشده، می تواند با همان غسل، به مکه وارد شود. اما اگر غسل با حدثی شکسته شود، مستحب است که غسل جدیدی برای دخول در مکه، به جا آورد.

اما غسل سوم برای دخول در مسجد الحرام است. سید حکیم(ره) می فرماید: ما روایتی بر این غسل پیدا نکردیم. ولی مدرک ما، اجماع منقول از کتاب خلاف شیخ(ره) و کتاب غنیه سید بن زهره(ره) است.[4] لهذا صاحب وسائل(ره) در باب هشتم که در موضوع مستحبات دخول در مسجد الحرام است، می فرماید:

بَابُ اسْتِحْبَابِ دُخُولِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَافِياً (پابرهنه) بِسَكِينَةٍ وَ وَقَارٍ وَ خُشُوعٍ وَ الدُّعَاءِ بِالْمَأْثُورِ عَلَى بَابِ الْمَسْجِدِ وَ عِنْدَ دُخُولِهِ وَ عِنْدَ اسْتِقْبَالِ الْكَعْبَةِ.[5]

می بینیم که ایشان، ذکری از غسل، به میان نیاورده است.

در باب نهم هم این چنین است؛

بَابُ اسْتِحْبَابِ دُخُولِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ مِنْ بَابِ بَنِي شَيْبَةَ وَ السِّوَاكِ عِنْدَ إِرَادَةِ الطَّوَافِ أَوِ الِاسْتِلَامِ.[6]

در این باب، نیز ذکری از غسل برای دخول در مسجد الحرام نشده است.

پس نصی در این باب مشاهده نشد. ولی اطمینان از اجماعی که شیخ(ره) در خلاف و سید(ره) در غنیه ذکر کرده اند، کافی است. پس حتی اگر بگوییم: این اجماع، منقول است و اعتباری ندارد، -با توجه به شمول اخبار من بلغ نسبت به فتاوای اصحاب- می توان استحباب این غسل را از باب اخبار من بلغ تصحیح کرد.

مستحبات دخول در حرم

محقق نائینی(ره) در ادامه می فرماید: "و یخلع نعلیه (چون در روایت کلمه حافیا آمد) عند دخول الحرم و يأخذهما بيده تواضعا و خشوعا للّه سبحانه، و يدعو بهذا الدعاء"[7]

دعا مفصل است. در قسمتی از آن چنین آمده است؛ اللّهمّ إنّك قلت في كتابك و قولك الحقّ: ﴿و أذّن في النّاس بالحجّ يأتوك رجالا و على كلّ ضامر يأتين من كلّ فج عميق﴾[8]

اللّهمّ إنّي أرجو أن أكون ممّن أجاب دعوتك، و قد جئت من شقّة بعيدة، و فجّ عميق (از راه بسیار دوری آمده‌ام) سامعا لندائك (درحالی که دعوتت را شنیده بودم) ، و مستجيبا لك (و آن را اجابت کردم) ، مطيعا لأمرك، و كلّ ذلك بفضلك عليّ[9] (همه این‌ها به توفیقیست که تو به من کرامت کرده‌ای) تا آخر دعا.

و يستحب أن يمشي حافيا (مستحب است که وقتی در حرم می رود، پابرهنه باشد) و يدخل مكة متأنيا مطمئنا[10] (باب هشتم تا یازدهم از ابواب مقدمات طواف، این مطالب را بیان کرده‌اند)

"و ليمضغ الإذخر عند دخول الحرم و مكة و المسجد"

در صحیحه معاویه بن عمار می فرماید: "اذا دخلت الحرم فخذ من الاذخر فامضغه". (اذخر گیاه معطریست.) حضرت(ع) می فرماید: آن را بگیر و مقداری مضغ کن و بجو. این کار برای معطر شدن دهان است.

مستحبات ورود به مسجدالحرام

و ليدخله من باب بني شيبة ( وارد شدن به مسجد الحرام از باب بنی شیبه مستحب است) و هو الآن في نفس المسجد في مقابل باب السلام على الظاهر (این باب سابقا بوده است و بعد از توسعه مسجد، این باب داخل مسجد واقع شد. یکی از اسم هایی که روی درهای جدید گذاشته اند، باب السلام است. محقق نائینی(ره) می فرماید: باب بنی شیبه الان به احتمال قوی، مقابل باب السلام است. آن زمانی که ما مشرف شدیم نیز اسم باب السلام بود.) فليقف بالباب و يدعو بهذا الدعاء (وقتی مقابل در رسید، این دعا را بخواند که اول با سلام بر پیامبر(ص) شروع می شود. سلام بر خدا معنا ندارد و غلط است فلذا این دعا، با سلام بر پیامبر آغاز می شود) در این دعا می خوانیم؛

السّلام عليك أيّها النبيّ و رحمة اللّه و بركاته. بسم اللّه، و باللّه، و ما شاء اللّه، السّلام على أنبياء اللّه و رسله، السّلام على رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله، السّلام على إبراهيم خليل اللّه، و الحمد للّه ربّ العالمين.[11]

در روایت دیگری دعا به شکل دیگری آمده است. این دعا در روایت ابی بصیر نیز وجود دارد. گفتیم این مستحبات، ظاهرا در باب هشتم تا یازدهم از ابواب مقدمات طواف آمده‌اند. این ادعیه نیز در همان جا هستند.

ایشان سپس می فرماید: بعد از خواندن دعا مقابل در، داخل مسجد می شوی و و می گویی:

بسم اللّه، و باللّه، و على ملّة رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله (این بسم الله و بالله هنگام ورود به حرم ائمه(ع) هم وارد است. (بسم الله و بالله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله اللهم اغفر لی و ارحمنی و تب علی انک انت التواب الرحیم)

ثم ارفع يديك و توجّه إلى الكعبة و قل: (وقتی کعبه را مقابل خودت دیدی توجه کن و بگو) اللّهمّ إني أسئلك في مقامي هذا في أوّل مناسكي أن تقبل توبتي، و أن تتجاوز عن خطيئتي، و أن تضع عنّي وزري...

ثم اجعل الكعبة مخاطبا و قل: (سپس خطاب به کعبه، بگو:) الحمد للّه الذي عظّمك و شرّفك و كرّمك، و جعلك مثابة للنّاس و أمنا، مباركا و هدى للعالمين.[12]

این‌ها در کتاب مقنعه شیخ صدوق و همچنین در فقه الرضا ذکر شده‌اند.

"و إذا وقع نظرك على الحجر الأسود فتوجّه إليه و قل: (نزدیک می روی تا به مقابل حجر الاسود می رسی؛ البته اگر انسان فاصله داشته باشد، خود حجر الاسود را نمی بینید چون کمی پایین است و دیده نمی شود مگر اینکه خیلی نزدیک بیاید تا آن را ببیند. در ادامه می فرماید: نگاهت که به حجرالاسود افتاد بگو:) الحمد للّه الذي هدانا لهذا و ما كنّا لنهتدي لو لا أن هدانا اللّه.[13]

این دعایی است که به حجرالاسود مربوط می شود و در آخر دارد،اللّهمّ إنّي أعوذ بك من الكفر و الفقر، و مواقف الخزي في الدّنيا و الآخرة ....[14]

تضمّن ذلك كله[15] صحيح معاوية بن عمار عن أبي عبد اللّه عليه السّلام[16] تمام این دعاها، در صحیحه معاویه بن عمار ذکر شده‌اند.

 

طواف

بحث بعدی در فرمایش محقق نائینی(ره)

المقصد الثاني في أحكام الطواف و واجباته.[17]

مطالبی که خواندیم از مناسک محقق نائینی(ره) بود. بعضی از قسمت ها را نیز از شرح مرحوم آقای حکیم آوردیم.

مقصد دوم در مناسک محقق خویی(ره) هم آمده است. ایشان می فرماید: الطّواف هو الواجب الثاني في عمرة التمتّع (طواف پس از احرام، دومین واجب در عمره تمتع است.)

و يفسد الحج بتركه عمداً، سواء أ كان عالماً بالحكم أم كان جاهلًا به أو بالموضوع[18]

در فساد حج در صورت ترک طواف، میان عالم و جاهل فرقی نیست؛ ولی حکم ناسی متفاوت است. پس ترک طواف -چه از روی علم و عمد و چه از روی جهل به حکم یا موضوع باشد- سبب فساد حج خواهد شد. جاهل به حکم کسی است که مثلا حکم وجوب طواف را نمی داند. برای جهل به موضوع و اشتباه موضوعی نیز این‌گونه مثال زده اند که محرم به دور ساختمان دیگری با خیال این‌که کعبه است دور بزند.

اما در فرضی که محرم، طواف خود را در خارج مطاف انجام دهد، باید میزان اهمیت طواف داخل مطاف را بررسی کرد. داخل در مطاف بودن غیر از اصل طواف است. اگر کسی دور ساختمان دیگری طواف کند، اصلا طواف نکرده است. اما او که بعضی از شرایط را رعایت نکرده، ممکن است این حکم را نداشته باشد. این حکم حکم رکنیت است. رکنیت گاهی مربوط به اصل فعل است و نه برای جزئیات؛ مثل رکوع و سجود که رکن نمازند، اما در صورتی که کسی در سجود یا رکوع ذکر نگوید، رکوع و سجود او صحیح بوده و اختلالی از بابت رکنیت برای نماز او بوجود نمی‌آید.

زمان صدق ترک طواف

بحثی که در اینجا مهم است این است که ببنیم ترک طواف به چیست؟ طواف، زمان معینی ندارد. وقتی شخص، وارد مکه شد هر روز و هر وقت که می خواهد، می تواند طواف کند و لازم نیست که عمل او در روز اول ورود به مکه باشد.

با توجه به آن‌چه گفته شد، ترک، زمانی صادق است که شخص به وقوف در عرفات نرسد؛ یعنی اگر وقت به گونه‌ای تنگ شد که با اتیان طواف، عمدا به مقدار رکن وقوف در عرفات نرسد و اگر خود را به وقوف برساند، طواف از او فوت شود، در این صورت ترک طواف شده است.


[1] دلیل الناسک، السید محسن الحکیم، ج1، ص225.
[2] وسائل الشیعة، الشیخ حر العاملی، ج13، ص197، ابواب مقدمات الطواف و ما یتبعها، باب2، ح2، ط آل البیت.
[3] همان، ص200، باب5، ح3.
[4] دلیل الناسک، السید محسن الحکیم، ج1، ص225.
[5] وسائل الشیعة، الشیخ حر العاملی، ج13، ص204، ابواب مقدمات الطواف و ما یتبعها، باب8، ط آل البیت.
[6] همان، ص206، باب9.
[7] دلیل الناسک، السید محسن الحکیم، ج1، ص225.
[8] حج/سوره22، آیه27.
[9] دلیل الناسک، السید محسن الحکیم، ج1، ص226.
[10] همان، ص226.
[11] همان، ص227.
[12] همان، ص229.
[13] همان، ص230.
[14] همان، ص231.
[15] همان.
[16] وسائل الشیعة، الشیخ حر العاملی، ج13، ص313، ابواب الطواف، باب12، ح1، ط آل البیت.
[17] دلیل الناسک، السید محسن الحکیم، ج1، ص233.
[18] موسوعة الامام الخویی، السید ابوالقاسم الخویی، ج29، ص1.